RE: خواب دوستی از دست رفته
سلام دوست عزیز:72:
چه قدر ادبی نوشتین:303:
از بس تو فکرشین همش خوابشو میبینین
میشه یه کم بیشتر توضیح بدین البته یه کم ساده تر حرف بزنین لطفا
RE: خواب دوستی از دست رفته
ممنونم دوست عزیز. هفت سال پیش با دختری غیر قابل درک که البته یکی از اعضای سایته دوست شدم. (حتی این پروفایل بینمون مشترک بود). دوستی که در وجودش چیزهای مبهم اما زیبایی میدیدم. یه دختر فوق العاده شیطون که انگار جز شیطنت هیچ چیز واسش مهم نیست. نه درس، نه عرف، نه ترس. شجاعت غیر قابل وصفی داشت از این رو بسیار خطر میکرد. اخلاقش جذبم میکرد اما شخصیتش میراند. هر بار می دیدمش با یه شخصیتی مجهول تر مواجه می شدم تا اینکه بعد مدتی دوستی ما شکل گرفت. برام شگفت انگیز بود که پشت این چهره شیطون، چنین شخصیت فهمیده ای پنهان باشه. تو اون روزهایی که کسیو لایق دوستی نمی دیدم اونو بهترین دوست خودم میدونستم. همیشه فکر میکردم اون آرامش نداره که انقدر پر جنب و جوشه. می خواستم کمکش کنم آروم باشه. اون که آروم نشد، اما من از اون شیطنت رو خیلی خوب یاد گرفتم. دنیای پر خطر اما شیرینی باهاش داشتم. اما این دنیا بعد از مدتی حسابی دردسر ساز شد. از هم جدا شدیم. یکسال بعد هر دو متین و با وقار مثل دخترهایی که تازه بالغ شدن همدیگر رو پیدا کردیم. وقتی مشخص شد که به هر دوی ما چه گذشته، عهد بستیم راهی رو که مثل هم و با هم پیدا کردیم، با هم ادامه بدیم. هر روز سخن های تازه، هر روز بحث ها و کشف های جدید. اون کاملا منقلب شده بود. اصلا نمی شناختمش. انگار همه چیز دست به دست هم داده بود تا کمال خودمون رو شکل بدیم. اما بعد از مدتی به اختلاف نظر هایی رسیدیم. مهم نبود حق با کیه. مسیر مشخص بود، اما یک مسیر نبودن اتحاد مارو سست کرد. بعد از مدتی اون دختر متین رو مثل قبل نا آرام یافتم. کسی که زود عصبی میشد، صبر از دست می داد، هر روز یه حرف و فردا تکذیب اون حرف. کار های دور از انتظاری ازش سر میزد. هرچی بهش میگفتم بیا تا آرامش و حضورتو از نو بسازیم، میگفت تو نمی دونی من چه حالی ام، خسته شدم از این یکنواختی. بهش گفتم اگر خسته شدی، جهش کن به پله ای بالاتر وگرنه سقوط میکنی به جایگاه اولت، ولی گوشش به این حرف ها بدهکار نبود. البته اون هیچوقت حرف گوش کن نبود. دیگه نه مسیر مشترکی داشتیم نه هدف مشترک. گفتم شاید با ترس دوری بتونم متقاعدش کنم. بهش پیشنهاد جدایی دادم و اون ناباورانه گفت: اگر فکر میکنی انحرافات اخلاقی من تو رو می بره جهنم برو. من همینم که هستم و ناباورانه تر پیشنهاد جدایی رو پذیرفت. برای اینکه بترسونمش مدتی گوشیمو خاموش کردم. اما ایمیل و آدرس و تلفن خونه رو داشت. حتی محل کارم. ولی هیچ تلاشی نکرد.
خلاصه بعد از مدتی انتظار سعی کردم فراموشش کنم. اما هر چند وقت یکبار میاد به خوابم و سرزنشم میکنه که چرا تنهاش گذاشتم. شاید از عذاب وجدانه. اما آیا اونم عذاب وجدان داره؟ هر چند وقت یکبار با حال پریشان و وحشت زده ای خوابشو می بینم که کمک می خواد و من می خوام کمکش کنم، اما انگار منو نمی بینه. وقتی از خواب بیدار میشم بدجوری نگرانش میشم و وقتی دنبال خبری ازش میرم، می بینم مثل دوران تحصیل شیطون و خوش و خرمه و باز به خوابم شک می کنم. چرا باید خواب های مشابهی رو ببینم اونم در پریشانی، در حالی که می دونم حالش خوبه. گاه با خودم میگم نکنه این خنده ها واقعا خنده نیست یا اینکه من دیوانه شدم.
اگه اون شاده، با خواب هاش چیکار کنم و اگر ناراحته، چه کمکی از دستم بر میاد؟ کاش خودش این تاپیک رو ببینه، بلکه با وضعیتی که واسم درست کرده، یه راهی پیش روم بذاره تا از این خواب ها خلاص شم.
موفق باشید.
RE: خواب دوستی از دست رفته
سلام همیشه تنها
قبل از هرچیز از تمامی دوستان ومدیران عزیز عذر خواهی می کنم چون اینجا فقط وفقط مخاطبم همیشه تنهاست،شاید هیچ حقی در مداخله نداشته باشم اما حرفامومیگم حتی اگه به قیمت اخراجم از سایت تموم شه!
همیشه تنها،درسته که 7 سال این دوستت رو می شناختی،اما امروز بهت اطمینان می دم که زود قضاوت کردی ومثل اونروز که ترانه خدافظی واسش خوندی بازم داری اشتباه می کنی.هیچ وقت نشناختیش،هیچ وقت نفهمیدی بعد رفتنت چی به روزش آوردی! اما امروز فراموشت کرده،روزی تمام دردهارو به جون خرید تا تو راحت باشی،چون خیال می کرد وجودش مایه ی عذابته!نگوکه دنبالت نبوده،چون همیشه منتظرت بود!اما تو نیومدی ونفهمیدی! حالا بعدیک سال اومدی که چی بشه؟ بازم همه اون کابوس هارو بهش برگردونی؟بازم اون خاطرات رو از نو براش زنده کنی؟
ای خدا....به هیچ وجه دلم نمی خواد این تایپیک رو ببینه.فقط یادت باشه هیچ وقت یک طرفه به قاضی نرو!
ازمدیران عزیز خواهش می کنم قبل از خوندن همیشه تنها پستم پاک نشه.
RE: خواب دوستی از دست رفته
یکی میشه بیاد بگه جریان چیه ؟
RE: خواب دوستی از دست رفته
با سلام و احترام
کاربر محترم خانم داملا به خاطر برخورد غیر مشاوره ای و احساسی در ذیل تاپیک یک مراجع و پذیرفتن تبعات آن ، به مدت 1 هفته عضویتشان مسدود خواهد شد.:160:
===========
پاورقی:
1 - بنده ابتدا به اشتباه برداشت کرده بودم که مشکلات پیش آمده مذکور در حوزه ارتباطات عاطفی دختر و پسر و از طریق تالار همدردی بوده است و آنرا نقض قوانین همدردی دانسته بودم که بدینوسیله ضمن پوزش از این دو بزرگوار مراتب عذرخواهی خود را اعلام می کنم. همچنین از تذکر به جای gole maryam نیز تشکر می کنم. و بابت گوشزد این مسئله مورد تشویق تالار همدردی قرار گرفتند.
2 -از hamishetanha هم می خواهیم به جای استفاده از جملات ادبی و رمانتیک که مبهم هست. اگر تقاضای کمک دارند به زبان بسیار ساده و خلاصه و بدون ذکر نام کسی مشکل صریح بیان کنند.