ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
سلام
مشکلی که مطرح میشه مربوط به خواهرمه که قبلا هم مطرح شد اما الان مفصلا توضیح می دم از دوستان و اقای سنگ تراشان خواهش می کنم نظرات و پیشنهاد خودشونو بدن مرسی ....
و اما مشکل ...
ابجی بنده دختری 25 ساله هستن که مدت دو ساله که در دانشگاه با یکی از هم دانشگاهی یاش اشنا شد که این اقا پسر با خانواده به خواستگار ی اومدن چون یه شهر دیگه ای بودن بابا مخافت کردن و راضی به این وصلت نبود و چون ابجیم خودش هم تردید داشت خیلی اصرا ر نکردن اما رابطه ی این دو از طریق تلفن برقرار بود و خانواده ها هم در جریان بودن و به غیر همان زمانی که در دانشگاه بودند حضوری رابطه نداشتن چون خواهر من فارغ التحصیل شده بودن در این مدت اما او الان تازه ترم اخرشه در حالی که بایدپارسال درسشو تمام کرده باشه و علتش هم به خاطر مشکلی بود که داره
و اما مشکل پسره ....
بنا به گفتهی خودش فردی افسرده هست و خواهرم هم در این مدت پی به این موضوع برده البته در برخی اوقات اینجوری یه تا به حال به فکر خودکشی هم افتاده فردی پوچ گراست و بسیار متفکر و فیلسوف ماب اما در فعالیتهای اقتصادی بسیار کوشاست و عاشق طبیعت و با توجه به اینکه یکی از علائم افسردگی منزوی و گوشه گیر بودنه اما اما او اینطور نیستن
مهربان و با حوصله است اما خواهر به او شک داره و میگه فکر کنم اسکیزوفرنی داره با توجه به علائم که در او می بینه....................ادامه داره لطفا تا اخر بخونین :72::302::203::203:
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
...و اون لجاجت خساست بی تفاوت بودن نسبت به من الته در برخی موارد فکر خودکشی بی احساس بودن تفکرات فلسفی ترس و هیجانات زود گذز و بی موقع الته خود ایشان به خواهرم میگه که تو شکاک و بد بینی اما من فقط نسبت به او در شک و تردید هستم خودش میگه من کمی افسرده هستم و اگر ازدواج کنم خوب میشم البته وقتی هم که ناراحته اصلا در مورد ازدواج با من صحبت نمی کنه و از اینده می ترسه اما خواهرم دوستش داره اگر چه ظاهرا این علائم در او احساس میکنه اما چون خانوادشون همگی متخصص و پزشک هستند خیلی مراقبشون هستن و خیلی نسبت بهش حساس هستن و زیر نظر روانشناس می باشد و خیلی از من (خواهرم ) خواسته که با دکترش صحبت کنم اما من تا به حال دست به هیچ اقدامی نزدم
اما از طرف دیگه :
پسری در اقواممان هست که مدت 7ساله که خواهرمو می خواد و چندین بار برای خواستگاری اومدن و خواهرم جواب رد دادند و هیچ علاقه ای به او نداره از همه جهت البته از دید دیگرون پسر خوبی یه و می دونه اگه باهاش ازدواج کنه خوشبخت میشه چون کاملا روش شناخت داریم اما خواهرم میگه به خدا قسم هیچ علاقه کشش میلی محبتی نسبت بهش ندارم و این اقا دست بردار نیست و پدرم هم با توجه به اینکه خواهرم دختر بزرگ خانواده هست اصرار می کنه باید حتما حتما با همین پسر اقوام ازدواج کنی اما خواهرم میگه من دوست ندارم از رو اجبار ازدواج کنم و بعد علاقه ایجاد بشه
از یک طرف علاقه و تردید نسبت به پسر هم دانشگاهیم و از طرف دیگه بی علاقگی نسبت به پسر اقوام کلافه ام کرده و خواهرم رو در یک شاهرراه گیر داده که نمی دونه کدوم راه بهتره ؟ از خدا هم کمک خواستم خدا میگه توکل کن بر من صبر کن و ......
واقعا نمی دونم چه کار کنم ....
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
به به دستتون درد نکنه خوبه حالا من خواهش کردم که راهنمایی کنین ؟؟؟؟؟
واقعا که مثل اینکه کسی نظری نداره !!!!!!!!!
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
سلام
بابا يه ذره صبر هم بد نيست
خيلي خلاصه بگم به نظرم ازدواج خواهرتون با اون هم دانشگاهيش اشتباهه اين دوست داشتن هم شايد اولا يه حس گذرا باشه بعد هم اگه واقعا دوستش داره بايد به نظر من از فكرش بياد بيرون اينجور كه شما گفتي اين آقا حسابي مشكل داره حالا اگه همه خونواده اش هم فك و فاميل پياژه و نمي دونم كيك و كيك هم باشن فرقي نمي كنه چون خواهرتون بايد با اين آقا پسر سر كنه و با توصيفات شما فكر نكنم اگه ازدواج هم بكنن به سال هم بكشه
اينو به خواهرتون بگين ما در ازدواج مركز بازپروري و موسسه مشاوره و مركز خيريه باز نمي كنيم اين آقا اگه مي خواد اول بره درمان بشه بعد بياد كه البته فكر نكنم به اين زودي ها بتونه بياد !!!
لزومي هم نداره كه با اون فاميلتون ازدواج كنه مگه قحطي شوهر اومده؟يا مثلا بايد تا هفته ديگه سر سفره عقد بشينه كه اين قدر عجله دارين خوب صبر كنين تا يكي ديگه پيداش بشه
بهتره اگه خواهرتون به اين راحتي ها قانع نمي شه با يه مشاور حضوري صحبت كنه
اگه بتونين فيلم صحبتهاي" آقاي مرادي" كه در برنامه" مردم ايران سلام" پخش مي شد بگيرين چند جلسه در همين بابت حرف مي زدن و موارد منع ازدواج رو مي گفتن و دقيقا يه موردش مشابه خواهر شما بود
به نظر من هر جور شده از اين كار منصرفش كنين اگه خواهرتون رو دوست دارين و نگران آينده اش هستين
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
مرسی گلپر خانم درسته قحطی شوهر نیومده اما قحط ی پسر خوب هست منم به خواهرم میگم اما خب بهش علاقه داره چکار کنم دیگه
در ضمن من نگفتم که اون پسر از اقوام و اشناهای پیاژه هست..............
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
معلومه اعضای تالار تو ارائه ی نظرات و راهنمایی هاشون خیلی خسیسن
دستتون درد نکنه خسیسا از بس پیشنهاد دادین
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
عزیز من درسته که قحطی پسر خوب هست.ولی این قحطی که کشته در پی نداره!اگر خواهرتون با آدمی افسرده و خطرناکترش اسکیزوفرنی ازدواج کنه احتمال خطرش بیشتر نیست؟
حق خانم گلپره.اگر به این راحتی ها خوب میشد.همون خانواده ی دکترش نمی تونستن درمانش کنن؟پس قضیه مشکوکه.خود پسره هم بیخود میگه اگر ازدواج کنم خوب میشم.خوب که نمیشه خواهرت رو هم بیچاره میکنه.
خلاصه اینکه باید خواهرت رو کمی بترسونی. یه کم پارک وی ببینه بدک نیست.عقلش سرجا میاد.(شوخی کردم!)
بعدشم مگه خواهر شما چند سالشه که اینهمه هوله؟! جوری میگی انگار همین یه 2راهی تو زندگیش هست .نه عزیزم صد تا 4راهی دیگه رو باید رد کنه!
پاینده باشید
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
سلام دانا جان
به نظر من خواهر شما اول باید کمی رو خودش کار کنه و خودشو وایده آل هاشو بیشتر بشناسه و ثانیا مشخص کنه که هدفش از ازدواج چیه و اصلا چرا اینقدر عجله داره؟ مسلما اگه کمی صبر پیشه کنه موقعیتهای بهتری هم نصیبش خواهد شد و اما در مورد هم دانشگاهیش فکر میکنم اگه به کل فراموشش کنه خیلی به نفعشه چون چنین آدمی که شما وصفش کردید معیارهای خوب ومناسبی برای ازدواج نمیتونه داشته باشه و اصلا به نوعی مریضه و نیازمند درمانهای طولانی مدت داره مگر اینکه خواهرتون خلاف این نظر رو داشته باشه و اسیر احساسات بشه و واقعیت رو نادیده بگیره و تن به ازدواج عجولانه واحساسی با اون بده که بعدش هیچ عاقبت خوشی برایش نخواهد داشت. پس بهتره کمی منطقی و عاقلانه فکر کنه و عاقبت اندیش باشه و به آینده و بعدترها هم نگاهی داشته باشه و زود و عجولانه تصمیم نگیره .اما در مورد پسر اقوامتون باید بگم که ازدواج اجباری هیچ نتیجه ی خوبی در بر نداره و بهتره خواهرتون رو از این بابت تحت فشار قرار ندید چرا که بعدا دودش تو چشم خودتون خواهد رفت. نمونه های زیادی از ازدواجهای اجباری و نتایج ناخوشایندی که در پی آن دامنگیر خانواده ها شده رو تو جامعه دیدین و شنیدین و تو روزنامه ها خوندین.
برای تو وخواهرت آرزوی خوشبختی می کنم.:72:
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
سلام دانا جان
من خودم یه پسرم اما میگم مگه قحطی پسره که خواهرتون به خاطر 1 نفر تمام موقعیت های زندگیشون رو از دست بدن مگه تا کی ایشون جوون هستند و موقعیت پسندیده شدن از طرف بقیه رو دارن که بخوان منتظر ایشون باشن (ببخشید از لحن صحبت هام خواهر شما هم مثل خواهر من) .به نظر من ایشون بهتره هر چه سریعتر تکلیفشون رو با اون اقا مشخص کنند اگه قرار درمان بشن اگه قراره بی خیال بشن یا هرچی زودتر به دنبال بقیه موقعیت های زندگیشون باشن.
بازدید از سایت اقای مرادی مخصوصا این دو تا لینک رو به شما توصیه می کنم.
http://www.shahab-moradi.com/content/view/130/35/
http://www.shahab-moradi.com/content/view/105/35/
امیدوارم خودت و خواهرت وهمه جوونا توی زندگیشون موفق باشن:72::72::72::72:
RE: ان کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند ....................
سلام دانا جان:
با تفسیری که از اون آقای هم دانشگاهیشون گفتی به نظر درست نمیاد که حتی در موردش فکر کنه چون من همچین موردی را در یکی از نزدکانم داشتم و بلافاصله بعد از عقد متوجه اشتباهش شد و در انتها هم جدایی.
اما اگر خیلی هم خواهرتان مایل به وصلت با ایشون هستند ، بهتره که با اون آقا به یک پزشک متخصص که حتما" هم خود خواهرتان انتخاب کرده باشه و خودش هم وقت گرفته باشه و بدون اعلام نام و آدرس تا زمان وقت داده شده مراجعه کنند.
کاهی خانواده ها برای ارضای خواست فرزندانشون دست به هر کابری میزنن ،حتی امکان صحبت خانوده اون آقا ،که خودتون گفتید هز خانواده پزشک هست، با پزشک متخصص و فراهم آوردن بستر ،خدای نکرده، برای دروغ و صحنه سازی