کمکم کنید از خودم بدم میاد...

سلام ...
از سایت خیلی خوشم اومد بعد کلی وقت کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم مشکلمو بگم شاید شما بتونید با نظراتتون کمکم کنید...:47:
از خودم بدم میاد احساس می کنم ثبات رفتار ندارم گاهی اوقات اونقدر اعتماد به نفس دارم که همه کاری و همه حرفی رو می تونم بزنم و گاهی اوقات انقدر کم می یارم که حتی نمی تونم یک جمله ساده رو بیان کنم و باید برای یک جمله ای که می خوام بگم تو ذهنم تکرار کنم تا بیانش کنم و وای به حال موقعی که همون کلمه رو غلط غلوط بگم اون موقع است که از دنیا سیر می شم و حاضر هستم بمیرم و این شرایط رو تحمل نکنم .از کلمه خجالتی هم حالم به هم می خوره اون موقع است که صد برابر خجالتی بشم واعتمادبه نفسم بیادپایین.
نمی دونم کی رو مقصر بدونم توی این قضیه خیلی سخته برام . توی خونوادمون من فقط این جوریم .خیلی تلاش کردم که مشکلم رو خودم برطرف کنم از بچگی تلاش کردم و تا الان که 23 سالمه و شاغل هستم کارم رودوست دارم و احساس می کنم در کارم موفقم ... و فکر می کنم خیلی موفق بودم که تا اینجا رسیدم و خیلی بهتر از قبل شدم ولی دوست دارم مثل بقیه باشم نخوام برای یک ارتباط جدید کلی غصه بخورم و گریه کنم...
خیلی کتاب و مقاله راجع به اعتماد به نفس خودم ولی وقتی توی موقعیتش قرار می گیرم احساس می کنم کم میارم....
تراخدا کمکم کنید شاید به نظر شما این موضوع خیلی پیش پا افتاده بیاد ولی به نظر من واقعا وحشتناکه....:203::302:

سلام
نگران نباش یه دوره زود گذر منم یه وقتایی اینطور میشم اما خودت باید سیع کنی تا زودتر مشکلت حل بشه با بیخیال شدن توی جمع دوستان قرار گرفتن نمیدونم یه چیزی که سرگرمت کنه این حالتو از یادت ببره شاید ایمانتو تقویت کنی خیلی خوب باشه بعد از نمازات یک صفحه قران بخون مطمئن باش اروم میشی یا هرروز صبح ایت الکرسی بخون خیلی تاثیر داره امتحان کن نتیجه میده فقط نگران نباش چون مشکلت حاد نیست

سلام سارينا جون
مشكل لاينحلي نداري
به خودت اطمينان داشته باش همه ما آدمها همين حسها رو تجربه كرديم ولي بعضي ها بهتر و سريعتر مي تونن از اين حالات خودشون رو نجات بدن
به خودت بگو"اين نيز بگذرد"اثر معجزه آسايي داره
موفق مي شي مطمئن باش

مينا جون سلام
عزيزم اين چه آواتاري كه گذاشتي بابا تلقين منفي داره براي خودت مي گم يه طناب بنداز دستشو بگيره بيرون بياد بهتر نيست؟

سلام سارینا
تنها کاری که شما انجام دهید و جواب می گیرید اینه که شما به نظر من ان موقع که تپق میزنید و کم می اورید : خودتان رو یه مقدرا از هم صحبت خودتان پایین تر می بینید و دست کم می گیرید که مبادا سوتی بدهم ضایع بشه
فقطو فقط به خودتان اعتماد داشته باشید و کمتر از طرف مقابل خودتان را نبینید یه بار امتحان کنید

سلام سارینای عزیز
مشکل شما منو به خنده انداخت البته جسارت نشه چون یاد خودم افتادم. من هم تا دلت بخواد این مشکل رو دارم. خیلی وقت ها شده به قول معروف سوتی دادم از دوست و خواهر گرفته تا استاد دانشگاه و راننده و مغازه دار و مدیر و ...

اما نمی دونم چرا من برعکس شما تا به حال به شکل یه مشکل به این قضیه نگاه نکردم. قبل از اینکه عکس العمل خودمو بگم بهت یه پیشنهاد می کنم اونم اینه که با خودت دوست باش، راحت باش، تو کسی هستی که گاهی مواقع به خاطر خستگی یا فشار زیاد یا حتی خوشحالی زیاد توی حرف زدن اشتباه می کنی. چیز غیر معمول و بدی نیست. من خودم وقتی این قضیه برام پیش میاد بیشتر از همه می خندم شاید اون لحظه جلوی خودمو بگیرم اما بعد حتما این کارو می کنم. اصلا ناراحت نمی شم و خودمو آزار نمی دم حتی بعضی مواقع برای بعضی از دوستام تعریف می کنم. این دلیل بر بد بودن یا کوچیک بودن یا عدم اعتماد به نفس من نیست. این یه اشتباهه که برای هر کسی پیش میاد.

اگه دوست داشته باشی حاضرم هر روز یکی از این اشتباهاتمو بگم :D :D

سلام سارینا جان
دوست خوبم همه ی ما گاهی اوقات دچار این حالت میشیم، اصلا نگران نباش عزیزم. با کمی اعتماد به نفس و تکرار جملات مثبت وسازنده میتونی مشکلتو به راحتی حل کنی. واقعا جای تبریک داره از اینکه در این سن کار میکنی وشاغل هستی، هیچ میدونستی همین داشتن کار که اتفاقا خیلی هم ازش راضی هستی نشاندهنده ی اعتماد به نفس و روحیه ی پیشرفت و اوج گرایی تو هست که ممکنه هرکسی اونو نداشته باشه. به موفقیتها و داشته هایت نگاه کن و بگو: "من یه خانم شاغلم که از کارم خیلی راضیم و از اعتماد به نفس بالایی هم برخوردارم و هیچ گاه هم خودمو دست کم نمیگیرم و زیاد هم به خودم سخت نمیگیرم چون هر آدمی ممکنه گاهی اوقات اینطوری بشه و بنابراین هیچ جای نگرانی نیست" .
آرامشتو حفظ کن عزیزم و یه نفس عمیق بکش
موفق باشی گلم.

سارینا خانم؛شما زیاد روی خودتان تمرکز کرده و دجار وسواس ذهنی شده اید؛اگر از پیشه خود راضی هستید،این خود اصل موفقیت است.
روزی چند بار نفسی عمیق از شکم بکشید و تمام ماهیچه های خودتان را شل کرده و به خود تلقین خوب بودن و جسور بودن بکنید.بکوشید هنگام صحبت با دیگران از اندیشه درباره نظر آنها نسبت به خودتان یا اینکه الان که دارید حرف می زنید یا کاری دیگر می کنید،در آینده نتیجه آن چه خواهد شد،دوری کنید.
بیایید با خودتان روراست باشیم،براستی مگر هویت و دلیل وجودی و آبروی شما دست دیگران است!!!!مگر شما عروسک دست آنهایید؟؟؟!!اگر برخوردهای اجتماعی عادی و فعالیتهای معمولی داشته باشید،هیچکس نمی تواند باعث خجالت زدگی شما گردد.
وانگهی،بالفرض که در جایی خراب کنید یا کمرویی نشان دهید،مگر همه زندگی شما زیر ذره بین است و باید پس از همیشه غصه بخورید؟؟؟پس:
1_کنترل شما دست خود شماست.
2_مردم و نزدیکان افرادی همانند ما هستند.
3_روی خودتان و کردار طبیعی خود تمرکز نکنید.
4_بکوشید تا یک سرگرمی و بهتر از آن هنری را که بدان علاقه دارید،فرا گیرید.
5_شکست اصلاً ترسناک نیست،باید آنقدر شکست بخورید تا راه پیروزی را یاد بگیرید.
6_هویت و اعتماد به نفس شما دست دیگران نیست.
7_همه ما در برخی جاها کمرو هستیمپ و این چیز بدی نیست.
7_شکست یا داشتن احساس بد یا ناتوانی در یک امر را نباید به همه امور زندگی گسترش دهیم.

به نظر من تو اول باید با خودت کنار بیای یعنی ایده آلات و تعیین کنی و از چیزایی که بدت میاد دوری کنی برای هرکاری هم که می کنی به خودت نمره بده از رفتارای بدتم یادداشت برداری کن شاید به دردت بخوره


در ضمن اگه میتونی به مورد منم جواب بده " قد بلند من و مشکلات ازدواج"

سلام به همه دوستان خوبم.
اون هایی که نوشته من رو خوندن و اونهایی که لطف کردن و نظر دادن، و یک دنیا ممنون از نظراتی که در مورد مشکل من دادین واقعا استفاده کردم .امیدوارم همیشه شاد و سرزنده و موفق باشید.
قربان شما سارینا
ببخشید پسوردم یادم رفته بود
اسمم رو عوض کردم

سلام ملیکا جان
مرسی از راهنماییت
درموردخودتم قدبلند واقعا قشنگه و همه آرزوش رو دارن پس خوش به حالت و خواهشاً برای خودت مشکل الکی نتراش
باشه...