بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
سلام
دوستان همدردی
اگه موضوع منو به یاد داشته باشید نامزدم خیلی غیر منطقی و لج بازه راستش بعد از کلی کش مکش های مختلف و بعد از جلسات مشاوره همسرم سعی در تغییر کرد اما هنوز لج بازی و بی منطقیش همونه
این لینک موضوع قبیمه :
http://www.hamdardi.net/thread-19598.html
راستش اصلا نمیشه باهاش مخالفت کرد من خیلی رفتار جراتمندانه به خرج دادم گاهی اثر داشت گاهی هم واقعا نمی ذاشت که حرفی بزنم که بخوام مسئله رو حل کنم فقط میگه باید قبول کنی که تو مقصر بودی اگه اینو نگی بی فایده است و نمی خوام به حرفات گوش بدم( اینجوری میشه که اصلا نمی تونم جراتمند باهاش حرف بزنم و قفل میکنم که باید چیکار کنم)
مثلا دعوای اخیر رو تعریف میکنم
جدیدا داره ابرو بر میداره :163: کاری و داره میکنه که وقتی مجرد بوده و سنش خیلی پایین تر بوده و می کرده رو الان که 27 سالشه و متاهله داره میکنه من دوست ندارم و همیشه مخالفتم رو اعلام کردم اما لج بازی میکنه و اصلا گوش نمیکنه به حرف و باز کار خودشو میکنه و بیخودی ربطش میده به اینکه من مقصر اینکارشم
مثلا اون روز بهش گفتم نکن احساس میکنم دیگه مرد نیستی و حالت زنونه پیدا میکنی و ..
اون در جواب بهم گفت چطور تو آرایش می کنی و من هیچی نمی گم ( این حرف و داره ازش سوء استفاده میکنه من از زمان اشناییمون به خودم میرسیدم و قبل ازدواج هم با ایشون طی کردم که نمی تونم محجبه بشم اون هم پذیرفت) باید بگم منظورم از رسیدن به خودم بد گشتن نیست خیلی معمولیم اصلا جلف نیستم خودشم می دونه و به زبون اورده اما می خواد هیچی ارایش نکنم و موهام توی تو باشه ( اما من بدم میاد و اونطوری نمی تونم و اینو بهش قبل ازدواج گفته بودم و قبول کرده بود) اما بخاطر گیرهای مداومش تازه بعد از عقد منم کمتر ارایش کردم و به خودم کمتر می رسیدم
بعد از عقد گیر میداد منم متقابلن ارایشم خیلی کم شد حتی خیلی بیشتر موهامو تو میذاشتم
اما این تغییر به چشم همه اومد به جز همسرم
الان هم میگه تو نمی تونی جلوی منو بگیری ...
امااینکار واقعا منو ازار میده جوری که احساس میکنم با یه بجه سوسول طرفم و احساس مردونگیش رو حس نمی کنم
من باهاش قهر نکردم فقط مخالفتم رو بهش ابراز کردم و یکم تحویلش نگرفتم تا بدونه که ناراحتم که ابرو هاشو برداشته
اما روز بعد تماس گرفت و گفت من دیگه نمی خوام ببینمت و حالم از اخلاقت بهم می خوره و.. گفت بیا لباساتو جمع کن برو خونه خودتون ( اینجوری میکنه که برم التماسش کنم بگم من مقصرم و تو هرکاری میخوای بکن و هرچی بگی همون میشم)
اما راستش نه به خاطر غرور به خاطر اینکه اگه الان پا روی خواسته ام بگذارم و بی منطق برم عذر خواهی و التماس این واسش یه عادت میشه و هر دفعه برای رسیدن به خواسته هاش یه چیزی از منو وسط میکشه و اینطوری خواهد کرد
چیکار کنم هر دفعه خواستم حرفی باهاش بزنم میگه من گوش نمی دم چیزی به جز التماس و عذر خواهی
و به این قهر ادامه میده
واقعا چیکار کنم الان...
یعنی هیچ کس چیزی نمی گه؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
سلام دوست خوبم
همه این رفتارها ریشه در ذات آدمی داره و ذات انسان رو هم نمی شه تغییر داد
(البته نمی خوام نا امیدت کنم) ولی می خوام ازت که یکمی هم در مورد خانواده اش بگی
پدرو مادرش در مورد این حرکت او هیچ اعتراضی ندارند؟
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
مردي كه خودش ابرو برمي داره يا برمي داشته هيچوقت نمي تونه روي حجاب يا آرايش خانومش حساس باشه؟! اين خيلي عجيبه!!!!!
بيشتر در مورد شوهرت توضيح بده كه چه جور آدميه؟!!!
فرانك شما عروسي كردين؟
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
نقل قول:
نوشته اصلی توسط 861010100
سلام دوست خوبم
پدرو مادرش در مورد این حرکت او هیچ اعتراضی ندارند؟
چرا پدر و مادرش هم از دست خودخواهی و غیر منطقی بودنش + دادو بیدادش کفری شدن
همیشه از بچگیش ایشون بخاطر رسیدن به خواسته هاش روش داد و بیداد و کتک زدن خواهرشو پیش گرفته بوده و مادرش هم برای بریدن صداش و حفظ ابرو پیش همسایه سکوت می کرده و این سکوت باعث شده که ایشون فکر کنه همیشه حق باهاشه و عقل کله
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
مردي كه خودش ابرو برمي داره يا برمي داشته هيچوقت نمي تونه روي حجاب يا آرايش خانومش حساس باشه؟! اين خيلي عجيبه!!!!!
بيشتر در مورد شوهرت توضيح بده كه چه جور آدميه؟!!!
فرانك شما عروسي كردين؟
نه هنوز عقد هستیم
همسرم خیلی غیر منطقی و خودخواهه و کینه ای شدیدا انتقام گیر .
در عین حال هم اگه همه چیز خوب پیش بره محبت هم زیاد میکنه و نهایت دوست داشتن رو داره
نمی دونم درسته که غیر طبیعیه اما شاید بخاطر خودخواهیشه نمی دونم میگه من نمیخوام زیبا به نظر برسی اما خودش هم اینطوریه تازه من خیلی بهتر شدم اما نمیبینه
الانم بخاطر این موضوع قهره و میگه نمی خوام ببینمت و داره انتقام دعوای گذشته اش رو میگیره
اخه اون دعوا سر این بود که بهم تهمت زده بود و خیلی توهین کرد بهم الکی الکی تمام شخصیتمو زیر سوال برد منم بهش گفتم که این زندگی نمیشه و دیگه امیدی بهش ندارم که تغییرکنه و گفتم چند روزی می خوام توی حال خودم باشم تا اونم یکم به خودش بیاد اما اون خیلی سعی در اشتی داشت اما من نمی خواستم اخه 10000 بار از این تهمت ها و توهین ها بهم کرده بود هر دفعه هم قول تغییر می داد اما فایده ای نداشت و مشاورم هم گفته بود تمومش کن ) واسه همین راضی به اشتی نبودم
بعد با کلی خواهش همسرم پیش مشاورم رفتیم و قول به تغییر داد اما به نظرم می خواد انتقام اون دفعه رو بگیره واسه همین با این موضوع شروع کرده
درصورتی که انقدر خودخواهه که نمی خواد ببینه که دفعه پیش و قبل هااااا چقدر گذشت کردم فقط بخاطر یه مقدار ایستادگی برابر توهین هاش داره این بازی رو در میاره
اصلا گذشت هم نداره اصلاااا مگر واقعا حس کنه که مقصره
الان باید چیکار کنم اصلا نمیشه باهاش حرف بزنم
میگه اینکه نمی ذاری ابرو بر دارم و خودت هم نمی تونی خواسته های منو عملی کنی ( محجبه بودن- گوش به حرفش بودن - درمقابل تهمت هاش سکوت کردن - و نگرفتن ازادی هاش و ...) میگه یا قبول می کنی همونی که من می خوام بشی یا اینکه نمی خوام حتی یک کلمه هم چیزی بشنوم
میگه من خودخواهم و فکر میکنم می خواد به نوعی با این رفتار منو ادم کنه می دونم که اگه این چیزا رو قبول کنم و عذرخواهی کنم اونم دیگه به این کار ابرو ورداشتنش ادامه نمیده ، اما فقط کافیه یه روز یه اشتباهی ازم سر بزنه اون مطمئنا دوباره شروع به اون کار میکنه)
بچه ها من در مورد نوع پوشش و گشتنم باهاش حرف زدم اما الان زیرش زده میگه من اون موقع سکوت کردم چه ربطی داره که پذیرفته باشم ( می دونید یعنی اون موقع موافقت کرده که منو به دست بیاره اما حالا...) اینکه خودخواهیش بیشتره
چیکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:302:
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
کارشناسان عزیز
باور کنید منم الان نیاز به راهنمایی دارم
واقعا شرایط بدیه
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
به نظر من آدم چیزهایی رو که غیرمنطقین رو نباید قبول کنه
متاسفانه نامزد شما از بچگی اینجوری تربیت شده تعجم این است که شما چطور اینها را قبل از نامزدی متوجه نشدی ؟
احتمالا همسر شما مشکل خاصی ندارد که حتی مادر و خواهرش در برابر او سکوت می کرده اند؟
بعد از نامزدی او اخلاقش بهتر شده یا نه البته از نظر خانواده اش؟
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
با سلام خدمت دوست عزیز فرانک جان میشه برامون بنویسی که مخالفتت رو با چه جمله ای یا با چه لحنی و به چه صورت اعلام کردی ؟ :323:
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
با خانوادش که همونطوریه
با من نمی دونم بهم نزدیک تر شدیم علاقه مون بیشتر شده به همون اندازه هم دعوا ها و اختلافات بیشتر شده.
راستش همسرم یه مدت فوق العاده بهم محبت میکنه و این چرخه ادامه داره تا وقتیکه منم باهاش راه بیام و اگه یه روزی از یه کاریش ناراحت بشم و یا اختلافی پیش بیاد یا خودش خسته نباشه و سر من خالی نکنه ادامه داره این مهربونی ها و دلسوزی هاش اما اگه بحث این بشه که من یجا نظر مخالف بدم یا از یه کاریش اعتراض کنم اون وقت نهایت نهایت بدی رو می کنه جوری که همه چیزو به هم ربط می ده
خیلی بده کینه ایه بخاطر مشکل حادش که واقعا ازار دهنده بود قبول کرد بریم مشاوره و هزینه اش رو هنوز داره میکوبونه توی سرم که بخاطر اینکه عوض شه این همه هزینه کرده و میگه اگه من انقدر تومن هزینه کردم تو هم باید هزینه کنی تو هم باید واسه زندگیت خرج کنی
میگه تو تغییر نکردی من همش دارم تلاش میکنم آخه زیاد انتقاد پذیر نیست و همش میگه این منم که بدم و مشکل دارم میگه اگه من سر کار میرم یه ذره سختی که اون کشیده رو نکشیدم خیلی بی منطقه خیلی این همه کمک های مختلف کردم به چشمش نمیاد یه کاری هم میکنه منت میذاره
منیت بیش از حد داره
فکر میکنه چون مرده عیب نداره هرکاری کنه اما من نه
دقیقا عین این جمله رو گفته بود بهم
اگه یه چیزی از من ببینه زمین و زمان و یکی میکنه منو میبنده به فحش و بد وبیراه اما اگه من ببینم حق ندارم چیزی بگم یا اگرم بگم باید با دلیلی که میاره واسم سریع قانع شم و از دلم بیرون بیاد
همونطور که گفتم نهایت مهروبنی و نهایت بدی توی وجودشه
و این باعث شده روی الاکلنگ عشق و زجر بالا پایین برم
گفت می خوام ابرو هامو بردارم ابروهام خیلی وقته در اومده و دستی بهش نکشیدم ( اخه خواهرش رو در حال ابرو برداشتن دید یادش افتاد)
گفتم نه نکن اینجوری حالت زنونه پیدا می کنی
گفت مهم نیست تو اینطوری فکر کن مهم اینه که خودم خوشم میاد
گفتم اینجوری عام پسند هم نیست منم دوست ندارم
گفت مگه توی ارایش کردن به حرف منی که منم به تو گوش کنم
گفتم مسائلو قاطی نکن قبل از ازدواج باهم به توافق رسیده بودیم گفتم تو که چیزی کم نداری و ابروهات که مشکلی نداره تازه اینکار واسه یه مرد متاهل درست نیست
گفتم در صورتیکه خانم ها وقتیکه ازدواج میکنن ارایش هم میکنن و طبیعیه
گفت من به دیگران کاری ندارم چیه حرصت گرفته ااااا حرصش گرفته و از این حرفا و مسخره کردنا کرد
منم واسه اینکه عصبانی بودم و نمی خواستم حرفی بزنم رفتم خوابیدم صبح هم داشتم می رفتم سر کار خدافظی کردم اما کمی سرد که هم بدونه قهر نیستم هم اینکه ناراحتیمو ببینه
و صبحش زنگ زدو گفت وسایلت و بردم خونتون کذاشتم که دیگه نبینمت از اخلاقت بدم میاد و قهر کرده و در صورتی باهام حرف میزنه که قبول کنم من اشتباه کردم باهاش مخالفت کردم و ....
جان سخت عزیز این واسه شما بود:72:
نمی دونم چرا دوستان بخصوص کارشناسان عزیز بهم سر نمی زنند
:72::72::72:
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
دوست عزیز:72:
شما همون دوستی هستی که به همسرت در مورد اعتیاد شک داشتی؟؟
و می خواستی اونو غافلگیر کنی برای رفتن به آزمایشگاه؟؟
اگه همون دوستی به نظر من فعلا تمرکزت رو بذار روی همون موضوع اگه
خدای ناکرده اون موضوع درست باشه ریشه خیلی از رفتارهای غیر منطقی و خودخواهیهای همسرتون
هست که در این صورت باید یک تصمیم جدی در مورد زندگی با او بگیرید چون احتمالا این رفتارها و ناهنجاریها با ادامه اعتیاد ایشون بیشتر می شود.
امیدوارم اون مسئله منفی باشه که در این صورت نیاز به مشاوره حضوری داری که روی مسائل جزئی تر مثل
این لجبازیهای بچه گانش کار کنید و به تفاهم بیشتری برسید.
موفق باشی.:72:
RE: بخاطر لج بازی کار به قهر طولانی کشیده
گفتم نه نکن اینجوری حالت زنونه پیدا می کنی
دوست عزیز بنظرم اگر همون لحظه چیزی نمی گفتی و سکوت می کردی فکر می کردی و بعدا براش به راه چاره می اندیشیدی بهتر بود . چون سر لجبازی رو به نظرم خودت شروع کردی با عرض معذرت .
ولی من اگر جای توبودم با یه کار دیگه حواسشو پرت می کردم می پریدی بقلش حالا یا یه کار دیگه عوض کردن حرف . صدا کردنش با عشق برا یه کاری بلاخره خودت بهتر می دونی حواسش شاید پرت میشد و دیگه هم لج نمی کرد . اونوقت بعدا یه عکس از دوران قبلتون که توش ابرو پر بود رو به یاد خاطره نگاه می کردین باهم و می گفتی که چقدر خوشکل هستی و به کنار اون بودن افتخار می کنی اما با توجه به اینکه از ابروش هم چیزی نمیگفتی که حساس بشه .
در اخر فکر می کنم این مشکلات ریز فقط بارفتار جرات مندانه حل میشه موفق باشی :72:
:323: