سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
سلام خدا قوت ، هادي 29 ساله مجرد هستم مدتي كه به يه مشكل برخوردم حدودا 2 ماه پيش خانمي وارد زندگي من شد كه 6 سال پيش دختر برادر ايشون با من رابطه داشتن و قرار بود كه ما با هم ازدواج كنيم ولي بعدي از اتمام دوره اموزشي خدمتم خبر رسيد كه دختر ازدواج كرده كسي كه به من خيلي وفادار بود به قول خودش، بهر حال بعداز شش سال اين خانم كه عمه اون دختر شه بطور اتفاقي همديگه رو ديديم و رابطه برقرار كرديم ، اين عمه مجرد و همسن خود من هست، من با شناخت قبلي كه با اين خانم داشتم تمايل به برقراري ارتباط كردم ، كه هم دختر خوب وبامعرفت ونجيب بود وليرابطه ما اوج گرفت تا جايي كه من از اين خانم خواستگاري كردمالبته فقط اين مطلب رو به خودش گفتم تا اول نظر خودش رو بدونم ولي اون بعد از چند روز جواب داد كه ما فعلا با هم دوست باشيم شايد بعدا نظرم تغيير كرد احساس كردم ادمهاي ديگه ايي امكان داره تو زندگيش باشن كه منتظر اوناست ، كه همينطور بود ولي اون چيزي در اين مورد نميگفت ، اينكه ميگم ادمهاي ديگه براي اينكه مشهود بود تويه رفتار ونوع حرفي كه گاها از دهنش بيرون مياومد بعد از اين ماجراها ما قبول كرديم كه با هم باشيم مثل دوست ولي اون شروع كرد به دروغ دادن بيشتر اينكه كه كسي تو زندگيش نيست اگه يه پسر خوب تو زندگيش پيدا شه قبول ميكنه ولي نميدونم چرا پيشنهاد منو قبول نكرد هيچوقت هم ازش سوال نكردم ، من اونو كلاس كامپوتر ثبت نام كردم ويه كامپوتر هم با هزينه خودم براش گرفتم ، تا اينكه يه روزه بهم گفت كه ميخواد بر خونه داييش ، بعد از كلاس بهش زنگ زدم گفت خونه داييمم عزيزم ، اين در حالي بود كه من اونو كمتر از يك دقيقه بعد تويه كوچه در حالي كه پشت يه تير چراغ برق پنهان شده بود وداشت باشه پسره حرف ميزد ديدم، ديدم به پسره دست داد ، بعدا ازش پرسيدم گفت دوست پسرم دوستم بوده بعد با پسره با ماشين رفتن ، وقتي بهش گفتم خوب پس چرا پنهان شده بودي چيزي براي گفتن نداشت وسكوت كرد ، بهر حال من چندينو چند بار بهش زنگ ردم ولي اون يا تلفن رو جواب نميداد يا قطع ميكرد ، چند بار گفت كه امروز خونه كار داره در حالي كه يا ميديدمش بيرون يا ميديدنش و بهم ميگفتن ، رابطم رو بهم زدم باهاش ولي اون قبول نكرد ومدام زنگ ميزد و ميگفت كه دلم برات تنگ شده ،گريه ميكرد ، هر وقت بهش ميگم بيا تا ببينمت يه بهونه مياره مشخصه كه داره بازي ميده ميخوام از زندگيم بره بيرون ، اگه بهش بگم قبول نميكنه ، بخدا تمام زندگيم شده فكرو ذكر اون ، نه خواب دارم نه خوراك درست و، بهم كمك كنيد تا بتونم بيرونش كنم از زندگيم بگيد چيكار كنم ، من بهش گفتم نه دروغت ميدم نه بهت خيانت ميكنم تو هم اينكار رو نكن ولي اون هنوز دروغ ميده چيكار كنم ؟ بخدا قسم من تا حالا دروغش ندادم ، ولي ديگه خسته شدم، نميكشم خيلي باهاش حرف زدم ولي باز راه خودشو ميره چيكار كنم راهنماييم كنيد لطفا خواهش ميكنم
RE: سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
آدمی که صداقت نداره بدرد زندگی نمیخوره . اولین چیزی که پایه یک زندگی مشترک باید روی اون بنا بشه صداقت و درستی است . اینطور که شما میگید ایشون نمیتونه یک فرد مطمئن برای زندگی شما باشه . چون در آینده این فرد باید بچه های شما رو تربیت کنه .شما که میبینید اینقدر مشکوک رفتار میکنه چرا ادامه میدهید . اصرارتون برای چیه ؟
اون که شما را در حد یک دوست میخواد نه ازدواج پس هدفی از با شما بودن نداره . شاید هم بغیر از شما با کس دیگه ای باشه.
اگه هدف ازدواج دارید پس بگردید و یک کسی رو پیدا کنید که اون هم هدفش ازدواج باشه . این کارها واقعا وقت تلف کردنه اون از دختر برادره و این هم از عمه .
RE: سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
نقل قول:
من اونو كلاس كامپوتر ثبت نام كردم ويه كامپوتر هم با هزينه خودم براش گرفتم
وقتی دختر و پسر برای کسیکه هنوز هیچ رابطه تعریف شده ای باهاش ندارن کاری انجام میدن که تو حیطه وظایفشون نمیگنجه ناخودآگاه برای طرف مقابل یا حس متوقع بودن بوجود میاد یا احساسش کمرنگ میشه.
نمونه ش توی رابطه دوستی دختر و پسر وقتی یه دختر برای رفع نیاز جنسی اون پسر به رابطه با اون تن میده دیگه برای اون پسر ارزش قبلی رو نداره!
یا وقتی یه پسر برای یه دختر هدایای گرون قیمت میخره خودبخود برای دختر این توقع بوجود میاد که این وظیفشه یا بعد از یه مدت این کارها براش کمرنگ میشه و بقول معروف دیگه یه چشمش نمیاد و این روی احساسشم تاثیر میزاره.
چون توی 90% موارد احساساتی که توی این دوستی ها بوجود میاد گذرا و ناپایدارن و هیچ معیار درستی ندارن!
رابطه ها تعریف شده نیست. یعنی اسمشو میزارن دوستی اما نمیدونن این دوستی چه حیطه ای داره و شامل چی میشه. بهرحال چون یه رابطه تار و مبهمه از این اتفاقاتم توش زیاد میفته.
فراموشش کن و جواب تلفناشم نده. برای انتخاب همسر هم از راه درست و شناخت درست وارد شو. برفرض اگه به قصد آشنایی برای ازدواج هم با این دختر دوست شده باشی الان دیگه حداقل میشناسیش و میدونی آدمی هستش که دروغ میگه، پایبند نیست و ..... پس قطعا گزینه مناسبی برای ازدواج نیست. واضحه که ادامه دادن با این آدم جز تلف کردن وقتت چیز دیگه ایی نیست.
RE: سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
ممنونم دوستان ، حرفاتون كاملا درسته
ممنونم از راهنمايتون
ولي اون منو رها نميكنه، من ميخوام طردش كنم ولي اون قبول نميكنه ، من هيچ اصراري براي ادامه اين رابطه ندارم
در مورد خريد كامپيوتر وثبت نام كلاس هم من براي اين اينكار رو كردم چون اون تك دختر باباش فوت شده داداشاش تقريبا ازدواج كردن بجز يكيشون ، گفت ميخوام برم سر كار ولي چيزي بلد نبود ، گفتم بفرستمش كلاس تا يه چيزي ياد بگيره يه جايي بدردش بخوره ، ولي واقعا راست ميگيد من توقع اونو بردم بالا ، نبايد اينكارو ميكردم چيكار كنم اون بهم زنگ نزنه؟ من رابطم رو تويه اين چند مدت خيلي كم كردم ولي اون مدام زنگ ميزنه ، ولي حرفاش بوي عشق نميده ، بوي صداقت نميده ، من اينجور حرفزدن رو دوست ندارم ، راهكار بدين كاري كنم بره زنگ نزنه
RE: سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
سلام امیر عزیز
به همدردی خوش آمدید
شما به راحتی هر چه تمام تر می توانید با ایشان قطع ارتباط کنید ، فقط کافیست اگر امکانش هست شماره تون رو عوض کنید ، اگر امکانش نیست و عزمتون جزم هست به هیچ وجه نه جواب تلفناشو بدین (حتی رد تماس هم نکنید ) نه جواب پیام هاشونو ، مطمئنا بعد از مدتی که جوابش رو ندادین انگیزه شون رو برای تماس از دست خواهند داد
RE: سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
اگر بتونید خطتونو عوض کنید که چه بهتر اگرم نه که اصلا جواب تلفناشو ندین.
بهرحال مهم اینه که دیگه برای شما اهمیتی نداشته باشه و بهش فکرم نکنید در اینصورت دیگه حتی اگه زنگم بزنه اصلا براتون مهم نیست. مثه یه مزاحم که بعد از یه مدت خودش خسته میشه میره دنبال کارش.
وقتی اینهمه موقعیت مناسب برای ازدواج میتونی داشته باشی، اینهمه دختر خوب میتونی انتخاب کنی مگه آدم خود آزاری داره که اعصابشو برای یه نفر که لیاقتشو نداره و درک نمیکنه بهم بریزه!؟
آدمارو نباید بیش از اندازه ظرفیتشون تحویل گرفت وگرنه طاقچه بالا میزارن برات! همونقدر که لیاقت دارن و ظرفیت دارن بهشون اهمیت بده.
شما که مسئول مشکلات بقیه نیستی البته لطف کردی در حقش اما ایشون میتونست از برادراش بخواد براش کامپیوتر بخرن، دیگه الان همه جا کامپیوتر قستی میدن با اقساط کم، یا اگه خودش خیلی به فکر بود و دلش بحال خودش میسوخت میرفت یه مدت یه جا بعنوان کارورز بدون حقوق کارمیکرد بعدش که کامپیوتر یاد گرفت میتونست بره جای دیگه سرکار. یا اصلا شاید همونجا استخدامش میکردن. خیلی از دوستای خود من اینطوری کامپیوتر یاد گرفتن رفتن سرکار. آدم اگه زرنگ باشه و بخواد تن به کار بده با یکم سختی میتونه خیلی چیزا یاد بگیره.
RE: سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
عضویتتان را به تالار همدردی تبریک میگوییم به عنوان عضوی کوچک :72:
شما میگویید که [چيكار كنم اون بهم زنگ نزنه؟ من رابطم رو تويه اين چند مدت خيلي كم كردم ولي اون مدام زنگ ميزنه ، ولي حرفاش بوي عشق نميده ، بوي صداقت نميده ، من اينجور حرفزدن رو دوست ندارم ، راهكار بدين كاري كنم بره زنگ نزنه}
خوبه شما به قطع رابطه می اندیشید ولی همین اندازه هم باید این تصمیم را عملی کنید شما میگید حرف هاش بوی عشق نمیده یعنی هنوز جواب تلفن هاشو میدید این اراده در خود ایجاد کنید که جواب تماس های او را ندهید در صورت امکان خط تون را عوض کنید در صورت دیدن او در خیابان براتون مهم نباشه با کیه چه کار میکنه بی اهمیت باشید انگار که او را نمی شناسید و در صورت ایجاد موقعیتی تصادفی برای صحبت کردن حضوری با او سرد و خیلی رسمی و محترمانه برخورد کنید و او را از خواسته یتان مبنی بر قطع رابطه مطلع کنید .
كسی که دارای عزمی راسخ است ، جهان را مطابق میل خویش عوض می كند. (گوته)
RE: سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
امير هادي گرامی
ورودتون به جمع دوستان همدردی را خیر مقدم میگم
برادر عزیز
حق دارید ، درکتون می کنم ، دروغ ، فریب ، سوء استفاده و ..... اینها همه خوشایند نیست . آزردگی و رنجت را می فهمم . اما بهتره بدانی که آفت این روابط همینه ، یعنی از این روابط جز این انتظاری نداشته باش حتی انتظار بدتر داشتن را هم باید داشت تا همین ما را منع اتومات کند از ورود و ادامه این روابط .
اینگونه روابط جز آسیب دیدن چیزی نداره .
شکر خدا که شما هدفت قطع کامل رابطه است . فقط کافیه اراده کنی و یا خط تماست را عوض کنی . یا پاسخ تماسها را ندهی . اگر هم سر راهت قرار گرفت بسیار جدی و محکم ردش کن .
آرامشت مهمترین چیزی باشه که باید بدستش بیاری و حفظش کنی .
دیگه هم گرد اینجور روابط نگرد . مهارتهای ارتباطی را هم بیاموز تا در مواجهه با جنس متفاوت زود تحت تأثیر حساسات قرار نگیری و وار د این روابط شوی ( ساده نگری را از خود دور کن ) .
لینکهای زیر را هم مطالعه کن :
http://www.hamdardi.net/thread-17296-lastpost.html
http://www.hamdardi.net/thread-20489-lastpost.html
.
RE: سخت شده برام ! نميكشم ! تا كي دروغ
سلام دوستان
حرفهاتون خيلي ارومم كرد باعث شده بتونم بهتر فكر كنم
بتونم راحت تر تصميم بگيرم
گرچه هنوز به يه تصميم نهايي نرسيدم
ولي واقعا از همتون ممنونم
از همتون
وقتي چند مطلب رو اينجا در مورد دوستان ديگه ومشكلاتشون خوندم
وقتي ديدم چه كسايي بلاهايي بدتر از من سر شون اومده
اميدوار شدم
به خدا
به خودم
به خودم
مشكل من در مقابل مشكل اينا كه چيزي نيست ، خيلي كوچيكه مشكل من
راه حل هاتون منطقي وبجا ودرسته دوستان
كسی که دارای عزمی راسخ است ، جهان را مطابق میل خویش عوض می كند. (گوته)
عزمم رو جزم ميكنم تا جهان و اتفاقات درونشو مطابق ميلم تغيير بدم
ممنونم از همه:72:
خوشحال ميشم اگه كسي ديگه راهكار ديگه ايي داره ارائه بده