اگه بهتون بگن یک روز از عمرتون بیشتر باقی نمونده چه کار می کنید؟؟؟:305:
نمایش نسخه قابل چاپ
اگه بهتون بگن یک روز از عمرتون بیشتر باقی نمونده چه کار می کنید؟؟؟:305:
من خودم میرم یه جای خلوت میشینم با خدا حرف میزنم ازش خواهش میکنم منوبه خاطر اشتباهات و گناهام ببخشه خداهم که مثل بندش بخیل نیست حتما گوش میده به حرفام
بهش میگم .....
من همه ویرانی و ویرانی یم
حک شده این نقش به پیشانی یم
از ته دهلیز زمین امدم
باز به این دوزخ کین امدم
برگ زمینگیر زمستان منم
گم شده در زوزه ی طوفان منم
سرد و نفسگیر و ترک خورده ام
زیر تلنبار خودم مرده ام مثل نفسهای سراسیمه ام گم شده اینجا به خدا نیمه ام
عکی تو به داد دل من می رسی ؟
باز رهانیش ز دلواپسی
حادثه شو اول تقویم را
خط بزن از دفتر من بیم را ........
من مي رم پيش اوني كه دوستش دارم مي شينم و باهاش درد دل مي كنم و يك دور زندگي ام را از بچه گي تا حالا اجمالي مرور مي كنم و بهش مي گم. بعد در حضورش با خدا حرف مي زنم و كارهايي بدي كه كردم رو به زبون مي يارم و ازش مي خوام تا كمكم كنه و بدونه كه بعضي از اونها رو از سر ناچاري، بعضي ها رو از سر بي فكري، بعضي ها رو به خاطر بدست اوردن چيزي، بعضي ها رو ناخواسته و بعضي ها رو وقيحانه و عمدي انجام دادم و بابت اونها كه اصلا ارزشي نداشتند پشيمانم و منو ببخشه. بعد از اوني كه دوستش دارم مي خوام كه واسم مطالب خنده دار تعريف كنه و حسابي مي خندم و با خيال راحت آبميوه مي خورم و به ساعت هم نگاه نمي كنم.
سلام
من فکر میکنم میرم پیش همه و از همه حلالیت میخوام
سعی میکنم اگه بتونم دل دیگرون شاد کنم
و از خدا طلب بخشش
سلام
به نظرتون اون توبه قبول میشه ؟؟؟؟؟؟
چرا الان نه؟
من اگر یه روز از عمرم مونده باشه و بدونم ...........
خیلی سخته ولی پیش خانواده ام میمونم
ان شا اله همتون 120 سال عمر كنيد ولي خيلي خوبه كه نمي دونيم كه كي داريم مي ميريم.
من از غصه دق می کنم و یک ساعت زودتر می میرم.
با خدا دردلی کرده و سپس زندگی می کنم.
به دلهره و اظطراب می افتم و قلبم تند و تند می زنه که قراره چه اتفاقی بیوفته
اون یه روز را فقط مینشینم گریه می کنم و از خدا وقت بگیرم تا اشتباها تم را جبران کنم
شاید م ارزو می کنم تا هرچه زودتر این روز به پایان برسه چون اون موقع خیلی حرف تلنبار کرده رو دلم که باید به خیلی ها که قراره ببینمشون بگم