نمایش نسخه قابل چاپ
سلام من34 سال سن دارم و ازدواج نکردم اضطراب مزمن افسردگی خفیف دارم در مواقع روبرو شدن با فعالیت جدیدی که قبلا انجامش ندادم بشدت مضطرب و گاهی دچار حمله هراس می شم اخیرا تصمیم گرفتم جدی به ازدواج فکر کنم اما متاسفانه همینکه قرار شده برای آشنایی با خانواده به خانه فرد مورد نظرم بروم یک هفته است شب ها خوابم نمی بره تپش قلب دارم سیستم گوارشی بهم ريخته تمرکز ندارم قبلاً بارها مشاوره رفتم و داروهای مختلفی هم مصرف کردم اما موٍثر نبود لطفا راهنمایی کنید
سلام
میشه بگید به چی فکر میکنید که اضطرابتون تشدید میشه ؟
وضعیت شغلی مناسبی ندارید ؟
میترسید مورد پسند واقع نشید؟ مشکل خاصی دارید ؟
گفتید موقع روبرو شدن با موقعیت جدید دچار این حالت میشید! خب مگه نهایتش قراره چه اتفاقی بیفته ؟ قراره یکم بعضی چیزها در زندگیتون تغییر کنه ، قرار نیست اتفاق خاصی بیفته . به نظر من همه این حالتها به خودتون بستگی داره . سعی کنید زیاد موقعیت یا فعالیت جدید رو واسه خودتون بزرگ نکنید . بهتون توصیه میکنم حتما کتاب " چه کسی پنیر منو برداشت " رو حتما بخونید . ( فکر کنم اسمش همین بود .) کتاب جالبی هست و با زبان ساده ، کوتاه هم هست و خیلی وقتتون رو نمیگیره . ( به خوندنش واقعا میرزه ) سعی کنید شبها قبل از خواب یکمی کتاب بخونید ( کتابهایی از همین قبیل ) ، تاثیر فوق العاده داره .:310:
سلام جنتل
ترس از ناشناخته یک ترس غیر سازنده است اما هست و خیلی از افراد هم درگیر آن هستند اما با آن روبه رو می شوند و تجربه می کنند که ناشناخته ها ترسناک نیستند بلکه موقعیت جدیدی هستند برای تجربه های جدید .
خواستگاری
رویا روی با یک خانواده ی جدید و ناشناخته
ترس از انتخاب اشتباه
ترس از مقبول واقع نشدن و تائید نشدن
ترس از حرف مردم
و............
می بینی که درونت با این افکار و احساسات درگیر شده حال یا به شکل آگاه یا ناخودآگاه . اما این پروژه تنها یک تجربه ی ساده است که باید برای آن ذهن و فکر و عمل و احساساتت را آماده کنی
اعتماد به نفس داشته باش
باور کن دوست داشتنی هستی
باور کن خیلی ها ترا همینگونه که هستی دوست دارند
باور کن که حرف مردم و تائید آن ها از ارزش ها ی واقعی و درونی تو نه کم می کند و نه اضافه
خواستگاری به معنای دیدن و آشنایی اولیه است و معنی انتخاب و ازدواج و مسئولیت و تعهد و .............نمی دهد بلکه باید برای قبول مسئولیت - تعهد پذیری خودت را آماده کنی که اگر انشالله به جواب رسیدی با این مسئولیتها و تعهدات روبه رو شوی و بتوانی سکان دار زندگی باشی و علاوه بر خودت از دیگران هم حمایت کنی و..............
به اتفاقات پیرامونت آنقدر بها بده که باید و از آنها برای خودت هیولا نساز .
آیا شما آقا هستید؟!و اینطوری استرس دارید؟!!
بله آقا هستم و اینطور استرس دارمنقل قول:
نوشته اصلی توسط farnaz1
ممنون از توجه همه دوستان و وقتی که می گذارید
متاسفانه اضطراب من تا حدودی وراثتی هست و علی رغم مطالعه و تجربه فعالیت های مختلف مثل یوگا و برنامه های تفریحی باز این حالت دارم خداراشکر موقعیت شغلی معمولی دارم و شرایط نسبتا معمولو خوب...معمولا تو این مواقع اینقد استرسم زیاد می شه که دچار حمله هراس می شم ...چند بار تصمیم گرفتم هیچ وقت ازدواج نکنم اما خانواده اصرار دارند نمی دونم آينده تو زندگی چطور باشم...
منتظر راهنمایی های دوستان محترم هستم. با تشکر