چرا ما آدمها کمتر از ۳۰ سال زندگی می کنیم؟؟!!
تولد تا ۵ سالگی: یادگیری محض، رشد لحظه ای، هر ثانیه پیشرفت...
۵ تا ۱۵ سالگی: یادگیری آگاهانه، برنامه ریزی آرزوها، کنجکاوی، باز هم پیشرفت...
۱۵ تا ۲۰ سالگی: ریسک، هیجان، شجاعت، انرژی، تجربه های جدید...
۲۰ تا ۲۵ سالگی: قدرت، یادگیری شغل و کسب در آمد، افزایش دانسته ها، برنامه ریزی زندگی...
۲۵ تا ۳۰ سالگی: تشکیل خانواده، استقلال، فرزند، انرژی، قدرت برنامه ریزی...
۳۰ تا آخر عمر: تکرار مکررات، اتلاف زمان، اتلاف انرژی، یادگیری نه، هیجان نه، ریسک نه، پیشرفت نه...
به نظر میاد که ما همه کارامون را تا ۳۰ سالگی انجام میدیم و بقیه عمر کار خیلی موثری برا انجام دادن نداریم!
پس بهتره رو سنگ قبرمون اینجوری بنویسند:
این انسان ۳۰ سال زندگی کرد و باقی عمرش رو فقط روی زمین فضا اشغال کرد و اکسیژن حروم کرد!!!
*************************************************
خدایا تا آن زمان مرا در این دنیا نگه دار که در حال پیشرفت باشم...
راستی تا حالا فکر کردی اگه بخوان فرم زیری رو برا ما پر کنند چی توش قراره بنویسند؟ (البته دور از جون شما)
RE: چرا ما آدمها کمتر از ۳۰ سال زندگی می کنیم؟؟!!
متأسفانه مطلبي كه عنوان نموديد حقيقتي تلخ است .داستاني را قبلا آورده بودم،مجددا آن را قرار مي دهم كه با اين موضوع مرتبط مي باشد. خواندن آن خالي از عريضه نيست.
نخستين روز آفرينش خدا سگ را آفريد و به او گفت: «تمام روز را دم در خانه صاحبت بنشين و به هر كس كه خواست وارد شود يا از آنجا عبور كند پارس كن. در عوض من به تو بيست سال عمر ميدهم.» سگ گفت:«اين مدت براي پارس كردن خيلي زياد است. خدايا ده سال به من بده. بقيهاش براي خودت» خداوند پذيرفت.
روز دوم خدا ميمون را آفريد و به او گفت:«مردم را سرگرم كن، اداهاي ميمونوار درآور و آنها را بخندان. در عوض به تو عمري بيست ساله ميبخشم.» ميمون گفت: «واي، چقدر كسل كننده! بيست سال ادا و اطوار ميمونوار در بياورم؟ سگ به تو ده سالش را پس داد. پس شايد من هم بتوانم. قبول ميكني؟» و خدا پذيرفت.
در روز سوم خداوند گاو را آفريد و به او گفت:«تو بايد تمام روز مزارع را بچري و زير آفتاب رنج ببري. گوسال بزايي و شير فراوان براي تغذيه او و صاحبت بدهي. من هم به تو عمري شصت ساله ميدهم.» گاو گفت: «خدايا، اين زندگي رنجآور را ميخواهي شصت سال بر من نازل كني؟ بگذار فقط بيست سال زندگي كنم. چهل سال ديگرش مال خودت!» خداوند باز هم پذيرفت.
سرانجام خداوند انسان را آفريد. به او گفت: «بخور و بنوش، بخواب و بازي كن و از زندگيت لذت ببر، كه تو ارشد مخلوقاتي. من هم به تو بيست سال عمر ميبخشم.
انسان گفت: «پروردگار عزيز، فقط بيست سال؟ خيلي كم است. بيا و چهل سال گاو و ده سال ميمون و ده سال سگ را هم به من ببخش. اينها به همراه بيست سال خودم ميشود هشتاد سال. قبول است؟» و خدا باز هم پذيرفت.
اينگونه شد كه ما انسانها بيست سال اول زندگيمان را ميخوريم، ميخوابيم، بازي ميكنيم و از زندگي لذت ميبريم. چهل سال بعد را در زير آفتاب رنج ميكشيم و بردهوار كار ميكنيم تا خانوادهمان را حمايت كنيم. ده سال بعد را مثل ميمون ادا و اطوار براي خنديدن نوههايمان در ميآوريم و سرانجام ده سال آخر عمرمان را مثل سگ جلوي در خانه مينشينيم و به هر كس پارس ميكنيم و غر ميزنيم
RE: چرا ما آدمها کمتر از ۳۰ سال زندگی می کنیم؟؟!!
می دانی چرا؟چون نمی خواهند اندکی مسئولیت انسان بودن را بپذیرند و تنبل هستندنمی خواهند خرد خود را بکار اندازند و سنتها را مو به مو اجرا می کنند..آداب دینی را بجا می آورند،زن دارند و رابطه جنسی مورد قبول جامعه،بچه می آورند،غذا می خورند،کار می کنند،دروغ می گویند،توبه می کنند،باز چک بی محل می کشند،توبه می کنند،از روی عادت و با پولهایی که منبع شان حرام است به مکه می روند،مهمانی می روند،غیبت می کنند و . . . . سرانجام مثل همیشه تاریخ می میرند!!
تو بکوش تا چنین نشوی . . . .