انتقاد از بهار66

سلام دوستای خوب همدردی
ازوقتی اینجا اومدم خیلی سعی کردم خودمو بشناسم و این تالار خیلی برام اموزنده بوده.
حالا میخوام هر کی پستی از من خونده ازم انتقاد کنه.چون میخوام سایه تاریک وجودم رو کشف کنم.:310:

پس منتظر انتقادهای منصفانه تون هستم.لطفا دلیلش رو هم بنویسین.
من اینجام ...منتظر ترکش های احتمالی:311:
پیشاپیش بابت منتقل نشدن این تاپیک به ناکجااباد (انجمن ازاد) ممنونم.:72:
اگه دلخوری ازم داشتین هم میتونین بگین.
خدایا بهم کمک کن خودمو خوب بشناسم و همه وجودم رو با تموم خوبیها و نواقصش بپذیرم.ازت میخوام این قدرت و شهامت رو بهم بدی..

برای ازدواج سخت می گیری.اول باید خوشت بیاد.اول صحبت بکن بعد ببین خوشت اومده یا نه.خاستگار تا یه سنی میاد و

می رـه.

سلام بهارجان
من تازه عضو این تالار شدم و زیاد از شما نمیدونم ولی همین که جرات پیدا کردی و منتظر نظر های مختلف از ادمایی با شخصیت های مختلفی یعنی انتقاد پذیری و دمت گرم :R آفرین خیلی از ماها حتی جرات این کارم نداریم خودمو میگم .

بهار66

بهار جان من خیلی از نظرات خوبت استفاده کردم و همیشه منطقی نظر می دی و خیلی خوب همه جانبه یک موضوع رو بررسی می کنی ولی اگر بخوام انتقاد کنم
وقتی واضح صحبت نمی کنی و یک چیزایی رو نمی گی چرا بعدش ناراحت می شی که چرا دیگران یه چیز دیگه فکر می کنند!
متوجه شدی چی می گم؟:311:
منظورم اینکه چون خودت مطلب رو کامل نمی گی باید به دیگران حق بدی ذهنشون به هر سمتی بره و نباید ازشون ناراحت شی که چرا تاپیک رو کامل نمی خونن و چرا حدس های اشتباه می زنند.

یک چیزه دیگه که انتقاد نیست البته :311:
یکمی کم تشکر می کنی
یعنی کم از دکمه تشکر استفاده می کنی!:72::72::72::72:

میخواستم فعلا جواب ندم و فقط نظرات رو بخونم ولی مگه میشه؟؟:311:

نازنین جان :72:
میدونم چی میگی.تاپیک با او چه برخورد و رفتاری داشته باشم رو میگی.اونجا چون میدونستم اولین موردی که به ذهن هر کسی میرسه ممکنه فیلم و عکس و... باشه با رنگ صورتی درشت نوشتم که اصلا قضیه این مسائل نیست.خیلی رو این موضوع تاکید کردم ولی باز کسایی که واقعا میخواستن بهم کمک کنن و ازشونم واقعا ممنونم دوباره هی بحث این چیزا رو میکشیدن وسط..من میگفتم این چیزا نیست بازاون بنده های خدا حرف خودشونو میزدن...ولی باور کن از همه اون نظرات استفاده کردم و میکنم

در مورد تشکر:اره الان دقت کردم...تو اکثر تاپیکها جوابها یه روند خاص داره اما وقتی مثلا یکی یه جواب میده که نشون میده داره از یه دیدگاه جدید به قضیه نگاه میکنه خیلی کیف میکنم و تشکر میکنم...اما از الان تصمیم گرفتم تعداد تشکرم رو ببرم بالا..یه دلیل دیگشم اینه که واقعا حواسم جمع مطلبیه که خودم دارم مینویسم
اون اوایل هم زیاد تشکر نمیکردم.چون دلم میخواست هر کی از پستم تشکر میکنه بخاطر حرفی باشه که زدم نه تشکری که ازش کردم..اخه اینجوری میخواستم بفهمم کدوم پستم واقعا به درد میخوره،بیشتر برای یادگیری خودم

فرهنگ...:72:اره خیلی رو این موضوع حساسم شاید یه علتش اینه که میترسم...به خودم میگم ادم برای ازدواج هر چی صبر کنه ضرر نمیکنه..خیلی حساس شدم رو این موضوع.شاید چون مشکلات خونمون رو دیدم اینجوری میگم..یه علت دیگشم اینه که اصلا نمیتونم متظاهر باشم..وقتی از کسی خوشم نمیاد نمیتونم خیلی پنهان کنم بنابراین یا احتمالا اون ادم میفهمه و ناراحت میشه یا انقد پنهانکاری میکنم تا خودم دق کنم.
میدونی فرهنگ متاسفانه من وقتی یه احساس یا..رو میخوام نشون ندم و سرکوبش میکنم خیلی حالم بد میشه

مریم جان مرسی:72:

بازم ازتون ممنونم
بازم پذیرای انتقاداتون هستم:310:

سلام بهار عزیز
منم از نوشته ها ت زیاد استفاده کردم وخوب بوده.چند وقت پیش مطلبی رو ازت خوندم کنجکاو شدم بیشتر ازت بدونم.این بود که رو اسمت کلیک کردم تا ببینم چه جورایی....!
دیدم در قسمت جنسیت نوشته بودی نمیگویم.راستش زیاد خوشم نیومد(البته میدونم مهم نیس که من خوشم بیاد یا نه)چون کلا از آدمای مرموز زیاد خوشم نمیاد.ولی با خودم که فکر کردم گفتم 100 در 100 آقا هستش
ببخشید دیگه.این حرف دل من درمورد شما بود

مریم جان :72:خیلی باحال بود.اما روزی که عضو شدم مشخصاتمو همین جوری پر کردم اصلا یادم نبود جنسیتمو ننوشتم.البته از اسمم فکر کردم پیداست که دخترم...تازه مرموزم نیستم ببین سال تولدمو هم نوشتم.اصلا بهار66 تاریخ تولدمه.اونوقت میگن خانوما رو سنشون حساسن:311:
تازه از اواتارمم پیداست.پسرا که عکس بچه و نی نی کم میذارن.

بازم مرسی.واقعا این حرفا نشون میده ادما چقد دقیق هستن.

سلام بهارجان من انتقادی ازت ندارم!
فقط یه چیزی که هست اینه که آدمو میکشی تا بخوای درمورد اونچیزی که نمیخوای کامل بگی که دقیقا چیه موضوع، اشاره ای کوچیک بکنی!!

ازینکه خیلی رک حرف میزنی خوشم میاد حرفاتم قشنگو به جاست.

یه کلام دوس داشتم اخلاق تو رو میداشتم...!:43:

به هرحال دوستت دارم.:72:

فرناز جان :72: ازت ممنونم واقعا.
دیگه خیلی شرمنده کردی..:43:
میدونم همتون منظورتون اون تاپیک با او چه برخورد و رفتاری داشته باشمه.وگرنه تو بقیه تاپیکا سیر تا پیاز زندگیمو گفتم.:311:

حرفتون درسته..من کلا ادم درونگرایی هستم.مثلا یه موضوع که ناراحتم میکنه همش تو خودم میریزم و حرص میخورم زیاد.اینجا چون محیط مجازیه راحت از زندگیم میگم وگرنه تو محیط واقعی خیلی سعی میکنم ابروداری کنم.و این درونگرایی خیلی خیلی بده چون ادمو داغون میکنه..نمیدونم چرا اینجورم شاید چون تو خونمون همه در حال نالیدن هست من دیگه حوصله اه و ناله ندارم

ولی اینجا مشکلاتی که داشت اذیتم میکرد و گفتم و خیلی هم نظراتی که داده شد کمکم کرده.اما در اون مورد خاص گفتن جزییات هیچ تاثیری نداشت چون موضوع خاصی تقریبا نبود فقط بهانه ای بود برای ازار.

یه دلیل دیگشم که خیلی واسم مهم بود این بود که اگه احیانا به احتمال یک درصد هم برادر یا خواهرم بفهمن اسم کاربریم چیه (چون گاهی که پای کامپیوترم میان یه نگاهی میندازن) و بیان تو سایت و بخونن مشکلی برام درست نشه...اخه احتیاط شرط عقله...یا مثلا اگه رشتمو دقیق نمیگم واسه اینه که خیالم راحت باشه که هویتمون مخفی میمونه و میتونیم اینجا راحت باشیم

امیدوارم دلایلم قانع کننده بوده باشه
بگذریم...

راستی مریم123 عزیز رفتم جنسیت و چندتا مورد دیگه رو نوشتما...به حرفت گوش کردما...:310:

بهار عزیز:72:

گرچه انتقادی که من دارم را نازنین هم اشاره کرد و جواب دادی:227:

ولی نکته ای بود که به چشم من هم خیلی آمده بود خواستم دوباره بیان کنم برای تایید صحبت نازنین عزیز و احترام به تاپیکی که ایجاد کردی

و میخای انتقادهای دوستان رو بشنوی(لطفا ببخشید من رو :163:)

اینکه خیلی کم تشکر می کنی.

مثلا ممکنه جوابی که شما دادی را دوست دیگری در پستهای قبلی همان تاپیک

داده باشه ولی شما همون نظر را با حاشیه های دیگه می گی.

و من فکر میکنم بهتر است همه ما تشکر و یا نقل قولی از دوستی که زحمت کشیده قبلا نکات رو به زبانی دیگر

کرده داشته باشیم و بعد اگر نکته جدیدی بود بیان کنیم.

اما جا داره باز هم از پستهای کامل و خوبت در خیلی موارد تشکر کنیم.

موفق باشی.:72: