چطور تمرکزم رو از ازدواج بردارم؟

با سلام:72:

مستقیم برم سر اصل مطلب

من 27 سالمه و کاملا امادگی ازدواج را از هر بعدی دارم و تقریبا از تمام ابعاد هم میشه گفت تحت فشارم .

به اندازه کافی سرگرم هستم و مشغله فکری هم دارم که اگه چند روز فرصت خالی داشته باشم واسه همه جای تعجب داره .

تا حالا فرد دلخواهم رو پیدا نکردم یا اون منو پیدا نکرده که سعی کردم در این باب به پروردگارم توکل کنم و همه چی رو بسپارم به او .(حضورم تو جامعه کمرنگ نیست که بخوام از اون طریق شانس خودم رو افزایش بدم)

مساله ای که درگیرش هستم و بخاطرش تاپیک زدم اینه که چیکار کنم که کمتر به ازدواج فکر کنم تا شرایطش جور بشه (شایدم هیچوقت جور نشد ) چون الان حتی فکر کردن به ازدواج به این شکل بدون نتیجه واقعا واسم عذاب آوره .

من حتی یه مدت به این سایت هم سر نمیزدم که کمتر درگیر این موضوعات بشم .
دیگه کم کم دارم احساس درماندگی در کنترل افکارم میکنم چون تا موفق میشم که ذهنم رو کنترل کنم یه چیزی پیش میاد که دوباره ذهنم به این سمت کشیده بشه:302:

لطفا راهنماییم کنید:72:

درکت می کنم چون منم مثل خودتم یه مدت فیلم عاشقانه و رمان خوندن رو کلا گذاشتم کنار چون بیشتر عذابم میده کلا این مسئله معضله که دوستان علاقه دارند به پاک کردن صورت مسئله

منم تصمیم گرفتم دیگه بهش فکر نکنم چون میترسم این افکار باعث بشه دوباره اشتباه کنم فکر کردن به چیزی که دست تو نیست فایده نداره البته روی همین دست انسان نبودن هم حرف دارم که البته دیگه حوصله ای برای بحث ندارم

الان بیشتر دهه 70 ها ازدواج می کنن و دهه 60 ها که البته خودم 66 ام خوشبختانه باید نگاه کنن و به روی خودشون نیاورند

سلام دوست عزیز
مشکلی که عنوان کردید فقط مشکل شما نیست متاسفانه این مشکل ،خیلی از دخترها خصوصا دختران تحصیل کرده رو درگیر کرده. نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان هست وقتی تامین نمیشه روی تمام جنبه های زندگی انسان تاثیر میذاره و حتی مانع از رسیدن انسان به نیازهای سطوح بالاتر مثل تعالی نفس میشه. (طبق نظریه روانشناسی به نام مازلو ) .
توصیه ای که میتونم بهتون داشته باشم البته به عنوان کسی که خودش به نوعی درگیر این مسئله هست اینه که این جنبه از زندگیتون رو بسپارید به خداوند چون واقعا کاری از دستتون بر نمیاد و به جنبه های دیگه زندگی که کنترلش بیشتر با خودتونه مثل ادامه تحصیل یا ارتقای شغلی یا آموزش زبان، کلاس های هنری و.... بپردازید. اینجوری احتمال این که موقعیت های بهتری برای ازدواج به سراغتون بیاد هم بیشتر میشه . :72::72:

ممنون از توجهتون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط parvane123

این جنبه از زندگیتون رو بسپارید به خداوند چون واقعا کاری از دستتون بر نمیاد و به جنبه های دیگه زندگی که کنترلش بیشتر با خودتونه مثل ادامه تحصیل یا ارتقای شغلی یا آموزش زبان، کلاس های هنری و.... بپردازید.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hedane

به اندازه کافی سرگرم هستم و مشغله فکری هم دارم که اگه چند روز فرصت خالی داشته باشم واسه همه جای تعجب داره .

تا حالا فرد دلخواهم رو پیدا نکردم یا اون منو پیدا نکرده که سعی کردم در این باب به پروردگارم توکل کنم و همه چی رو بسپارم به او .

---

سلام

چند روزه كه ميخواستم در مورد فشاري كه نياز جنسي بهم مياره تاپيك بزنم كه در واقع موضوع اصلي اين تاپيك هم بود اما روم نمي شد تا اينكه اين تاپيك رو ديدم:

نياز ج ن س ي يه دختر

من هم اين مشكل رو دارم و تقريبا همه راههايي رو كه شما گفتين بجز ورزش شديد رو امتحان كردم.
آدم پايبندي هستم ولي فكر كنم با توجه به سنم (28 سالم هست) تحملم تموم شده.
افكارم شديدا به سمت اين مسائل ميره و مدام در حال روياپردازي هستم حتي موقع نماز :302:

هر ماه بعد از سيكل هاي ماهيانه تقريبا اين وضع رو دارم و اگه خواستگاري هم وجود داشته باشه وضعيت خيلي بدتر ميشه و تا مدت ها افكارم اذيتم مي كنه.

نگيد با يكي از خواستگارها ازدواج كن . چون خودم هم تمايل شديد دارم كه اين اتفاق بيافته ولي خب يا اونا نمي پسندن يا واقعا يه مشكلي وجود داره. (البته تعداد خواستگارام هم خيلي كمه)

اصلا شايد هيچوقت موقعيت ازدواج واسم پيش نياد اون وقت بايد چي كار كنم؟
دارم عقده اي ميشم.
از خودم هم مي ترسم.
اين همه سال خويشتن داري كردم و حتي ناخنم هم به نامحرم نخورده :316:

راهنماييم كنيد.

تجربه شخصیمو براتون میگم که من هم همین مشکل شمارو دارم دقیقا . من گاهی برای تنهایی خودم گریه میکنم و به دخترای همسن اقوام و دوستام حسرت میخورم ولی یه چیزی که خیلی ارومم کرد :72:سوره ی نور:72: هست اگه وقت ندارید حداقل معنیشو بخون فکرو باز میکنه و از فکر ازدواج نکردنم میام بیرون . در ضمن من دیدم که برای ازدواج کردن هم توی برخی منابع معنوی خوندن این سوره توصیه شده . ایشالا همه خوشبخت شن:323:

سلام دوست عزیزم تنهاشمانیستیدکه همچین طرزتفکری داریداکثردخترهای دم بخت به ازدواج فکرمیکنندچون همه مانیازداریم یکی دوستمون داشته باشه ویکی روداشته باشیم ومخصوصاوقتی احساس تنهایی میکنیم بیشتراین حس به سراغمون میاد
من خودم وقتی احساس تنهایی میکنم یاکنایه ای ازکسی میشنوم گریه میکنم اخه دست من نیست که بتونم کاری کنم ولی توکل به خداوخواندن قران ودعاخیلی ارومم میکنه و
فقط میتونم بهتون بگم به خداتوکل کنید:323: وچندتاتوصیه که ازسوی امامان معصوم برای این مقصودذکرشده روخدمتتون عرض میکنم
1-خواندن سوره های فلق وناس وایه الکرسی
2-خواندن ایات54تا56سوره مبارکه اعراف
3-خواندن ونوشتن ایات75تا82سوره مبارکه یونس
4-ذکریونسیه (لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین)که قران انرامایه نجات حضرت یونس معرفی کرده هست
5-دادن صدقه
ویه دعاتومفاتیح دراین باره هستش که بایدبنویسیش
من روهم ازدعای خیرتون بی نصیب نذاریدالتماس دعا