شناخت برخی از رفتار هایی که مردان را زن ستیز میکند

[color=#2F4F4F]سلام دوستان من یه سری مطالب جمع آوری کردم که خیلی تاثیر گذار بود واسم و مطمئنم که جواب بسیاری از سوالات دوستان رو خواهد داد میدونم که خیلی از ما با این مشکل سر و پنجه نرم میکنیم .امیدوارم کمکی باشه واسه شناخت خود و رفتارهای خوب و بد.[/color]
تا به حال متوجه این نکته شده بودید که بسیاری از مردان به خانواده و همسرانشان نهایت علاقه را دارند و اکثرا هم مردان مسئولی هستند، ولی به نوعی با رفتارها ازار دهنده باعث درد و رنج همسرانشان و در نتیجه فروپاشی و یا تلخ کردن زندگی زناشویی خود می گردند. که بسیاری از رفتار های زن هم منجر به این وضع مرد می شود.
نجات دادن طرف مقابل نیز یکی از مواد مهمی است که در ماده ی چسبنده ی روابطی که بر پایه زن ستیزی استوار است به کار می رود .اینکه زن احساس کند به او نیاز دارند ، وابستگی عجیبی به وجود می آورد و در نتیجه احساس قهرمانی به او دست می دهد.
برای مثال " جکی" ایمان داشت که با نیروی عشق خود می تواند مارک رو بطور معجزه آسایی تغییر دهد برای بسیاری از زنان این فکر مانند معجونی بسیار قوی عمل می کند این باور به زن این توانایی را میدهد که خود را مانند یک اله ، یک شفا بخش و یک فرشته نجات ببیند.به او احساس قهرمانی دست میدهد
از طرف دیگر این نجات بخشیدن یک رفتار تکراری است و چنین مردی همیشه به کمک شما احتیاج دارد و دچار مشکل می باشد و همیشه دیگران را مقصر شکست هایشان قلمداد می کند.
برای مثال بیمار دیگری به نام رز از زندگی خود میگفت:
در اولین شبی که با جیم اشنا شدم به مشکلات مالی او پی بردم و فورا او را به شام در منزل خود به جای رستوران دعوت کردم و از این طریق شروع به کمک خود بصورت ناخواسته و از روی عشق کردم در عرض چند هفته ، تا وقتیکه جیم بتواند خانه مناسبی پیدا کند میتونه از خونه من "رز" استفاده کند.
در ابتدا احساس حق شناسی به رز دست داده بود و احساسات جیم را تشدید کرده بود اگر قبلا فقط دلداده او بود حالا که رز همه اینکار ها رو انجام میداد دیوانه وار عاشقش بود برای جیم مانند بسیاری از مردان زن ستیز کمک رز دلیلی بر اثبات عشق او به جیم بود.
و بسیاری از زنان از گرمای حق شناسی شریک زندگی اشان احساس لذت می کنند و درسته که این احساس بسیار خوب و هیجان اور است طوری که فقط همین حس رو برای جبران زحماتتان کافی می پندارید.
البته تمام مردان زن ستیز به فرشته نجات نیازی ندارند بسیاری از انان چه از نظر کاری و چه مالی باثبات اند.
بی شک روابطی که با هیجان زیاد شروع می شوند ممکن است سرانجام خوبی داشته باشند اما اگر علاوه بر هیجان زیاد شروع می شوند ممکن است سرانجام خوبی داشته باشند و اما اگر علاوه بر هیجان عاشقانه ، نجات بخشی - هراس به خاطر از دست دادن طرف مقابل- وابستگی - و نادیده گرفتن عیب های فرد مورد علاقه - ظاهر شوند در این صورت احتمال دارد شما به استقبال دوران بسیار سختی در زندگیتان بروید.

عشق کورکورانه
یکی از موضوعاتی که بسیار مهم است عشق کورکورانه است
برای مثال " باب" نقش یک مرد رمانتیک را بخوبی ایفا می کرد و " لورا " شور و شعفی که از رفتار باب تعریف می کرد شخصیت باب را نشان نمی داد بلکه عشق او را می رساند
از زبان لورا:
باب به من گفت که باید مطلبی را به من بگوید : گفت من هنوز از همسر اولم جدا نشده ام نزدیک بود از صندلی به زمین بیافتم چون در آن موقع داشتیم تدرکات عروسی را میدیدیم به قدری حیرت کرده بودم که نمی توانستم حرف بزنم و باب بهم گفت که همه چیز درست میشود و نباید نگران باشم و با مهربانی این کلمات را تکرار می کرد.
مسئله مهم در ان موقع این نبود که باب دروغ گفته است بلکه این بود که واقعا می خواهد طلاق بگیرد
فریبکاری میبایست به لورا هشدار میداد که باید دقت بیشتری بخرج دهد تا باب را بشناسد اما او بود که خواهان این شناخت و این زنگ خطر نبود زیرا او می خواست که باور کند باب مرد رویاهایش است.
توجیه رفتار همسر
ما معمولا وقتی دست به توجیه میزنیم که سعی داریم برروی هر نوع بصیرتی که با احساس خوب ما مغایرت دارد سرپوش بگذاریم.
به این طریق مسئله غیر قابل قبولی را می پذیریم در موقعیت های ترس آور با اوردن دلایل خوب برای آنچه که مارا پریشان میکند توجیهی منطقی درست می کنیم .
جملاتی از زنانی که رفتار گذشته و حال همسران خود را توجیه میکنند:
- بله همسر من سه بار ازدواج کرده اما تا به حال هیچ کس را مثل من درک نکرده است.
- میدانم که سیگار میکشد اما فقط زمانی که عصبی میشود میکشد و می دانم که ترک میکند.
-وقتی سرم داد کشید واقعا ترسیدم اما خب از نظر عصبی تحت فشار بود
- وقتی باهاش مخالفت کردم خیلی عصبانی شد خب هیچ کس دوست ندارد با نظرش مخالفت شود و من نباید اینکارو میکردم تا عصبی نشه.
ما همه می دانیم که هیچ کس نیست که عصبانی نشود اما مهم این است که بعد از خشم مسئولیت خشم خود را بپذیرد نه اینکه همیشه شما مقصر باشید
اگر شما مدام بد اخلاقی های همسر خود را توجیه کنید این یه عادت میشود و بدخلقی های او نیز بیشتر میشود و شما برای اینکه با موقعیت کنار بیایید بیشتر توجیه میکنید و در مقابل این رفتار زشت را پرورش میدهید. و در اصل از حق خود نیز می گذرید
از زبان لورا:
یک شب دعوای وحشتناکی داشتیم بقدری که باب مشت محکمی به درب کمد زد و ان را سوراخ کرد من واقعا گیج شده بودم پس اون همه عشق و مهربونی کجا بود؟
و دیگه رفتار های زشتش رو نمی تونستم تحمل کنم و بهش گفتم
یک دفعه به گریه افتاد و گفت که بهش فرصت بدم تا بتونه رفتارش رو عوض کنه و خشم خودش رو کنترل کنه التماس میکرد که درکش کنم و بدونم که منم مقصر بودم و قسم خورد که مرا خیلی دوست دارد من هم سعی کردم اورا ارام کنم طبیعتا اشتی کردیم و فکر می کردم بدترین قسمت زندگیم را پشت سر گذاشته ام و از ان به بعد همه چیز روبه راه میشود.
لورا در رابطه اش با باب گرفتار یک الاکلنگ عاطفی شده بود. او مرتبا بین رفتارهای عاشقانه و طغیان های غیرقابل پیش بینی باب بالا و پایین پرتاب میشد.
این حالت فشار عصبی زیادی میاورد چون هیچ گاه نمی داند باید انتظار چه چیزی را داشته باشد

مطالب ادامه دارد........
اما به دلیل اینکه من ازروی کتاب برایتان تایپ میکنم فرصت نمیشه همش رو یه دفعه ای بنویسم اینکار رو می کنم چون خیلی دوست دارم همه فیض ببرن و مطمئنم که بسیاری از افراد اینجا با این مشکلات اشنا هستند و انگار دارم از زندگی اونا می نویسم واسه همین که کمکی باشه به همه حتما مطالب رو آبدیت میکنم

سرزنش خود:
این جور مردان با یاداوری اینکه اگر اینکار رو ترک کنید، اگر فلان رفتار رو عوض کنید ، کمی بیش تر اینطور باشید ، یا کمتر آنطور او همیشه مهربان خواهد بود و این طرز فکر رو در شما تقویت می کند
از زبان لورا :
هر وقت با شنیدن دستورات از جا نمی پریدم می گفت تو خودخواهی نمی دونی چطور باید از خودت مایه بگذاری انقدر گفت تا به این نتیجه رسیدم که شاید درست میگه و من خودخواهم
باب با حمله به نقطه ضعف لورا تقصیر را به گردن او می انداخت البته همه مردان زن ستیز به این شدت انتقاد نمی کنند بعضی از انها ارام تر و زیرکانه اما ویرانگر عمل می کنند برای مثال:
برو بابا عشق و علاقه دیگه چیه:311:
یا من حوصله ات رو ندارم با این عقل ناقصت و ...
این مردا در اصل به خاطر هیچ خشمگین می شوند به گونه ای از کاه کوه می سازند و بخاطر مسائل کم اهمیت منفجر می شوند مثلا :
اینکه " نانسی" کانال تلویزیون رو غیر عمد عوض کرد درست همان چیزی بود که جف نیاز داشت تا عصبانیت بیرون خود را بر سر همسرش خالی کند:324:
کار اشتباه نانسی این بود که برعکس جف سکوت کرد و حمله غیر منطقی جف را کوچیک شمارد در صورتی که جف بخاطر عمل غیر عمد و معصومانه نانسی از کوره در رفت و آنرا محکوم کرد
و بخاطر چنین رفتارهایی که نانسی میکند داره از او سرد می شود
و بخاطر ترس از دست دادن جف نانسی بخاطر کار کوچیکش عذر خواهی می کند و طلب آشتی می کند
و این جز تقویت رفتار نادرست جف هیچ نتیجه ای برای زندگیش نداشت

گاهی اوقات ازار به معنی کتک زدن نیست ازار ازار است
بعضی از مرد ها به جای کتک زدن با کلمات و توهینات خود سعی در ازار همسر خود دارند
قافل از اینکه ازار زبانی در دراز مدت چه ها که بر سر سلامت روانی همسر نمی اورد
چه فرقی می کند سلاح او مشتش باشد یا کلماتش؟؟
تهدید های ضمنی:
یکی از ترسناک ترین و موفق ترین شگرد های مردان زن ستیز برای در دست گرفتم کنترل زن تهدید های ضمنی می باشد.
یک مرد نیازی نیست به خشونت بدنی دست بزند تهدید های ضمنی کافی است تا همسرش را تحت تسلط خودش بگیرد:300:
برای مثال:
امروز اتوبوس کمی دیر اومد و قرار بود با شوهرم به مهمانی برویم ترافیک زیاد بود و گوشی من هم آنتن نمی داد انگار اون روز با من نیود ( یادم میاد دفعه قبلی همسرم خیلی داد میکشید و گفت اگه تکرار کنم مرا به هیج جا با خودش نمی برد) من عاشق مهمانی بود( نقطه ضعفی که مرد در دست داشت) و بخاطر از دست دادن مهمانی ها ی دیگر از بس به خودم استرس وارد کرده بودم دچار درد قلبی شدم و فشارم پایین افتاده بود هرچه به خانه نزدیک تر میشدم بجای ذوق دیدار همسرم از او به شدت می ترسیدم)
انکار:
یکی از نشانه ها انکار مردان زن ستیز می باشد ، وقتیکه زنی غمگین و سرخورده به خانه پدری اش بر میگردد و تمام ماجرا ی تلخ خود را تعریف می کند زمانیکه همسرش رو در جریان می گذارند که چرا چنین رفتار می کند در جواب می گوید : نه ، از کدام دعوا حرف می زنید؟؟؟ ما که مشکلی نداریم . من یادم نمیاد کی رو میگین؟؟
جوری سخن می گویند که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده است.
انداختن گناه بر گردن دیگری:
از زبان لورا:
هنوز جند ماهی نگذشته بود که همسرم کارش رو از دست داده بود و مدام به من می گفت که بخاطر اینه که من زیاد خرج می کنم و او نمی تواند این همه خرج کند و کارش رو به دلیل درخواست حقوق بیشتر از دست داده
و یا
از زبان رز:
همسرم به من خیانت می کرد و هر بار که من متوجه می شدم به من می گفت که بخاطر اینه که من بهش توجهی نمی کنم و من گرم و پر محبت نبودم
کار اشتباه رز این بود که بجای گوش زد کار ناپسند همسرش در کنار او ایستاد و قبول کرد که مقصر بوده ( درصورتی که او همیشه از مهر خود به همسرش دریغ نمی کرده و از این بابت رضایت داشت) او جز تقویت کار زشت همسرش به او اجازه داد تا تمامی محبت های رز را زیر سوال ببرد و این خستگی در تن رز باقی بماند و همچنین همسرش هر وقت که می خواست به کار زشتش ادامه می داد و هر بار هم رز را مقصر می دانست و اطمینان هم داشت که رز این اوضاع را تحمل می کند .
ازار روانی منجر به ازار بدنی هم می گردد:
حیادت بیش ار حد و احساس مالکیت افراطی بوی خطر می دهد اما چگونه متوجه شویم:
اگر شما مدام در معرض تهمت های مداوم - مراقبت دایمی - سوال پیچ کردن یا عکس العمل های تند در مقابل مسائل کوچک مانند دیر رسیدن - و ... هستید بیشتر دقت کنید زیرا همسر شما بددل است و این نوع بدگمانی علامت آن است که امکان بکار گیری خشونت بدنی وجود دارد.
و بعد از آن هم آنان سعی در کنترل شما به طریق تهدید - خشونت - میکنند .
و گاهی هم به محدود ساختن دنیای شما می پردازند:
ممکن است وقتیکه از سر کار خود باز می گردید به شما بگوید که خیلی نگران بوده و دلش تنگ شده به نظر این یم ابراز عشق صادقانه می آید اما با مرور زمان به شما می گوید که دیگر نمی خواهد سر کار بروی و مرحله بعد می گوید با دوستانت قطع رابطه کن و بعد خانواده و بعد ... و از جانب آنان اینها جز عشق و علاقه نیست اما در اصل در همسرشان حس زندانی بودن - خستگی - افسردگی و ... به وجود می آورند
نکته اینجاست :
که این مردان واقعا همسر خود را دوست دارند اما راه عشق ورزیدن را اشتباه می روند و هیچ وقت نمی پذیرند که این راه اشتباه محض است و بیشتر با این رفتارها همسر خود را از دست می دهند.
برای مثال:
یکی از بیمارانم بنام نیکی می گفت:
ما عاضق هم بودیم و ازدواج کردیم او بسیار مرا دوست داشت چند وقت بعد همسرم به من فهموند که باید اورا از هر کاری که می کنم با خبر سازم و اگر اینکار و نمی کردم سلاحی برای اثبات غیر قابل اعتماد بودن من بکار می برد .
روزی سه چهار بار به اداره ام زنگ می زد که کجا می روم و با چه کسی هستم ؟ اگر جایی که انتظار نداشت باشم ، سروصدا راه می انداخت و می گفت که دارم بهش خیانت می کنم و نمی تونه بهم اعتماد کنه حتی اگر همیشه از همه چیز او را مطلع می ساختم باز سر یه مسئله دیگر ..:300:
بعضی از مردان زن ستیز دارای این خصوصیت ( بددلی) نیستم اما خصوصیاتی دیگر دارند
مرد زن ستیز هیچ گاه از روی خیر خواهی عمل نمی کند زیرا صمیمانه خواستار تغییر نیست . او در جستجوی به دست آوردن کنترل است و برای رسیدن به منظور خود ، لحظه ای در استفاده مداوم و تحقیر آمیز تردید روا نمی دارد.

تا اینجا متوجه شدید که رفتار های ما هم در تقویت یا از بین بردن رفتار زشت و نادرست همسر خود نقش داشته است:303:
سکوت ها در برابر خشونت ها - زور گویی ها - و رفتار های زشت به دلیل ترس از دست دادن و یا نگه داشتن زندگی اشتباه است و نه تنها با عث تقویت رفتار غلط می شود بلکن خود به تنهایی باعث سردی در روابط می گردد و فاصله بین دو نفر ایجاد می شود و همچنین از خود گذشتگی - فداکاری های مالی و .. نیز باعث به وجود امدن عادت های بد می شود
همیشه باید تعادل را حفظ کرد و جراتمند از حق خود - شخصیت خود - زندگی خود دفاع کنید.


----------------------------------------
دوستان عزیز مطالب همچنان ادامه دارد...

فرانک عزیزم خیلی عالی بود .مرسی اینقدر زحمت کشیدی و برای ما هم گذاشتی

فرانک68 عزیز

لطفاً نام کتاب و نویسنده آن را ذکر کنید تا در پست اول شما قرار دهیم .


با تشکر

کتاب مردان زن ستیز نوشته : سوزان فوروارد ترجمه شیما نعمت الهی