علاقه به شوهر؛ مشکل با مادر شوهر و درخواست جدایی همسرم (کمکم کنید )
سلام دوستان
من 4/5 که ازدواج کردم البته با نامزدی وعقد حدودا 7 سال میشه
تو این مدت 3بار مشکل با مادرشوهرم داشتم که 2بارش خالشون باعث شده و1 بار هم خود مادر شوهرم
از طرف من به شوهرم فشار میاوردم که باید از من پشتیبانی کنی..از اون طرف هم مادر شوهرم بهش میگفته تو عرضه نداری که زنت با ما این کارو میکنه
اینارو اضافه کنید به 20میلیون ضرر مالی که خود شوهرم باعثش شده و من بعد از 2 سال حالا فهمیدم....اینارو گفتم که بدونین تحت فشار بوده
جدیدا شوهرم تمایل به جدایی داره و میگه بهت احساسی ندارم
من اوایل خیلی گریه میکردم و خیلی ابراز علاقه کردم اما باز سرد و افسرده بود
دلش میخواد رضایت بدم و جدا بشیم
من نمیخوام از دستش بدم
مشاوره رفتیم میگه بهش عبرتز علاقه نکن که فکر کنه تو گدای عشقی...و میگه فعلا کناره گیری عاطفی کن اما کارههای خونه رو مثا قیل انجام بده
اما مادر شوهرم میگه اگه کم محلی کنی اون به این نتیجه میرسه که تو قبول کردی وولش کردی اون هم بیشتر دور میشه
میگه من با شوهر خودم هم همین مسئله رو داشتم و با محبت حلش کردم
نمیدونم چیکار کنم خواهش میکنم راهنماییم کنین
:302:
چرا کسی کمکم نمیکنه:302:
RE: کمکم کنید خواهش میکنم
دوست عزیز:72:
اولا نام تاپیکتون رو در پست بعدی اصلاح کنید.
ثانیا چرا وقتی مشاور یک راهنمایی می کنه گوش نمی دید
و می رید سراغ مادرشوهرتون که دانشی در این زمینه نداره؟!؟
موفق باشید.:72:
RE: کمکم کنید خواهش میکنم
ممنون از جواب
عنوان تاپیک چه ایرادی داره؟
من خیلی مستاصل شدم میدونم که مشاور بادانش حرف میزنه اما احساس میکنم که تاثیری نداره
RE: کمکم کنید خواهش میکنم
سلام msminos عزيز
به تالار همدردي خوش آمديد
عنوان تايپيك شما نامفهومه ، به همين خاطر براي جذب اعضاء و كارشناسان محترم سايت جهت پاسخگوئي به مشكلتان ، يه عنوان روشن كه به مشكلتان اشاره داشته باشه ، انتخاب كنيد و در همين تايپيك اعلام داريد تا مديران عزيز نسبت به تغيير آن اقدام كنند ، و بعد از آن منتظر اعلام نظر دوستان باشيد ...
موفق باشيد ...
RE: کمکم کنید خواهش میکنم
سلام دوست خوبم
توضیحاتتون خیلی کم و مختصر بود....
سن خودتون..همسرتون...تحصیلاتتو ...شغلاتونو.
اما شما گفتید در این 7 سال 3 بار با مادر همسرتون مشکل داشتید
اولا اینکه خیلی خوبه و معلومه باهمدیگه سازگاریتون زیاده چون در عرض 7 سال 3 بار مشکل خیلی خوبه
دوما هم شما میگید این 3 بار رو هم 2 بار خاله شا و یک بار مادرش باعث شده.نقش شما در این میان چی بوده؟
بهتره بگم سهم شما چقدر بوده ؟ که شما کاملا خودت رو بی تقصیر دونستی
چرا همسرتون میگه تمایلی به ادامه نداره؟
روابطتون چه طوریه؟
ایراد اصلی که باعث شده همسرتون این حس رو داشته باشه چیه؟
ضمنا دوست عزیز عنوان تاپیکتون رو هم عوض کنید
RE: کمکم کنید خواهش میکنم
سلام دوست عزیز.
به همدردی خوش اومدی:72:
خیلی گریه کردن و ابراز علاقه کردن بیش از حد هم مرد رو خسته میکنه.
باید برای همسرت معشوقه باشی.
نوع محبت کردنت یه حالتی هست فکر میکنم.
--------------------
البته من تجربه ی زیادی ندارم.
نظر شخصیم بود:72:
RE: کمکم کنید خواهش میکنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط msminos
ممنون از جواب
عنوان تاپیک چه ایرادی داره؟
من خیلی مستاصل شدم میدونم که مشاور بادانش حرف میزنه اما احساس میکنم که تاثیری نداره
msminos عزیز
طبق قوانین همدردی ، شخصی که تاپیک ایجاد می کند باید عنوانی برای تاپیکش برگزیند که
گویای مشکلش باشد وگرنه بعدا مشاوران و دیگران نمی توانند از تاپیک شما استفاده کنند و
متوجه ضرورت مشکل شما شوند!
خودتان یک عنوان مناسب با توجه به مشکلتان پیشنهاد دهید تا مدیران برایتان عنوان پیشنهادی
را عوض کنند!
مثلا :
"شوهرم بهم سرد شده و میگه جدا شیم...اما من نمیخوام!"
موفق باشید
RE: علاقه به شوهر؛ مشکل با مادر شوهر و درخواست جدایی همسرم (کمکم کنید )
مریم جان... من و شوهرم همسن هستیم و27 سالمونه
اون 3بار که پرسیده بودی نقش من این بوده .....اونا چیزایی گفتن که من بهم برخورد و گله کردم بعد هم .....
شوهذم میگه ما تفاهم اخلاقی نداریم اما وقتی میگم بگو چه اختلاف سلیقه ای داریم تا حل بشه میگه نمیشه....فایده نداره