-
خیلی تنهام
سلام من چند ماهیه یه رابطه عاطفی رو بعد از 9 سال قطع کردم به کسی که همه وقت و زندگیمو با هاش بودم
الا نزدیک تولدشه و امسال اولین سالیه که من کنارش نیستم روز تولدش.
از اینکه رابطه رو قطع کردم ناراحت نیستم چون به صلاح هیچکدوممون نبود این رابطه
ولی خاطرات این رابطه داره می کشتم
میشه دوستان منو دریابیدو تنهام نذارین تو این مدت. چون من دوست صمیم ندارم.
-
RE: خیلی تنهام
سلام غزل جان .من نمی دونم قضیه از چه قرار بوده ولی شهامتت تحسین برانگیزه که بعد از 9سال رابطه ای رو که به صلاحت نبوده قطع کنی.می دونم خیلی خیلی سخته ولی صبر تنها راه چاره است 0 سعی کن خودت رو با کارههایی که دوست داری سرگرم کنی تا کمتر به این موضوع فکر کنی .
خوشحال میشم اگه منو دوست خودت بدونی غزل جون.
-
RE: خیلی تنهام
سلام غزل جان
خیلی سخته ادم از چیزهای که دوستشون داره دل بکنه و انجام یک چنین کاری دل شیر میخاد بهت تبریک میگم که تونستی این کارو بکنی منم با عسلک موافقم خودتو با کارو ورزش و تفریح سرگرم کن و بدون ارامش نزد خداست یاد اون ادمو اروم میکنه و ازش بخواه بهت صبر بده ان شاالله نتیجه این صبر شیرین باشه.
-
RE: خیلی تنهام
. ما كه نمي دونيم موضوع از چه قراره ولي انشالله كه تصميم درست گرفته اي
صبور باش و در غمهاو شاديهايت به ياد خدا
-
RE: خیلی تنهام
سلام
خیلی سخته درسته ولی اگه تصمیمت جدیه یه راه حل می تونم پیشنهاد کنم ببین تو خودت میگی خاطراتش پس سعی کن اول کمکم برای شروع یه زندگیه جدید خاطراتو پاک کنی که شاید اولش سخت باشه ولی بعدش خیلی راحته چون من خودم آدمیم که الان خیلی راحت می تونم خاطراتی که دوست ندارم کامل از ذهنم پاک کنم .1- اگه میبینی چیزی هست تو خونه یا اتاقت که اونو برات تداعی می کنه همه رو بنداز دور 2- اگه تو تنهایی دلت براش تنگ شد خواستی یادش بیفتی یا زنگ بهش بزنی سریع به یکی از دوستات زنگ بزن یا خودتو سرگرم کن اولش سخته خیلی ولی امتحان کن اگه می خوای واقعاً که دیگه باهاش رابطه نداشته باشی . سعی کن به خاطراتت زیاد فکر نکنی چون تو تصمیمت سست می شی .
-
RE: خیلی تنهام
به خدا پناه ببر و از او طلب ياري كن
او در كنارت خواهد بود
-
RE: خیلی تنهام
سلام عزیزم
مطمئنا" دوران سختی رومیگذرونی
سعی کن حسابی خودتو سرگرم کنی این بهترین راهه
-
RE: خیلی تنهام
سلام غزل جان
آفرین به تو و به شهامت و عقلت.من که از موضوع خبر ندارم. ولی اگر منطقش این بوده خیلی کار خوبی کردی. و با خودت کنار اومدی. من هم با شوهرم 8 سال دوست بودم و 4 سال هست ادواج کردیم(با عقد) . من از اونهایی بودم که فقط عشق الکی چشمامو گرفته بود و به هیچ چیز منطقی فکر نکردم .تازه بعد از ازدواج و بعد از بروز مشکلات فراوان یاد چیزهای منطقی افتادم.میدونی روی همه چیز چشمامو بسته بودم. آفرین به تو . ای کاش من در حال حاضر جای تو بودم . بارها این آرزو را کردم. کمی صبر و تحمل داشته باش . به خداوند مهربان توکل کن. که او همیشه با ماست. شاید چند وقتی سخت باشه ولی بعد از یه مدتی می فهمی چه کار خوبی کردی. من هم دوست خودت بدون عزیزم . هر کاری از دستم بر بیاد بگو تا برات انجام بدم.
منتظرت هستم .
-
RE: خیلی تنهام
سعي كن به آينده فكر كني. به ازدواج با مردي كه در ذهنت ايده آل است. به ازدواج فكر كن و اگر پيشنهادي داشتي فقط به پيشنهادت فكر كن و به عقب نگاه نيانداز و آن را مرور نكن چون تو را از قدم برداشتن به آينده باز مي دارد.
-
RE: خیلی تنهام
سلام غزلك!
خدا نكنه تنها باشي همه ما اينجاييم تا تو همچين حسي نداشته باشي
نمي دونم ماجرا دقيقا چي بوده ولي حالا كه با اين اطمينان مي گي از تصميمت پشيمون نيستي نشون مي ده با عقل تصميم گرفتي
به خدا توكل كن حتي اگه آرومت مي كنه يه جشن كوچك بگير و اگه دلت خواست حسابي گريه كن
خودت رو به كارهاي ديگه مشغول كن گذر زمان اون آرامشي رو كه بايد به تو هديه مي ده تو حالا مثل ديگي هستي كه در حال قل زدن بوده و تازه خاموشش كردن اجازه بده با گذشت زمان وجودت آروم بشه در اين راه ياد خدا و ذكر او به حدي اثر داره كه باورت نمي شه
اگه مي خواي مخصوصا اين روزها كه ايام شهادت حضرت فاطمه هست وقت مناسبي براي توسل به ائمه و توكل به خداست
اميدوارم حال خوش و آرامش نصيبت بشه