همسرم مخالف دیدار من با خانواده ام است
من و همسرم (زنم!) از دو شهر مختلفیم اما در شهر سومی زندگی می کنیم که از شهر هر دویمان دور است. اما شهر همسرم خیلی دورتر از شهر خانواده من است. چون هر دو کارمندیم مسافرتهایمان محدود است اما به هر حال من خیلی راحت تر از همسرم می توانم به دیدار پدر و مادرم بروم چون شهرشان نزدیکتر است اما همسرم می گوید اگر تو بروی چون من نمی توانم بروم دلم می سوزد پس تو هم نباید بروی! این مساله بارها موضوع بحث و مشاجره ما بوده است به طوری که من حتی وقتی اقوامم فوت می کنند یا عروسی دارند همسرم با رفتن من مخالفت می کند و خودش هم حاضر نیست همراهم بیاید! واقعا نمی دانم آیا این کار او منطقی است؟ از دوستان خواهش می کنم نظراتشان را به من بگویند و مرا در این مورد راهنمایی کنند.
RE: همسرم مخالف دیدار من با خانواده ام است
سلام
دوست عزيز چند تا پيشنهاد برات دارم:
1.به رفتار خودتون و خانواده تون بيشتر دقت كنينن شايد اين نيامدن ها بهانه اي براي كنار زدن مشكل اصلي است.
2.وقتي اونجا ميرين حتما بهش توجه ويژه داشته باشين حتي وقت غذا خوردن يا هر چيز ديگه اي اول به اون محترمانه تعارف كنين.
3.ازش جلوي خونواده تون تعارف كنين و به هيچ وجه باهاش تند حرف نزنين.
4.ترجيحا اگه شب هم اونجا ميمونين جاي خوابتونو جدا نكنين.
5.واسش يه سرگرمي درست كنين مثلا يه جاي گشتني مثل كوه رودخونه پارك... توي شهرتون پيدا كنين و هر وقت ميرين دو نفري چند ساعت اونجا برين.
6.بهش بگين تو اين يكي دو روز هر جا كه بخواد ميبرينش.سعي كنين بهش خوش بگذره.
7.توي مسير بهش رانندگي ياد بدين.اگه بلده بذارين اونم گاهي برونه.صبحانه يا عصرونه رو خودتون اماده كنين و با هم ببرين توي مسير بخورين.
8. در نهايت اگه ميتونين به جاي هر هفته دو هفته يه بار برين.
9.هر وقت كه اراده كرد برين خونه اونا تا اونجايي كه واستون مقدوره چشم بگين و اصلا يكي دو بار خودتون واسه رفتن خونه اونا برنامه بريزين.
RE: همسرم مخالف دیدار من با خانواده ام است
:104::104::104::104::104::104: