-
قابل تغییر نیستم
سلام مشکل من اینه که غیر قابل کنترلم وقتی عصبی میشم خیلی از کوره در میرم چیزای میگم که اصلا کسی نمیگه .بیشتر دوست داشتم مرد باشم از اینکه شوهرم بگه من اطاعت کنم بدم میاد.دیگه خیلی خیلی اینده نگرم. بدترین مشکل من اینه که نمیتونم فکر نکنم من حتی به یه سلام فکر میکنم به دیوار به راه رفتن چیزهای ریزی که خیلی مسخره هستن بخاطر همین از شوهرم انتظار دارم واسه هر کاری با من حرف بزنه یه جورای مشورت حتی واسه خرید یه ماست .این فکر کردن زیاد اذیتم میکنه حتی سر نماز فکرم همه جامیره که خوب نیست
-
RE: قابل تغییر نیستم
سلام اختر جان شما نباید این جوری جبهه بگیری در برابر شوهرت نه اون حکم میده ونه تو اطاعت میکنی مثل همه...این دید منفی تو را کم طاقت میکنه.. باید خودتو کنترل کنی که روشهایی داره که میتونی بخونی وحداقل سعی کن حرفهایی نزنی که دل اونو بشکنی چون نمیشه دیگه پس گرفت وکینه میشه واسش وسرت درمیاره ...خوب من هم دوست داشتم مرد باشم شاید چون خوب گزینه بهتریه اونم شاید طبق ظواهر امر...اما زن هستم تا آخر عمر وتواناییهای دیگه ای دارم که اگر مرد بودم محدودتر بود مثل توانایی برقراری عشق وکانون گرم زندگی مثل زایش وحیات بخشیدن مثل معشوق بودن یا مثل ایجاد فضای گرم وسرشار از زندگی در خانه در خانه ای که زن نیست زندگی نیست وخیلی مثل هتله ممکنه شیک باشه راحت باشه ظاهرا همه چیز باشه ولی عشق وروح زندگی نیست...من اینو بارها وبارها حس کردم...اینها قدرت زنه مگه قدرت فقط به خشم ومنطق و توان بدنی ویا عقلانی یا آزادی واستقلال مردانه است اگه اینطور بود چه لزومی داشت زن ایجاد شه؟؟تو به عنوان یک زن زندگی بخشی اینو همیشه به یاد داشته باش حتی اگه اطرافت شوهرت خانوادت خارستان باشد تو همون گل کوچک ومحبوب بیابان باش:72:
در مورد اینکه دوست داری باهات مشورت کنه ملایم بهش اینو بگو ولی نه زیاد بلکه سعی کن مورد اعتماد وبا جنبه باشی خودش خود به خود باهات مشورت میکنه سعی کن شنونده خوبی باشی وباهاش دعوا نکنی حداقل در اون لحظه من فکر میکنم مشکل از ما زناست که شنونده مهربان وصبوری نیستیم وسریع در برابر اونا جبهه میگیریم وپشیمونشون میکنیم
-
RE: قابل تغییر نیستم
ازت ممنونم بازم مثل همیشه سعی خودمو میکنم امیدوارم قابل تغییر باشه اخلاقم