-
عاشق شدم
سلام به همه ی دوستان.
من پسری 19 ساله هستم که دچار مشکلی شدم که بیشتر ادما دچارش میشن.
همونطور که تو عنوانم نوشتم متاسفانه عاشق شدیم رفت.:43:
خوب بزار داستانمو بگم:
ی روز تو ترمینال وایساده بودم که ناگهان دختری جلوم ظاهر شد انگار فرشته بود، با اینکه دانشگاه ما 90% دختر هستن با خودم گفتم خدا کنه دانشگاه ما باشه. بعد از چند مدت تو دانشگاه دیدمش تو اون لحظه که دوباره دیدمش انگار دنیا رو به من داده بودن ، بعد دوباره باخودم گفتم خدا کنه سنش بالاتر از من نباشه، چی میشه اگر هم مقطعی باشیم، دیگه اگر هم رشته ای باشیم :227:. خلاصه همه این حرفا درست دراومد و دختره هم رشته ای و هم مقطعی من دراومد. اما متاسفانه تو گروه من نبود. ی ترم کامل من این دختر رو زیرنظر داشتم، کلا حرکاتش، رفت و امدش، دوستاش که چندتاشون تو کلاس من بودن. هیچی ی ترم گذشت فهمیدم که دختری سنگین و با شخصیتی هست، اصلا هم مثل بقیه قرتی و جول نبود.
این ترم که شد وااااای سه تا از کلاس ها با من افتاد:104:
نمیدونم این چه حسیه که به این دختر دارم، من هزاران دختر تو زندگیم دیدم اما نسبت به این ی حس دیگه دارم. تا حالا اصلا دوست دختر نداشتم و اصلا خوشم هم نمیاد از این کارا، ادم کاملا پاکی هستم و ی خصوصیت خیلی بدی دارم اینه که خیلی کم رو هستم.
راهنماییم کنید، ممنون میشم.
-
RE: عاشق شدم
سلام محمدرضا
خوش اومدید به همدردی
داستانتون رو خوندم،دراین سن این حالات ازشما وهم سن وسال هاتون هیچ بعید نیست.اما چیزی که مهمه اینه که الان
شما چه راهنمایی ازما می خواهید؟آیا می خواهید یک رابطه دوستی اینجادکنید؟که طبق گفته خودتون نه اهلش
هستید ونه بهتون پیشنهادمیشه.ویا قصد ازدواج دارید؟که بازهم هیچ یک از شرایط ازدواج رو ندارید.پس بهترین راه به
نظرمن این هست که به مرور ایشون رو از ذهنتون پاک کنید.
-
RE: عاشق شدم
سلام فقط مواطب باش حرف دوستی و اینا نزنی که بد درگیرش میشی :101:و سعی کن فراموشش کنی اما چون جلو چشمته یکم سخته .سنت طوریه که اگه یه خانم با متانت تر ببینی ممکنه از اونم خوشت بیاد :43:و این کاملا طبیعیه. به این میکن احساسات زود گذر باور کن دو سال دیگه به احساس امروزت به چشم یه احساس بجه گانه نگاه میکنی.:163:
-
RE: عاشق شدم
سلام
برادر عزيزم! من هم هنوز نفهميدم داستان چيه؟ شما مي گي هزاران دختر ديدي و دوست دختر نداشتي؟ از چه كاري خوشت نمي آد؟
اما برادر جان! اگر از سن نه سالگي هم سالي صد تا دختر ديده باشي مي شه هزار تا!!! اينكه مي گي هزاران دختر ديدم ولي اين فرق مي كنه، يعني يه فيلتر بسيار قوي گذاشتي جلوي چشمات و داري با عينكي عاشقانه كه پلاريزه مثبت هست به دنيا نگاه مي كني... نگاهت رو دوست دارم! اما حواست به چشمات باشه... چون بعضي مواقع خيال پردازي و اسطوره سازي اون قدر قوت مي گيره كه ديگه نمي توني جمعش كني! يه دفعه چشم رو هم مي ذاري مي بين اون فارغ التحصيله و تو هنوز داري ترم يك و دو رو جمع مي كني... شما اوليش نيستي! آخريش هم نخواهي بود... احساساتت رو كنترل كن ... لازم نيست احساساتت رو مثل قبل سركوب كني! كنترلشون كن!
راستي داستان هزاران دختري كه ديدي، چي شد؟؟ بذار قضيه اونها رو حل و فصل كنيم ، به اين يكي هم مي رسيم ;-)
-
RE: عاشق شدم
از همه تشکر میکنم.
من این راهنمایی رو از شما میخوام که چجوری نتونم بهش فکر کنم و از ذهنم بیارم بیرون چون همونطور که گفتم دوست دختر نداشتم ونمیخوام هم داشته باشم، ازدواج هم که الان غیر ممکنه با این اوضاع زندگی.
:311: sci من منظورم از هزاران دختر یعنی اینکه دختر دور و ورم خیلی دیدم یعنی چه تو خانواده چه تو دانشگاه و همه جا ولی تا حالا به هیچکدوم چنین حسی نداشتم که الان به این دارم.
-
RE: عاشق شدم
می دونی چرا شما این حس خاص رو پیدا کردی؟ چون در تنور جرقه احساسات دمیدی و شعله ورش کردی. به مرور زمان با روبرو نشدن با او ، خود آگاهی و منطقی اندیشیدن ، ایشان را فراموش می کنی
حرف sci را جدی بگیر ، خیلی ها رو می شناسم که شرایط مشابهی با شما داشتن و الان میگن به دلیل ذهن مشغولی و به تبع ان کم کاری ، از زندگی خیلی عقب موندن.
موفق باشی:72::72::72:
-
RE: عاشق شدم
محمد رضا سلام
مشخصه که ادم منطقی و عاقلی هستی بهت تبریک میگم
دوست عزیز همان طور که خودت میدونی اهداف زیادی در زندگی داری بهتره سمت نگاهت رو کامل متوجه اهدافت کنی
و از احساس بازی که باعث مشکلاتی برات میشه دوری کنی
همین که خیال پردازی نکنی و یه مامور را توی ذهنت برای توقف فکرای احساسی بزاری کلی میتونه برات مفید باشه
به امید موفقیت شما در کنترل احساست
-
RE: عاشق شدم
دقیقا حرف همتون درسته من هم دارم نهایت سعیمو میکنم که از ذهنم بیارمش بیرون اما کار خیلی سختی پیش رو دارم به قول دلخسته وقتی جلو چشمم میبینمش نمیدونم چم میشه یا وقتی میبینم داره با پسری حرف میزنه و باهاش میخنده اعصابم خورد میشه بعد با خودم میگم آخه به تو چه اصلا از ذهنت بیار بیرون ولی باز دوباره که ببینمش برمیگردم حالت اول.
sci حرف قشنگی زد که گفت یهو میبینی اون فارغ التحصیل شده و ما مثل بز داریم ترم2 رو میخونیم و من هم از این میترسم.
تا حالا تو عمرم همچین حسی نداشتم واقعا نمیدونم چم شده.
-
RE: عاشق شدم
محمد رضای عزیز
بروز چنین احساسی کاملا طبیعی و ناشی از سلامت رشد شماست. از بروز آن نگران نباشید
اگر بنا بر هر دلیلی مایل به فراموش کردن وی هستید بدانید که تلاش شما برای مبارزه با افکاری که ناخودآگاه ذهن شما را تسخیر میکنند ممکن است نتیجه معکوس به دنبال داشته باشد.
از فکر کردن درباره ایشان نگران نباشید و هر زمان چنین افکاری به سراغ شما آمد آگاهانه افکارتان را بررسی و با خواسته های خود مواجه شوید . نتایجی را که به دنبال ارضای چنین خواسته هایی به دست خواهد آمد چه مثبت و چه منفی بررسی کنید. دختر مورد علاقه تان را به عنوان یک انسان و یک زن بر اساس آن چه که می بینید نقد و تحلیل کرده و از نسبت دادن صفات پسندیده ای که ذاییده ذهن شماست و مصداق آن را مشخصا در وی نمیبینید به وی خودداری نمایید. اهداف آینده خود را مرور کنید. چنانچه افکار مزاحم در روند عادی زندگی شما بیش از حد ایجاد اختلال میکند ، ساعت مشخصی را مثلا 11 تا 12 شب و یا هر زمان دیگر که مناسب می دانید در نظر گرفته و هر زمان که به فکر وی افتادید به خود بگویید در ساعت تعیین شده درباره وی فکر خواهم کرد. در صورت لزوم آن چه را که به ذهنتان می رسد روی کاغذی یادداشت و بررسی آن را به ساعت تعیین شده موکول نمایید. در ساعت تعیین شده حتما و تحت هر شرایطی به بررسی افکار پیش آمده در آن روز بپردازید.
از احساس خود نترسیده و شرمنده نباشید.
به خود فرصت دهید. زمان منجر به تغییرات زیادی در افکار و خواسته های شما خواهد شد.
موفق باشید