نامرديه جاريم و دهن بيني مادرشوهرم

با سلام به دوستاي گلم

من مدتي هست كه خونه مادرشوهرم به دلايل زيادي نميرم بعد از طرفي جاريم توي اين مدت خودشو به من نزديك كرد

شماره موبايلمو گرفت و شروع كردن باهام تماس گرفتن و از مادرشوهر و خانوادش حرف زدن و منم باهاش در اين مورد صحبت مي كردم

اما اون نامرد توي اين مدت كه با من حرف مي زده بعدش زنگ مي زده به مادر شوهرم و ميگفته كه سحرگاه پشت سر شما اينارو گفته

تا اينكه مادر شوهرم زنگ زد به شوهرم و شروع كرد به داد و بيداد كردن كه چرا شما دست از زندگي ما برنمي دارين

و شوهرم هم بهش گفت كه اگه راست ميگه بيا رو در رو كنيم ببينيم كي اين حرفا رو زده و اگه سحرگاه گفته اونم گفته

خلاصه اون روز من بعد از 9 ماه رفتم اونجا تا حرفامو ثابت كنم اما جاريم نيومده بود و فقط شوهرش بود

اولش مادرشوهرم شروع كرد به داد وبيداد كردن و منو مقصر دونستن اما من و شوهرم حسابي حرف زديم و از خودمون دفاع كرديم و آخرش مادر شوهرم قبول كرد كه تقصير خودش

بوده كه گذاشته اون اين حرفارو بزنه و نبايد بهش اجازه ميداد و منم بهش گفتم كه جاريم هم پشت سر شما چيا گفته

و لطفا يه طرفه به قاضي نريد و گفتم كه اين بچه بازيا چيه حالا حرف هم زده باشيم اون نبايد
بياد به شما بگه

اما من كلا حالم خيلي خرابه ازين كه به اين آدم بدجنس اعتماد كردم و اينكه نمي دونم آيا

مادرشوهرم به رفتارهاي زشت اين آدم پي برده و يا اينكه مثل احمق ها چشماشو بسته

آخه از اون دفاع مي كرد

اصلا نمي دونم دفعه بعد كه جاريم رو ديدم بايد چه برخوردي داشته باشم

حالتو درك ميكنم
ولي اين برات شد يه تجربه كه حرفاتو درد و دلاتو به كسي نگي مخصوصا
پشت سر كسي حرف زدن رو.

ديگه جاريتو شناختي پس ديگه گزگ دستش نده. به روش هم نيار كه فكر كنه چه ضربه اي
بهت زده.

در مورد الان هم كه ديگه كار از كار گذشته و نميشه كاريش كرد

وای سحرگاه دقیقا اشتباه من رو انجام دادی ولی با این تفاوت که من در مورد خانواده شوهرم هیچی نگفته بودم ولی جاریم هر چی که گفته بود به نام من تحویل اونها داده بود.!!!
این قضیه باعث شد که 6 سال اختلاف و 6 سال سوء تفاهم ها بیشتر بشه تا اینکه بعد از 6 سال ایشون معذرت خواهی کردند و البته در حضور جمع . ولی چیزی رو که الان می دونم این تجربه بدست اومده منه که اگه خواست حتی حرفی هم ازشون بهم بگه گوش نکنم و بهش بگم که ادامه نده!!!!.
ولی به نظرم شما این کدورت رو الان حلش کن و نزار کار به 6 سال برسه چون اون موقع دیگه زخم خیلی عمیق میشه و جاش هیچوقت مثل قلب من پاک نمیشه.
و هر وقت جاریت رو دیدی فرصت رو غنیمت بشمار و بهش بگو که دیگه در این مورد چیزی نگه و هر کسی زندگی خودش رو داشته باشه و کاری هم به دیگرون نداشته باشه . اگه توی این حل مشکل پیش قدم بشی خیلی به نفعت خواهد بود.

مرسي دوستاي گلم

مشكل حل شد و خود مادرشوهرم گفت كه اشتباه از من بوده كه به حرفاش گوش كردم و اجازه دادم تلفن كنه و ديگه

ازين به بعد اگه زنگ بزنه به پسرم زنگ مي زنم و ميگم مشكل زنتو خودت حل كن

اما مشكل اينه كه جاريه من آدميه كه از لحاظ رواني كمبود اعتماد به نفس داره و دائم داره به خانواده شوهرم زنگ مي زنه و ميگه
شما با اون اينكارو كردين به من محل ندادين

و مادرشوهرم هم كه دهن بين هستش دوباره زنگ مي زنه به ما و ميگه چرا شما اين كارهارو كردين و يا اگه هم زنگ نزنه

كلا رفتارش با من و همسرم سرد ميشه

و من خسته شدم از اين رفتاراي مادرشوهرم و بهش هم گفتم دليلي نداره اون هروقت زنگ مي زنه مادرشوهرم حرفاشو باور كنه

بگين چي كار كنم كه مادرشوهرم چشاشو بيشتر باز كنه و انقدر دهن بين نباشه

زان آدما هیچوقت عوض نمیشه. ت. نمیت.نی اخلاق مادرشوهرتو تغییر بدی. فقط سعی کن زیاد خودتو درگیر مسائلشون نکنی . به مادر شوهرت بگو بهش بگه اگه مشکلی با اون داری بیاد با شما حل کنه و به اون (مادر شوهرتون) چیزی نگه

نکته ای که وجود داره اینه که شما هم مقصر بودید که پشت سر مادرشوهرتون حرف زدید حالا هرچقدرهم مادرشوهرتون مقصر باشه و یا اینکه قصدشما صرف درد دل بوده باشه.به هرحال شما هم توی این مسئله مقصرهستید.
اما درمورد جاریتون باید عرض کنم که ایشون با خود شیرینی و خراب کردن شما این کارو کرده ولی شما نباید از کوره در برید.و بر اعصابتون مسلط باشید و با دعوا کردن در واقع حرمت ها شکسته میشه و شاید در زندگی زناشویی تون هم اثر منفی ایجادبکنه. مطمئن باشید که زمان حق و باطل رو به همگی نشون میده و شما حساسیتی روی این مسئله نداشته باشید.

http://ahlekhaneh.ir