RE: متأهلم، اما عشق کهنه !
با سلام
آن نوع احساس و علاقه ،مختص به دوران خویش بوده آن شور و حال نوجوانی ،اما شما اکنون صاحب زندگی هستید، تا کنون که به زندگی و افکار خودتان لطمه زده اید اگر بخواهید وارد حریم زندگی ایشان شوید آیا اوضاع بهتر میشود؟ یا او و خانواده او نیز درگیر میشوند؟
این لینک را مطالعه نمائید
http://www.hamdardi.net/thread-18264-post-169095.html#pid169095
RE: متأهلم، اما عشق کهنه !
شما در هجده سالگي عاشق شديد و هجده سالگي اوج هيجانات يك جوان نوپا هست. از اونجا كه فرصت شناخت كافي درمورد اين دخترخاله عزيز نداشتيد همچنان گرفتار خيالپردازي و اسطوره سازي از ايشون هستيد. درحاليكه اين اصلا واقعيت نداره. اين خانم هم خانمي هستند مثل بقيه و اگر الان هم با ايشون زندگي مي كرديد با انواع و اقسام مختلفي از مشكلات دست و پنجه نرم مي كرديد. چون اصولا عشق براي يك زندگي شايد براي شروع لازم باشه اما به هيچ وجه كافي نيست. اونچه كه به دوام و پايداري يك زندگي كمك مي كنه مهارت زوجين براي درك همديگه ، گفتگو و حل مشكلات بصورت پيوسته هست و صد البته همدلي و پذيرش تفاوتها.
اونچه كه مسلمه عامل اصلي ممانعت شما از ديدن خوشبختي كنوني، همون افكار شيرين دخترخاله هست كه خودتون با خودتون سالها حمل كرديد و تنها راه چاره اينه كه اونو به عنوان قصه افسانه اي شاه پريان كه در بچگي خونديد و صد البته حقيقت نداره بگذاريدش كنار.
بنشينيد و معيارهاي خودتون رو از يك همسر خوب دوباره بررسي كنيد و ببينيد كه الحق و الانصاف همسر شما خيلي از اونها رو داره. از طرفي بگذاريد دخترخاله هم زندگيشو بكنه و با تجسس در مورد اينكه زندگي فعليش خوب نيست به اون افكار كور عاشقي دامن نزنيد. كسي جز خودتون نمي تونه اين مساله رو براي شما حل كنه مگر شما بتونيد نگرش خودتون رو نسبت به اين مساله و واقعيتهاي زندگيتون تغيير بديد.
موفق باشيد.