وسواس فکری در مورد پوشش همسر
من مشکلی دارم که می خواستم به صورت خصوصی برای مدیر انجمن ارسال کنم هزینه این موضوع را نیز پرداخت کردم. ولی متنی که می توانستم بفرستم تنها دو خط بود که من حتی نمی توانستم به مشکل اشاره هم کنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به هر حال به دلیل حاد بودن موضوع، با حذف برخی از جزئیات این موضوع را مطرح کنم.
من دختری را از هر نظر تائید می کنم، چه با تحقیقاتی که کرده ام و چه در رابطه ای که با ایشان داشته ام، دختری بسیار با اخلاق، نجیب، با فرهنگ،زیبا و با خانواده و تحصیل کرده. من ایشان را واقعا دوست دارم. ایشان به شدت دختر خانواده دوستی هستند و این از نوع نگرششان به ازدواج و رابطه پیش از آن که بسیار محدود می باشد مشخص است. همچنین تحقیق کرده ام. البته ایشان هرچند نماز می خوانند و به این دلیل سطح رابطه بین ما را کاملا محدود خواسته اند به دلایل خانوادگی اعتقادی به حجاب موی سر ندارند و خب من هم با این قضیه اصلا مشکل ندارم. تنها مشکل من این است که ایشان پیش از ازدواج، در سفرهای خارج کشور که البته با خانواده می رفتند به شنا با لباس شنا مایوی یک سره در سواحل رفتند و البته پس از بیان این مسئله و با شنیدن دلایل من که البته عصبی بیان شد، متقاعد شدند که بعد از ازدواج این کار را ما نخواهیم داشت. ایشان ابتدا تصور کردند که من نسبت به ایشان شک دارم و بسیار منقلب شدند و گریستند. گفتند که من تصور می کردم که نگاه نمی کنند و اگر جایی حتی شک می کردم که کسی چشم ناپاک در اینجا دارد هرگزاین کار را نمی کنم. ولی من گفتم که نسبت به شما شک ندارم ولی اصلا این کار را دوست ندارم. ایشان قبول کردند که ما هرگز این موضوع را نخواهیم داشت و ایشان را من انسان صادقی شناخته ام.
ایشان را من از تمام نظرهای دیگر قبول دارم و با توجه به نظارتی که خانواده روی ایشان دارند و همچنین تحقیقاتی که انجام دادم و مطالبی که حین رابطه فهمیدم ایشان دختر متعهدی هست. تنها می خواهم این وسواس فکری نسبت به قضیه ای که پیشتر رخ داده برطرف شود، چون واقعا دوست ندارم این موضوع کوچکترین ضربه ای به رابطه ما بزند. چه راهنمایی می کنید. نخست باید بگویم من با بی حجاب بودن همسرم مشکلی ندارم وقصد داریم با یکدیگر خارج برویم.
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
دوست عزیز
ظاهرا تعریف شما از حجاب و مفهوم عملی آن با تعریف دختر مورد علاقه تان متفاوت است. چنین تفاوت نظرهایی معمول بوده و همواره از نگرانیهای اصلی اشخاصی که در صدد ازدواج هستند می باشد.
توصیه میکنم پیش از تصمیم گیری برای ازدواج زمان بیشتری را جهت آشنایی با ایشان و شناخت بهتر یکدیگراختصاص دهید. چنانچه در این دوران با موافقت خانواده ایشان امکان رفت و آمد در مجامع مختلفی خانوادگی را داشته باشید بسیار بهتر خواهد بود.
مشاوره پیش از ازدواج برای شما مفید خواهد بود.
موفق باشید
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
سلام
فرمودید با بحجابی ایشون مشکلی ندارید..ولی الان قضیه خیلی فراتر از بی حجابیه و تقریبا به برهنگی رسیده
چه طور ایشون تصور میکنند کسی ایشون رو نگاه نمیکنه؟یا نگاه ها ناپاک نیست؟
مگه میشه زنی جوان با لباس نیمه برهنه بگرده و کسی نگاه بدی بهش نداشته یاشه؟!
باید مطمئن بشید ایشون دیگه اینکار رونمیکنه با توجه به اینکه گفتید خارج میخواهید برید.
چون ایشون یه جورایی این کار براشون عادی شده بوده و حتی این کار رو بد نمیدونستن
برادر من...من قصد نصیحت شما رو ندارم.عقاید شما به خودتون مربوطه.ولی اینو بدونید حجاب برای زن عفت و متانت میاره.اگر حجاب نباشه کم کم کارهای نادرست دیگه هم عادی میشه.
پس بهتره انقدر هم این مسئله بی حجابی رو پیش و پا افتاده تصور نکنید.
به نظر من هم به یک مشاوره قبل از ازدواج مراجعه کنید
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
سلام
فرمودید با بحجابی ایشون مشکلی ندارید..ولی الان قضیه خیلی فراتر از بی حجابیه و تقریبا به برهنگی رسیده
چه طور ایشون تصور میکنند کسی ایشون رو نگاه نمیکنه؟یا نگاه ها ناپاک نیست؟
مگه میشه زنی جوان با لباس نیمه برهنه بگرده و کسی نگاه بدی بهش نداشته یاشه؟!
باید مطمئن بشید ایشون دیگه اینکار رونمیکنه با توجه به اینکه گفتید خارج میخواهید برید.
چون ایشون یه جورایی این کار براشون عادی شده بوده و حتی این کار رو بد نمیدونستن
برادر من...من قصد نصیحت شما رو ندارم.عقاید شما به خودتون مربوطه.ولی اینو بدونید حجاب برای زن عفت و متانت میاره.اگر حجاب نباشه کم کم کارهای نادرست دیگه هم عادی میشه.
پس بهتره انقدر هم این مسئله بی حجابی رو پیش و پا افتاده تصور نکنید.
به نظر من هم به یک مشاوره قبل از ازدواج مراجعه کنید
سلام
ببینید برای ما که داخل کشور زندگی کرده ایم و شاید دوران پیش از انقلاب را ندیده ایم تصور بسیار زشتی از شنا کردن با مایو به ذهن می آید که همان برهنگی وبی عفتی و ... است. در حالیکه بسیاری پیش از انقلاب و یا همین الان در خارج از کشور این کار را انجام می دهند و اینطور نیست که آدمهای پست و لاابالی و بی عفت و... باشند و یا الزاما در جمعهای دیگر هم نیم برهنه ظاهر شوند. چون گروه عمده ای از مادران ما که صد البته شاید بسیار پاکتر از بسیاری از دختران امروزی بوده اند و هستند این کار را انجام می دادند. مهم این است که چهارچوبهای ذهنی ما با این قضیه جور نشده است و بله دور از تصور نیست که در یک وضعیت که تمام زنان و مردان با یک شرایط یکسان در حال شنا هستند نگاههای ناپاک برای مردمی که یک عمر در این وضعیت زندگی کرده اند کمتر است. آنها عطشی ندارند که فرو بنشانند!! آن هم با کنار دریا آمدن!
من تقریبا مطمئن هستم که ایشان این کار را انجام نمی دهد. چون این قضیه چندان هم برایشان مهم نبود که انجام دهند یا ندهند، و نوع منقلب شدنشان از حرف من، واقعا نشان می داد که تصورشان این بود که در آن جو وآن جامعه که زنان بیکینی پوش هستند در کنار دریا، کسی به دختری که مایوی یک سره می پوشد نگاه نمی کند. ضمن آنکه تا به حال دروغی از ایشان ندیدم. همچنین پوشش ایشان در محیط بیرون نسبتا سنگین است و تا به حال حتی لباس تنگ و... هم از ایشان ندیدم.
در مورد بی حجابی، واقعا برای من مهم نیست و من اصلا درست یا نادرست ارتباطی بین عفت و بی حجابی نمی بینم ( یعنی عقایدم را نمی خواهم عوض کنم). یعنی در مورد نوع حجاب ایشان در بین اقوام و... من نیازی به مشاوره ندارم. چون برای من این قضیه درست یا نادرست جا افتاده است.
سوال من تنها در مورد شکستن یک وسواس فکری بود در مورد یک کار مشخص. ممنون می شوم به سوال من پاسخ دهید.
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
می دونید شما محدوده ای را تعریف می کنید که در واقع خط مرز این محدوده دارای هیچ معیاری نیست . پس محدوده شما نمی تونه معنای خاصی داشته باشه.
حالا شما از همسر اینده تون می خواهید که این محدوده را رعایت کنه.
در رعایت کردن محدوده تعریف نشده هیچ ضمانتی وجود ندارد.
در مورد بی حجابی، واقعا برای من مهم نیست و من اصلا درست یا نادرست ارتباطی بین عفت و بی حجابی نمی بینم ( یعنی عقایدم را نمی خواهم عوض کنم). یعنی در مورد نوع حجاب ایشان در بین اقوام و... من نیازی به مشاوره ندارم. چون برای من این قضیه درست یا نادرست جا افتاده است.
اتفاقا مشکل همین جاست عقاید شما در وجود خودتان در حال یک مناظره هستند و خودتون نمی دونید تعریف تون از حجاب چیه؟
اتفاقا وسواس فکری شما از همین جا ناشی می شه .
پس اول ببینید خودتون از خودتون چه انتظاری دارید تا بعد بریم سراغ همسر آینده تون.
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
سلام
به تالار خوش آمدید .
قبل از ازدواج و در پله ی نخست ( دوربین به سمت خود )
شما از دو جایگاه صحبت می کنید .درست مثل رویه ی لباس و آستر آن .
رویه ی لباس را که تعریف کردید به مدرنیته و تفکرات نوین غرب شباهت داشت اما آستر لباس باورهای مرد مذهبی و سنتی و ...ایرانی بود .به نظر شما این آستر به این رویه می خورد ؟!
در گام نخست تکلیف تفکرات و احساسات خود را با خودتان مشخص کنید که دستکم از هارمونی لازم برخوردار باشند و همراستا با یکدیگر .
شما به لحاظ فکری تفکرات نوین و مدرنیته را تبلیغ می کنید اما به لحاظ احساسی و عملی هماهنگ با تفکرات خودتان نیستید .
نیاز نیست خودتان را روشنفکر غرب گرا نشان دهید می توانید روشنفکر مذهبی یا سنتی یا فرهنگی ایرانی باشید و از باورهای خود در نهایت هارمونی دفاع کنید و همان بشود ارزش های شما برای انتخاب همسر .
در نتیجه به وسواس فکری نیز دچار نخواهید شد . اشکالی هم ندارد که روشنفکر مذهبی یا سنتی و فرهنگی باشید مهم هارمونی موجود میان فکر - احساس - عملکرد است .
تا این هارمونی در درون شما ایجاد نشود طرف مقابل شما دچار سردرگمی خواهد شد . که فعلا نیاز هست شما روی این بخش از وجود خودتان کار کنید تا هماهنگی لازم ایجاد شود .
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
دوست عزیز ، بهترین کار این هست یه تعریف مناسب و مشترک با این دختر خانم برسید ! فقط زور و اجبار نباشه !
به این صورت که تعریف های خودتون رو ارائه بدید و ایشون رو مجاب کنید که فکر کنند ! حتما بگید چند وقت مثلا 1 ماه بدون ارتباط با شما به این صورت باشند ، اگر توانایی داشتن می تونید به ثبات زندگی فکر کنید !
با اینکه بنده به حجاب مو هم اعتقاد دارم و از همسرم هم انتظار خواهم داشت ، ولی با این حرفتون هم موافقم که در بعضی ها نداشتن حجاب نشانه بی عفتی یا ... نیست ، یعنی فرهنگ یا دین بعضی از افراد حجابی که در ذهن ما هست وجود ندارد ! ولی عقاید هر کس برای خودش محترم هست
در ضمن به هیچ عنوان احساسی عمل نکنید یا به اجبار ! چون بعدا به هیچ عنوان نمی تونید با اون چیزی که فکر می کنید کنار نیایید !
اگر احساس می کنید روزی حتی از همسرتون در جمع خاصی هم بخواهید حجاب مو هم داشته باشه ( شاید استثنا باشه از نظر شما ) و ایشون قبول نکنه ! همون باعث بروز مشکلات زیادی می شه !
پس تمام جوانب رو در نظر بگیرید و مطمئن باشید در فرهنگ ایرانی سخت هست
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
نقل قول:
نوشته اصلی توسط 00987
من دختری را از هر نظر تائید می کنم، چه با تحقیقاتی که کرده ام و چه در رابطه ای که با ایشان داشته ام،
دختری بسیار با اخلاق، نجیب، با فرهنگ،زیبا و با خانواده و تحصیل کرده. من ایشان را واقعا دوست دارم. ایشان به شدت دختر خانواده دوستی هستند علاقه اش به خانوادش پذیرش فرهنگ و باور اونها را عمیقتر میکنه و تغییر را سخت
البته ایشان هرچند نماز می خوانند و به این دلیل سطح رابطه بین ما را کاملا محدود خواسته اند ???
به دلایل خانوادگی اعتقادی به حجاب موی سر ندارند
این خانوم اعتقاد به حجاب ندارن. به هیچ مدلش.
و خب من هم با این قضیه اصلا مشکل ندارم. تنها مشکل من این است که ایشان پیش از ازدواج، در سفرهای خارج کشور که البته با خانواده می رفتند به شنا با لباس شنا مایوی یک سره ??در سواحل رفتند و البته پس از بیان این مسئله و با شنیدن دلایل من که البته عصبی بیان شد، متقاعد شدند که بعد از ازدواج این کار را ما نخواهیم داشت.
تنها می خواهم این وسواس فکری نسبت به قضیه ای که پیشتر رخ داده برطرف شود، چون واقعا دوست ندارم این موضوع کوچکترین ضربه ای به رابطه ما بزند. چه راهنمایی می کنید. نخست باید بگویم من با بی حجاب بودن همسرم مشکلی ندارم وقصد داریم با یکدیگر خارج برویم.
سوال شما دقیقا چیه ؟
قرار هست که ایشون اعتقادات و روششون را عوض کنند. این که چقد موفق بشن سوال شماست؟
باید بگم سخته. مخصوصا که خانوادگی این جوری هستن.
معمولا میگن موقع ازدواج روی تغییر طرف حساب نکن. ببین همینجوری حاضری زندگی کنی؟
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
سلام
به تالار خوش آمدید .
قبل از ازدواج و در پله ی نخست ( دوربین به سمت خود )
شما از دو جایگاه صحبت می کنید .درست مثل رویه ی لباس و آستر آن .
رویه ی لباس را که تعریف کردید به مدرنیته و تفکرات نوین غرب شباهت داشت اما آستر لباس باورهای مرد مذهبی و سنتی و ...ایرانی بود .به نظر شما این آستر به این رویه می خورد ؟!
در گام نخست تکلیف تفکرات و احساسات خود را با خودتان مشخص کنید که دستکم از هارمونی لازم برخوردار باشند و همراستا با یکدیگر .
شما به لحاظ فکری تفکرات نوین و مدرنیته را تبلیغ می کنید اما به لحاظ احساسی و عملی هماهنگ با تفکرات خودتان نیستید .
نیاز نیست خودتان را روشنفکر غرب گرا نشان دهید می توانید روشنفکر مذهبی یا سنتی یا فرهنگی ایرانی باشید و از باورهای خود در نهایت هارمونی دفاع کنید و همان بشود ارزش های شما برای انتخاب همسر .
در نتیجه به وسواس فکری نیز دچار نخواهید شد . اشکالی هم ندارد که روشنفکر مذهبی یا سنتی و فرهنگی باشید مهم هارمونی موجود میان فکر - احساس - عملکرد است .
تا این هارمونی در درون شما ایجاد نشود طرف مقابل شما دچار سردرگمی خواهد شد . که فعلا نیاز هست شما روی این بخش از وجود خودتان کار کنید تا هماهنگی لازم ایجاد شود .
درود
ممنونم دوست گرامی
من واقعا به حجاب موی سر نه تنها معتقد نیستم که این را دوست ندارم. به ویژه در خارج از کشور به دلایل زیادی دوست ندارم همسرم محجبه باشد. منظور شما را از رویه و آستر فهمیدم ولی واقعا در مورد من نیست. چون من دقیقا می دانم چه نوع پوششی را نمی توانم بپذیرم. من به طور مثال یک پوشش شلوار ویا دامن بلند و لباس آستین کوتاه را برای همسرم بد نمی دانم. ولی به هر حال با توجه به دید نسبتا سنتی که دارم و اینکه خب در کشوری بزرگ شده ام که هرگز شنا کردن زن و مرد را کنار هم ندیده ام با این قضیه مایو مشکل پیدا کردم و همانطور که در صحبتهای من پیداست من به این دختر کاملا ایمان دارم و با تمام وجود او را دوست دارم. بیشتر حس تملک است تا شک! من دوست نداشتم که همسر من حتی پیش از من با پوشش مایو در کنار ساحل ظاهر شود. چرا؟ چون تا به حال ندیده ام که مادر و یا خواهر من در این پوشش باشند. . دیده ام که خواهر من بی حجاب در اقوام ظاهر شود پس این برای من سنگین نیست.
ضمن اینکه پوشش معیار مهمی است ولی تنها معیار نیست. ایشان در بیرون، در دانشگاه و در محل کار پوشش مورد نظر من را دارند. عکسهای پوشیده ایشان در سفرها و... و توضیحاتی که داده اند نیز نشان می دهد واقعا طبق آموزه های خانوادگی تصور می کنند مایو تحریک کننده نیست برای مردانی که هر روز صحنه های برهنه و نیمه برهنه می بینند. ایشان جز در مورد این بحث شنا حداقلهی معیار پوشش من را دارند. ضمن اینکه بسیار باگذشت، آرام و مهربان هستند. به شکل عجیبی هم متعهد هستند و علی رغم خواستگارهای بسیار متمول حتی لحظه ای در شکستن این ارتباط شک نکردند. این قضیه در دنیای مادی گرای امروزی چیز کمی محسوب نمی شود. من تمام معیارهای مدنظرم که خانواده اصیل، پاک بودن دختر از نظر جنسی، منطقی، مهربان و آرام بودن دختر، زیبا بودن و داشتن حداقلهای پوشش مد نظر من را در ایشان می بینم. واقعا برایم بسیار بسیار سخت است که به خاطر اینکه ایشان پیش از آشنایی با من یکی از مصادیق یکی از معیارهای من که همان پوشش است را رعایت نکرده اند و (البته بدون هیچ بحثی و با شنیدن حرفهای من ) پذیرفتند که رعایت کنند بعد از من رابطه را قطع کنم! ایشان به طور مثال حتی وقتی از طرف دوستانش به یکی جشن دعوت می شود تنها در صورتی که برادرشان هم حضور داشته باشد می پذیرندکه به واسطه این مسئله رابطه خود با چند نفر دوستانشان را قطع می کنند. پس دختر غربی یا مدل فکری غربی نیست! شاید از نظر پوشش و آن هم در برخی موارد!
دوست عزیز کیوان گرامی، مشکل من دقیقا وسواس فکری در مورد گذشته همسرم هست. گذشته ای که هر چند به ایشان شکی نیست ولی یک کار اشتباهی که صدالبته ایشان پذیرفته که ترک می کند مرا اذیت می کند
وسواس فکری در مورد پوشش همسر عنوان مناسبیست؟
ممنونم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پیدا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط 00987
من دختری را از هر نظر تائید می کنم، چه با تحقیقاتی که کرده ام و چه در رابطه ای که با ایشان داشته ام،
دختری بسیار با اخلاق، نجیب، با فرهنگ،زیبا و با خانواده و تحصیل کرده. من ایشان را واقعا دوست دارم. ایشان به شدت دختر خانواده دوستی هستند علاقه اش به خانوادش پذیرش فرهنگ و باور اونها را عمیقتر میکنه و تغییر را سخت
البته ایشان هرچند نماز می خوانند و به این دلیل سطح رابطه بین ما را کاملا محدود خواسته اند ???
به دلایل خانوادگی اعتقادی به حجاب موی سر ندارند
این خانوم اعتقاد به حجاب ندارن. به هیچ مدلش.
و خب من هم با این قضیه اصلا مشکل ندارم. تنها مشکل من این است که ایشان پیش از ازدواج، در سفرهای خارج کشور که البته با خانواده می رفتند به شنا با لباس شنا مایوی یک سره ??در سواحل رفتند و البته پس از بیان این مسئله و با شنیدن دلایل من که البته عصبی بیان شد، متقاعد شدند که بعد از ازدواج این کار را ما نخواهیم داشت.
تنها می خواهم این وسواس فکری نسبت به قضیه ای که پیشتر رخ داده برطرف شود، چون واقعا دوست ندارم این موضوع کوچکترین ضربه ای به رابطه ما بزند. چه راهنمایی می کنید. نخست باید بگویم من با بی حجاب بودن همسرم مشکلی ندارم وقصد داریم با یکدیگر خارج برویم.
سوال شما دقیقا چیه ؟
قرار هست که ایشون اعتقادات و روششون را عوض کنند. این که چقد موفق بشن سوال شماست؟
باید بگم سخته. مخصوصا که خانوادگی این جوری هستن.
معمولا میگن موقع ازدواج روی تغییر طرف حساب نکن. ببین همینجوری حاضری زندگی کنی؟
من هم متوجه برخی از تناقض های ایشان با ذهن یک ایرانی شدم. ولی به هر حال هر انسانیی که کامل نیست. ایشان نماز می خوانند در خانواده ای که کسی نمازنمی خواند پس تغییرات بسیار هم سخت نیست!!
ضمنا ایشان اینطور نیست که ب هیچ مدل از حجاب معتقد نباشند، یعنی برهنه در خیابان راه رفتن را هم بد ندانند!!! ایشان در محل دانشگاه یا کار بسیار محجبه تر از عمده دختران هستند. یک سوال دارم؟ پیش از انقلاب زنان بی حجاب یا کسانی که شنا می رفتند به هیچ حجابی به طور کلی اعتقاد نداشند؟ یا جو محیط اینطور ایجاب می کرد؟
پوشش کنار ساحل ایشان هم به خاطر باور صددر صد اشتباه ایشان در این مورد است که آنجا افراد برای شنا می آیند و نه هرزهچشمی! البته تصحیح شد.
RE: یک مشکل عجیب. وسواس فکری در یک مورد خاص
نقل قول:
نوشته اصلی توسط 00987
ایشان نماز می خوانند در خانواده ای که کسی نمازنمی خواند پس تغییرات بسیار هم سخت نیست!!
??????????????
مساله همین تفاوت باور های شماست.
فردا هم میگی با پسر عموش دست داد من ناراحت شدم
با پسر خاله اش رقصید عصبانی شدم
با پسر دایی اش رو بوسی کرد چیکار کنم
باورها و اعتقادات افراد را نمیشه به راحتی عوض کرد. همونقدر که برای شما عادی و راحت است که بپذیرید همسرتون بی روسری و آستین کوتاه جلو نامحرم باشن واسه اون خانوم هم راحت است که کنار دریا با مایو باشن.
صحبت این نیست که باور ایشون یا شما را توجیه کنیم و یکی را به تصویب برسونیم و اون یکی را رد کنیم
صحبت این است که این باور متفاوت فقط در مایو و ساحل خلاصه نمیشه. فردا سر از چیز های دیگه در میاره. پس قبلش خوب فکر کن و تفاوتهائی از این دست را پیدا کن و ببین میتونی باهاشون کنار بیائی؟
هستن کسانی که به خاطر همسرشون حجابشون را تغییر دادن، اما زیاد هم هستن که قول دادن و بعدش نتونستن عمل کنن