دودلی به علت روابط در گذشته
با سلام - در خارج از ایران زندگی می کنم . 4 سال پیش از همسر قبلیم که خارجی بوده جدا شده ام.مدتها از پروردگار میخواستم که عشق دختری ایرانی مسلمان و پایبند شوم و با زنی همفرهنگ خویش تشکیل خانواده دهم. سال پیش در سفری به ایران با دختری آشنا شدم . از طریق اینترنت با او بیشتر آشنا شدم. با وجود اختلاف سن به شکلی عجیب همدیگر را درک میکردیم. به یکدیگر بسیار علاقمند شدیم. من در خانودهای مذهبی بزرگ شدهام. متوجه تغیرات در روحیه او شدم. مثل نماز خواندن و... گهگاهی میگفت که از داشتن من خدا را سپاسگزار است و از گناهای گذشتهٔ خود پشیمان. در بارهاش تحقیق کردم متوجه شدم که در قبل دوستانی داشته که تا آن موقع به من نمیگفت. تا اینکه تصمیم گرفت که همهٔ گذشتهٔ خود را به من بگوید. اینکه روابط زیادی داشته و با چندین نفر سکس هم داشته ولی دختر است. از کردهای خود پشیمان است ( و این در کلامش و رفتارش نمایان است) حال خوبی ندارم. خیلی سخت میگذرد. پس از سالها امید این چنین عاشق شده بودم خودم با اینکه سالهاست در خارج زندگی میکنم بجز همسر قبلیم با 3 نفر دوستی داشته ام
رابطهام را با او به هم زدهام ولی خیلی ناراحتم. از یک طرف با گذشتهای این چنین که اصلا تصورش هم نمیکردم..و اینکه من بسیار حساس هستم.. مدام این وقایع را متصور میشوم و حال بدی دارم. از یک طرف اینکه با من صادق بوده و همه چیز را گفته و خیلی غمگین است و اینکه فکر میکنم که واقعا او عوض شده. از طرفی از اینکه در آینده به این دلیل در روابط ما مشکلات بزرگ پدید بیایند میترسم
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
سلام،
این موضوع برمیگرده به خود شما و اینکه آیا میتونید با این که حالا در گذشته اتفاقی افتاده کنار بیاید یا نه
به نظرمن همینکه ایشون به کرده های خود اعتراف کردند و پشیمون هستند یه نکته ی مثبت میتونه باشه.
ایشون میتونستند ار همون اول هیچی به شما نگن! درهرحال این رو هم در نظر بگیرید که شما هم یکبار طلاق گرفته
اید و چندین سابقه ی دوستی دارید،ایشون هم که پی به اشتباهاتشون بردند و با شما صادق هستند.
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
متاسفانه از همون اول نگفت و صادق نبود والا همه چی راحتتر تمام شده بود. به من گفت که یه دوست پسر داشته که فقط تلفنی حرف میزدن و دست همو میگرفتن. بعدا که من توی رفتارشون شک کردم متوجه شدم که با چند نفر دیگه هم رابطهٔ تلفنی داره و بعدش اون موقع بود که گفت پشیمانم و رفتارش عوض شد. اون موقع باز هم گذشتشو به من کامل نگفت تا اینکه بعد از اصرار من همین چند وقت پیش این مسایلرو گفت... البته بعد از اینکه من گفتم که خیلی چیزا رو میدونم و شنیدم...(کسی هست اینجا به من لطفا بگه تو ایران یه دختر ۲۵ ساله معمولاً با چند تا پسر رابطه داشته و در چه حدی؟ انگار زیاد هم با اروپا فرقی نداره،. ممنونم
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
...
... این رو در نظر بگیر که اولش فک کرده چون شما در خارج از کشور بسر میبری چیز زیادی از فرهنگ ما یادت نمونده و فکرت اونجا یجور دیگه تغییر کرده،چون اونجا فرهنگ روابط دختر و پسر فرق میکنه و درست هم فکر کرده و ... دیده شما احتمالا" یه چیزایی فهمیدید پیش قدم شده تا بتونه توجیه کنه،خدا رو شکر شما سنتون بالاست ومتوجه حرفای من حقیر میشید.
هر چیزی بگم زود قضاوت کردم ولی اینجور آدم ها به دنبال آزادی های جنسی از هیچ کاری دریغ نمیکنند چه رسد به اینکه برای پا گذاشتن به خارج از کشور دروغ هم بگن.
کسی که به اختیار خودش با کسانی ارتباط جنسی داشته باز هم میتونه داشته باشه،در ضمن دوست عزیز وقتی نیازی در جامعه ایجاد بشه حتما" به اون پاسخ داده میشه،چه نیاز به گوجه باشه چه نیاز به ترمیم دخترگی.این امکان الان شاید تو اروپا نباشه چون دخترگی شاید اونجا اهمیت نداشته باشه ولی تو ایران متاءسفانه کم کم داره نگران کننده میشه.
قطعا" در اون کشوری که هستی مسلمان پیدا میشه،باور کن مسمان های فرضا" آمریکا بسیار مقیدتر هستن.البته اینجا هم دختر خوب هست ولی باید آشنا داشته باشی تا برات پیدا کنه و تحقیقات لازمه رو انجام بده.البته دختر خوب کم نیست ولی متاءسفانه همیشه آدم های بد هستن که خودشونو سر راه انسان قرار میدن و با حیله و نیرنگ سعی در بدست آوردن شمارو دارن.
من به شما پیشنهاد میکنم بیشتر دنبال خانواده ها باشین تا خود دختر.....
فعلا توضیحات تکمیلی رو بدید تا من اونچه در توانم هست رو به شما ارائه بدم.
من ا... توفیق
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
سلام دوست عزیز
اینکه ایشون دختر هستند مهم نیست متاسفانه دختر بودن را با چه وزنه های سبکی میسنجند واقعا عجیبه!
با شنیدن چنین چیزهایی از دختر بودن متنفر میشوم ما تو ایران هستند دخترهایی که ملاکشون تو خانم بودن حضرت فاطمه(ع)است .
این خانم با یک نفر هم نه با چند نفر البته ملاک کمیت نیست کار کاملا اشتباه بوده ولی منتها اگر واقعا واقعا تاکید میکنم ایشون پشیمونند و توبه کرده اند و نشانه های توبه رو هم دید میتوانید تازه با ایشون اشناییتون رو برا ازدواج ادامه بدهید ولی :
ایا شما در طول زندگی به ایشون شک نمیکنید ؟
ایا از این که شاید دوباره به شما دروغ بگویید نمیترسید؟
ایا تصورات منفی از ایشون و روابط گذشته ایشون شما را اذیت نمیکند ؟
و در اخر ایا ایشون میتوانند مادری برای بچه های شما باشد و بتوانند که بچه های شما را درست تربیت کنند ؟
دروغ +شک =ویرانی در زندگی
امیدوارم تصمیمی عاقلانه بگیرید.:72:
حال روحیم خیلی بده، چطوری همه چیو تموم کنم؟
حدود ۱ سال پیش با یه دختر خانوم ایرانی که بهم معرفی کرده بودن آشنا شدم. آشنأیمون از دور و از طریقه اینترنت ادامه پیدا کرد. با وجود تفاوت سنی، همدیگرو خیلی خوب درک میکردیم. خیلی همدیگرو دوست داشتیم و هر شب و روز چند ساعت از وقتمون و با هم میگذروندیم. من هم به خاطرش با این همه هزینه و مشکل به ایران اومدم و برگشتم و واقعا با تمام وجود عاشق همدیگه شدیم. تا اینکه متاسفانه بعد از چند ماه من فهمیدم که اون با من روراست نیست و با ۲، ۳ نفر دیگه که از قبل میشناخته ارتباط تلفنی داره. فهمیدم که با دوست پسر قبلیش برعکس اونی که خودش تا اون موقع میگفته سکس هم داشته. بهش گفتم و اون هم قبول کرد که دروغ گفته و همه چیو تموم کردم ولی اون خیلی خواهش میکرد و من هم خیلی دوسش داشتم و بخشیدمش با اینکه خیلی اون مسائل آزارم میدادند. خلاصه دوباره شروع کردیم. اون گفت که عوض شده که تو گفتار و کردارش هم معلوم بود.و من هم دوباره دوستش داشتم.و تا الان هم دیگه هیچی ازش ندیدم
بجز اینکه به گذشتش فکر میکردم و اینکه من همهٔ گذشتهٔ اونو نمیدونم و ازش میپرسیدم که چطور گذشتهای داشته و بهش فشار میوردم که بگه و بهش میگفتم که خودم هم یه چیزایی میدونم راجع به گذشتش و میخوام اینارو از خودش بشنوم.. که چند روز پیش تصمیم گرفت به من گذشتشو بگه و گفت. که خیلی افتضاح تر از اونی بود که فکر میکردم. با چند نفر سکس داشته و با خیلیهای دیگه هم در حد آشنایی دوست بوده. ولی مدام میگفت که پشیمانه و اون دختر قبل دیگه وجود نداره. و خواهش میکرد که من درکش کنم و اینکه براش خیلی سخت بوده همه چیو از اول به من بگه. و اینکه الان به خاطره خدا خسته که همه چیو بگه.
من همه چیو باهاش تمام کردم. ولی خیلی حالم بده. من با اینکه در خارج زندگی میکنم چون از یه خانوادهٔ مذهبی و اصیل هستم نماز میخوانم و به خدا اعتقاد دارم. مدام از خدا میپرسم که چرا باید اینجوری عاشق کسی بشم و بعدش اینجوری بشه. و اینکه چرا خواسته خدا اینجوری بوده. به خاطره صداقتش خیلی غصّه میخورم که ردش کردم. گذشتش خیلی عذابم میده مدام این صحنهها رو متصور میشم و خیلی زجر میکشم و هنوز هم خیلی دوستش دارم. از طرفی گذشتهٔ بعدش و سهل انگاریش در مقابل خداوند و آیندش خیلی عذابم میده. نمیدونم آیا باید دوباره باهاش شروع کنم و اینکه میتونم با این همه حساسیتم با اینجور کسی زندگی کنم یا اینکه اگه بخوام جدا بشم چطور فراموشش کنم؟ از راهنمایی شما و کارشناسان خیلی ممنون میشم
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
اینطور که شما گفتین یعنی خیلی هم صادق نبوده دیگه ، شما اصرار کردین اون هم گفته (من اینطوری برداشت کردم از حرفاتون) البته شاید هم دختر خوبی باشه و اشتباهاتی کرده اما چیزی که در مورد شما خیلی مهمه و بنظر من می رسه اینه که چون شما خارجی و این احتمالا خیلی دخترا رو جذب می کنه و به اصطلاح دنبال همچین کیسی می گردن . بنابرین باید حسابی حواستو جمع کنی که طرف برای خارج اومدن تور پهن نکنه بعد پاش برسه اینجا .... دیدم که می گما !
همه رو با یه چوب نمیشه زد خیلی دخترای ۲۵ ساله ممکنه اصلا با هیچ پسری در ارتباط نبوده باشن ، دلیل نمیشه چون ایشون اینطوری از آب دراومد شما فکر کنی همه همینطوری هستن .
بنظر من هم یه دختر رو میشه از خانوادش شناخت . بلخره توی همون خانواده تربیت شده بنابرین بد نیست دنبال کیسی باشین که از این لحاظ مورد تایید خانواده تون باشه ، از لحاظ فرهنگی و خانوادگی و اعتقادات بهتون بخوره . پس فردا اومد اینجا خودشو گم نکنه و هزار جور مسائل دیگه که برای خیلی ها توی خارج از ایران پیش میاد .
در کل ببین خودت می تونی با همچین گذشته ای کنار بیای و توی زندگی آیندت تاثیر نزاره ؟! می تونی همچین مسائلی رو فراموش کنی ؟ می تونی بعدا به روی این خانوم نیاری و همچین گذشته ای رو توی سرش نکوبی ؟! مطمئنی ایشون تو رو فقط بخاطر خودت می خواد و نه چیزای دیگه ؟!
RE: حال روحیم خیلی بده، چطوری همه چیو تموم کنم؟
سلام دوست عزیز،
به تالار همدردی خوش آمدی.
شرایطت رو تا حدود زیادی درک می کنم. از اتفاقی که افتاده متاسفم.
دو تا موضوع رو می خواهم مطرح کنم.
برای کسانی که خارج از کشور هستند، و مذهبی هستند، ازدواج سخت است. شما به سختی می توانی کسی هماهنگ با خودت در همان کشوری که هستی پیدا کنی. پناه آوردی به گزینه دوم که انتخاب دختر از ایران است. ولی چند مشکل بر سر راه هست. با توجه به فاصله دور شما و اقامت های کوتاه شما در ایران فرصت زیادی برای شناخت از راه نزدیک ندارید. مجبورید به اینترنت و تلفن برای برقراری ارتباط پناه ببرید. از این طریق هم به سختی می شود طرف مقابل رو شناخت. در صورتی که اگر مراحل شناخت حضوری طی می شدند، احتمالاً زودتر می شد به چنین مسائلی پی برد. و نکته دیگر اینکه متاسفانه سخت است تشخیص اینکه دختر واقعاً خواستار شما هست، یا اینکه شما رو راهی برای مهاجرت می بیند...
ولی نکته دوم که می خواهم بگویم، اشتباهی هست که شما مرتکب شدی. و این وابسته شدن و وارد فاز احساسات شدن در دوران شناخت است. البته من هم تا به حال همین اشتباه رو داشتم. دوران شناخت باید برای "شناخت" استفاده بشوند. یعنی شما باید معیارهایت برای انتخاب همسر مشخص باشند. و بعد سعی کنی از راههای مختلف دختر خانم رو بشناس و بسنجی. و در این دوران باید تا اونجا ممکن است از وابسته شدن پرهیز کنی. چون به هر دلیلی ممکن است این ازدواج سرنگیرد و اگر پای احساسات وسط باشند، شما ضربه می خوری. مثل همین الآن.
و از طرف دیگر این احساسات انتخاب صحیح رو مشکل می کنند. برای مثال شما گذشته دختر خیلی برایت مهم است. ولی شما صبر کردی تا اول ایجاد علاقه بشود، روز و شب با هم صحبت کنید و همدیگر رو دوست بدارید! و بعد تازه بعد از یک سال به صورت جدی به این مسئله پرداختی. در صورتی که راه های دیگری بود که خیلی زودتر از این مسئله مطمئن بشوی. دختری که رابطه های مختلفی داشته، به هر حال معمولاً در برخوردش چیزهای زیادی مشخص است. از جمله اینکه خیلی راحت تر با شما صمیمی می شود و راجع به مسائل مختلف صحبت می کند. نیاز بوده شما از همان اول از طریق تحقیق و همینطور با سوالهای مختلف این قضیه رو متوجه می شدی.
به هر حال حق به شما می دهم که الآن خیلی ناراحت شده باشی. از اشتباهات گذشته یاد بگیر تا دفعه بعدی دقت بیشتری بکنی.
نگفتی که رابطه دوستی بوده، و یا خانواده ها هم در جریان بودند. ولی برای ازدواج خیلی مهم است که خانواده ها هم در جریان باشند. رفت و آمدهای خانوادگی (در زمان اقامت شما در ایران) خیلی خیلی در شناخت موثر هستند و همینطور پدر مادرها با تجربه تر هستند و مسائل رو زودتر متوجه می شوند. و همینطور اینکه این مرحله شناخت هم اصول خودش رو دارد. با مطالعه ی تاپیک های مختلف این تالار، می توانی اطلاعاتت رو بالاتر ببری.
موفق باشی.
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
از همتون خیلی ممنونم که همدردی میکنید، حامد عزیز آره من چون اینجا تا همین ۳،۴ ساعت پیش فقط یه جواب دیدم حس کردم که باید به لحنی دیگه این مشکل رو بگم، که البته اون تایپیک رو گم کردم و غیبش زده. شما اونو میبینید؟
حامد عزیز نمیدونم شاید هم دختر نبوده قبلا...ولی من خیلی دوست دارم با یک ایرانی مسلمان زندگی کنم و شاید هم در آینده به ایران بیام برا زندگی. مللیسا اینه که اون منو بخاطر خودم میخواد کاملا ازش مطمئنم. ولی در واقع مشکله من همونیه که خودت هم بهش اشاره کردی که در آینده آیا با این همه حساسیتم و با این خانوادم به هم نمیریزم و اذیت نمیشم یا.... از طرفی هم اینکه من درون اون دختر نیستم و نمیدونم این کارای گذشته رو واقعا تو ذهنش پاک کرده یا اینکه گذشتهٔ بد تاثیرات بدی رو آینده داره و اینکه مریم هم بهش اشاره کرده که اون قراره مثلا مادر بچههای من بشه...!!
از طرفی هم چون من به خدا اعتقاد دارم و دیگه سنی هم ازم گذشته فکر میکنم چرا باید اینجوری بشه؟ چرا خدا خواسته که من اصلا با این آشنا بشم و این همه به ایران بیام و این همه هزینه کنم. و این همه دوستش داشته باشم و همدیگرو درک کنیم....
RE: دودلی به علت روابط در گذشته
ببخشید شما خودتون هم گویا چندین دوست دختر داشته اید؟ آیا شما خودتان هم چنین روابطی در گذشته نداشتید؟