درددل هاي همكارم

با سلام به دوستان عزيز
من از ساعت 8 صبح تا 4 عصر در محل كارم هستم . در مواقع بيكاري با تنها خانم همكارم (كه خيلي هم صميمي هستيم) هم كلام مي شم ايشان از وقتي ازدواج كرده خيلي در مورد مسائل روزمره زندگي اش و مشكلاتي كه با مادرشوهرش دارد برايم تعريف مي كند اخيرا به او گفتم كه لطفا اينقدر راجع به مادرشوهرت حساس نباش و اينقدر در مورد او صحبت نكن و به شوخي گفتم كه من چه كمكي مي تونم به تو بكنم با گوش كردن به حرفهايت و او گفت كه من با حرف زدن باتو تخليه مي شم .
احساس مي كنم به سطل آشغال درد دل هاي او تبديل شده ام و اينكه او احساس هاي بد خود را به من منتقل مي كند .

لطفا بفرمائيد كه اين مسئله درست است و در اينصورت چه كار كنم كه از شر درد دل هاي رها شوم؟؟؟؟

و آيا خواندن وبلاگهايي كه وقايع روزمره و بعضا تلخ خود را مي نويسند باعث تخريب روحيه و بدبيني نمي شود؟

در پايان از همه دوستاني كه وقت مي گذارند ممنونم

احسنت دقیقا همینه . بهش کم محلی کنید تا بار منفیش رو شما خالی نشه. مثلا سریع حرف رو عوض کنید.

دوست عزیز سلام و صبحت بخیر

درگیر شدن بیش از حد با ناراحتی دیگران یا درددل هاشون باعث میشه شما دچار خستگی دائمی بشید

یا باید توان خودتون رو افزایش بدید یا دوستانه بهش تذکر بدید البته نمیگویم بی تفاوت باشید ولی درد دل و همدلی هم حد مشخصی دارد

موفق باشی دوست عزیز:72::72:

ظاهرا رابطه شما خیلی صمیمیه که اینا را میگه......رسمی تر بشید...وابراز کلافگی کنید...من که زنم حوصله شنیدن دائم این حرفها را ندارم چه برسه به مرد....البته چون زن دیگه ای نیست وتنهاست به شما میگه...باهاش شوخی کنید بخنده وحال وهوا را تغییر بدید اگه باز گیر داد وشروع کرد بگید خسته میشید....

سلام

مقاله زیر را بخون میتونه تا حدی بهت کمک کنه

همدردی حد و مرز دارد ( کلیک کن)

چند راهکار هم به ذهنم میرسه :

دور نگه داشتن خود از اینگونه محیط ها و افرادی که بار منفی بهمون منتقل می کنند
( سعی کن خودت را به کارت سرگرم کنی مثلا کاری رو که قبلا در 10 دقیقه انجام می دادی تا 15یا 20 دقیقه با دقت بیشتر و آرامش بیشتری انجام دهی تا وقت های آزاد کمتری به وجود بیاد )

موضوع حرف را عوض کردن
موقعی که این حرف ها شروع می شود با زیرکی خاصی ، موضوع صحبت را عوض کردن
مثلا(یه لحظه صبر کن ، حالا مادرشوهرت رو ول کن ، در مورد رنگ قرمز نظرت چیه ؟ یا به نظرت شلغم در بهبود سرما خوردگی موثر هست یا لیمو شیرین آخه میدونی چیه به نظر من و .... ) گاهی یه کم پرحرفی و این شاخه اون شاخه پریدن میتونه مفید باشه

سکوت کردن
وقتی ایشون شروع به صحبت می کنند ، شما سکوت کن و هیچگونه همراهی نداشته باش، البته نه اینکه سکوت کنی و به حرف هایش گوش بدی ، بلکه در سکوتت حواست جایی باشه که دوست داری

خواسته ات رو محترمانه عنوان کن
خیلی محترمانه بهش بگو خیلی خوشحال می شوم که کمکی از من بربیاد ، ولی شرمنده که در تخصص من نیست و این ناراحتی شما داره برای من نیز مشکل ساز میشه و روی من هم اثر منفی میذاره بهتره در مورد مسائل خوب و مثبت صحبت کنیم و توصیه می کنم با ندای مشاور صحبت کنی هم آروم می شوی و هم راهکار م گیری ( فکر کنم تلفنش 148 باشه توی هر شهری)

ببینید ایشون به نوعی نیاز به هم حسی و تایید شدن را توسط شما پاسخ می دهد که این روش نادرست هست ، بنابراین مادامی که شما در روش تون تغییر ندهید و همان واکنش های قبلی رو داشته باشید ایشون هم در همان دور می ماند ، اگر واقعا می خواهید این قضیه تمام شود می بایست رفتارتون رو قاطعانه ، جراتمندانه و محترمانه تغییر دهید :72:

باسلام

خيلي ممنونم كه منو راهنمايي كردين مخصوصا از بالهاي صداقت عزيز.

دوستان وبلاگ چي ؟؟؟؟؟؟؟

آيا بايد از خوندن وبلاگ هاي زندگينامه كساني كه شكست عاطفي رو تجربه كرده اند و ... هم پرهيز كرد ؟؟

يا به خواننده اش بستگي داره اينكه چقدر تحت تاثير قرار بگيره؟؟؟

يا اينكه مي شه يه حورايي از تجربياتشون استفاده كرد؟؟؟؟؟؟

لطفا نظرتون رو بفرمائيد.
ممنون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مادلین

من که زنم حوصله شنیدن دائم این حرفها را ندارم چه برسه به مرد....ا

---

من هم زن هستم عزيزم نه مرد

نقل قول:

---

آيا بايد از خوندن وبلاگ هاي زندگينامه كساني كه شكست عاطفي رو تجربه كرده اند و ... هم پرهيز كرد ؟؟

يا به خواننده اش بستگي داره اينكه چقدر تحت تاثير قرار بگيره؟؟؟

يا اينكه مي شه يه حورايي از تجربياتشون استفاده كرد؟؟؟؟؟؟

---

به ما هم تو این تالار گفته شده نباید با مشکلات مراجعین خودمون رو خیلی درگیرکنیم جوری که تاثیر منفی رومون بذاره،هر چند که رعایت کردن حد اعتدال خیلی سخته.
یادمه مدیر همدردی یه جا یه مثال زده بود که فکر میکنم شاید به وبلاگهایی که گفتی بشه تعمیمش داد.
گفته بودن اینجا مثل اورژانسه بعضیاز ادما بادیدن ادمایی که جراحت برداشتن خیلی ناراحت میشن این ادما بهتره برای اموزش از مقالات کمک بگیرن تا سرگذشت تلخ ادما.

پس این بستگی به خودت داره که تا چه حد روت تاثیر میذاره.یا چقد ذهنت رو مشغول میکنه.میتونی تا حد کمی از این سرگذشتها رو فقط برای اگاهی خودت مطالعه کنی مثلا برای اینکه بدونی دوستی دختر و پسر چه عواقبی داره و بقیش رو به مطالعه مقاله اختصاص بدی.

ضمنا موقعی که داری سرگذشت دیگران رو میخونی ببین هدفت چیه؟یعنی مورد اموزنده مهمی برات داره یا از روی تاثر و غلیان احساسات میخوای به خوندن ادامه بدی.اگه مورد دوم بود سریعا خوندن رو متوقف کن.