از شراکت شوهرم باباباش فقط حرص خوردن نصیبم شده....
:302::316::316:دوستان عزیز سلام:
من با مشکل بزرگی مواجه هستم و نمی دونم باید چیکار کنم از همه ی شما و همچنیین آقای اس سی آی خواهشمندم که راه حلی پیشنهاد بدین.
شوهر من با پدرش شریک هستن و وقتی ما ازدواج کردیم همشون گفتن ما شریک نیستیمو همش متعلق به شوهر منه چون از روزی که با باباش شریک شده کارش رونق گرفته البته من باور نکردم...
بعد از مدتی متوجه شدم که هیچ حسابو کتابی بین شوهرم و پدرش نیست وتازه اون دوتا بچه هاشون ازشون پول دستی هم میگیرن یه روز که جلوی چشم خودم مامانش از شوهرم پول گرفتو به دخترش داد.
برادر شوهر و خواهر شوهرمم اومده بودن احقاق حق میکردنو پدرشوهرمم به حرفای اونا گوش داده بودومیخواست سهم کمی به شوهرم بده......برای من فقط مهم بود که سهم شوهرم هرچه که هست مشخص شه تا اگه سهمی نداره بره دنبال یه کار دیگه تا آیندمون خراب نشه. بعداز کلی جنجال با زور و اعصاب خوردی چون پدر شوهرم به تنهایی نمیتونه کار رو اداره کنه و اگه شوهرم باهاش کار نکنه مجبور میشه تعطیلش کنه قبول کردن یک کاغذ محضری بنویسند و توش همگی امضا کردن که قسمت مشخص شده ای از کار متعلق به شوهرمه البته چند مرتبه گفتن که ننویسیم و مارو همینطوری قبول داشته باشین اما من وقتی تحقیق اساسی کردم دیدم که این کاغذ هیچ ارزش و اعتباری ندارد مگر اینکه سند به نام شوهرم بخوره.
این روزا داره توی ملکی که مال خودش نیست (محل کارش) بنایی میکنه و هزینه هاش رو متقبل میشه و من خیلی اعصابم خورده. میدونم که اگه اینطوری پیش بریم آینده اقتصادی ما صفره .چند بار غیر مستقیم به شوهرم گفتم که این کاغذ هیچ اعتباری نداره. الان موقشه که بگم باید بابارو راضی کنه به نامت بزنه ولی میدونم که بابا این کارو نمیکنه اگرم بخواد بکنه اون دوتا نمیذارن.
بگید موضوعو چجوری با شوهرم مطرح کنم؟؟؟ چیکار کنم ؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گلچهره
:302::316::316:دوستان عزیز سلام:
من با مشکل بزرگی مواجه هستم و نمی دونم باید چیکار کنم از همه ی شما و همچنیین آقای اس سی آی خواهشمندم که راه حلی پیشنهاد بدین.
شوهر من با پدرش شریک هستن و وقتی ما ازدواج کردیم همشون گفتن ما شریک نیستیمو همش متعلق به شوهر منه چون از روزی که با باباش شریک شده کارش رونق گرفته البته من باور نکردم...
بعد از مدتی متوجه شدم که هیچ حسابو کتابی بین شوهرم و پدرش نیست وتازه اون دوتا بچه هاشون ازشون پول دستی هم میگیرن یه روز که جلوی چشم خودم مامانش از شوهرم پول گرفتو به دخترش داد.
برادر شوهر و خواهر شوهرمم اومده بودن احقاق حق میکردنو پدرشوهرمم به حرفای اونا گوش داده بودومیخواست سهم کمی به شوهرم بده......برای من فقط مهم بود که سهم شوهرم هرچه که هست مشخص شه تا اگه سهمی نداره بره دنبال یه کار دیگه تا آیندمون خراب نشه. بعداز کلی جنجال با زور و اعصاب خوردی چون پدر شوهرم به تنهایی نمیتونه کار رو اداره کنه و اگه شوهرم باهاش کار نکنه مجبور میشه تعطیلش کنه قبول کردن یک کاغذ محضری بنویسند و توش همگی امضا کردن که قسمت مشخص شده ای از کار متعلق به شوهرمه البته چند مرتبه گفتن که ننویسیم و مارو همینطوری قبول داشته باشین اما من وقتی تحقیق اساسی کردم دیدم که این کاغذ هیچ ارزش و اعتباری ندارد مگر اینکه سند به نام شوهرم بخوره.
این روزا داره توی ملکی که مال خودش نیست (محل کارش) بنایی میکنه و هزینه هاش رو متقبل میشه و من خیلی اعصابم خورده. میدونم که اگه اینطوری پیش بریم آینده اقتصادی ما صفره .چند بار غیر مستقیم به شوهرم گفتم که این کاغذ هیچ اعتباری نداره. الان موقشه که بگم باید بابارو راضی کنه به نامت بزنه ولی میدونم که بابا این کارو نمیکنه اگرم بخواد بکنه اون دوتا نمیذارن.
بگید موضوعو چجوری با شوهرم مطرح کنم؟؟؟ چیکارکنم ؟؟؟؟
میخوام اگه قرار نیست سهمی به شوهرم برسه زودتر مشخص شه تا بره دنبال یه کار دیگه و الکی وقتو جوونیش رو تلف نکنه.
RE: از شراکت شوهرم باباباش فقط حرص خوردن نصیبم شده....
سلام گلچهره عزیز
لطف کن یه کم بیشتر توضیح بده در مورداینکه چند ساله ازدواج کردی ؟ در چه شرایط عاطفی و مالی زندگی میکنی و ...
اما اگر از نظر مالی در شرایط سختی نیستی زیاد به خودت سخت نگیر و خودت رو ضایع نکن آیا شوهرت تخصصی دارن که خیلی راحت کار پیدا کنن ؟؟؟
فقط بهت پیشنهاد می کنم از خرجی خونه یه گوشه ای پس انداز کن برای روز مبادا که اگه خواستین مستقل بشین بتونی به شوهرت کمک کنی.
RE: از شراکت شوهرم باباباش فقط حرص خوردن نصیبم شده....
سلام عدل عزیز:
ممنون که جوا دادی. من 2 ساله که ازدواج کردم. شرایط مالی ما بد نیست شوهرم یه خونه کوچیک توی شهرستان داره البته میخواستیم بفروشیمش و شهر خودمون خونه بخریم ولی دیدیم با پولش نمیشه اینجا خونه خرید. ولی ما اصلا نمی تونیم پس انداز کنیم. ولخرجی هم نمیکنیم ولی توی این دوسال هیچی نتونستیم پس انداز کنیم. شوهرم کارش تولیدی هست و هر وقت میگم پس انداز کنیم میگه تو کار تولیدی پس انداز نمیشه کرد و سرمایه توی کار زیاد میشه!!!!!!!!
راستش خرجو دخل خونه همش به شوهرمه و هر وقت چیزی لازم هست بهش میگم میگیره میاره. تا حالا به این فکر نیوفتاده بودم که خرجودخلو خودم به عهده بگیرم.
شما اینکارو میکنید؟؟ فکر میکنید اگه به عهده ی من باشه بهتره؟؟
RE: از شراکت شوهرم باباباش فقط حرص خوردن نصیبم شده....
سلام،
باید در ابتدا عرض کنم که خرج خونه به عهده شوهرتون باشه بهتره و لازم نیست شما خرجی خونه رو مدیریت کنید.
هر چند می تونید در این مدیریت نه در تامین بودجه، در مدیریت بودجه کمک کنید و تاثیر داشته باشید
بدون شک باید صبر کنید و با شکیبایی همراه با گفتگوی صحیح و سازنده، به شوهرتون بگید که تکلیف مسائل مالی رو با پدرشون روشن کنند و خانواده در جریان این مسائل قرار بگیرند.
در مجموع می دونم به صلاح شما نیست که ایشون به این دلیل کارشون رو از پدرشون جدا کنند و فشار شما به ایشون تنها منجر به تنش می شه...
راه حل مساله مداری رو دور از هیجانات و افکار اشتباه برنامه ریزی کنید
RE: از شراکت شوهرم باباباش فقط حرص خوردن نصیبم شده....
آقای اس سی آی
ممنونم که جواب دادید. راستش به خاطر این موضوع خیلی نگرانم. سعی میکنم به روی خودم نیارم و زیاد بهش فکر نکنم که اعصابمو به هم بریزه اما از 2 هفته بعد از عروسیمون که این موضوعو فهمیدم تا حالا که 2 سال میگذره به خاطرش خیلی حرص خوردم...من فقط نگران آیندمون هستم...