چطور میتونم در مقابل بدرفتاری کودکان خویشتن دار باشم ؟

طبقه بالای خونه ما چند ساله که خالی بود
تقریبا یه ماه پیش با تدابیری که مادر اندیشیده بود و در راستای نظارت بر عملکرد من به خونواده خالم اجاره داده شد
با وجود اینکه به شدت با این موضوع مخالف بودم چیزی نگفتم چون اساسا چنین حقی نداشتم:)
شوهرخالم به خاطر کارش که شهرستانه تقریبا بیشتر اوقات رو خونه نیست و من حس میکنم نبود همیشگی پدر باعث شده این سه تا یه مقدار بد تربیت بشن
خالم یه دختر12 ساله و دو پسر 8 ساله و 5 ساله داره، هرسه این ها پرخاشگر ، بی ادب و بددهن هستن
البته مشکل عمده من با کوچکترین اونهاست که فوق العاده باهوش و شروره
سرو صدا ، کثافت کاری و ریخت و پاش ، چیدن گل و شکوندن شاخه ها و گلدون ها ، صدای کوبه ای پاهاشون وقتی بعد از نیمه شب دنبال بازی میکنن و .... رو میتونم تحمل کنم
اما بددهنی ، بی احترامی و توهین رو نه
میدونم که من مسئول تربیت بچه های دیگران نیستم
حقیقت اینه که بیشتر نگران خودم هستم ، احساس می کنم خیلی زود جوش میارم
یه مقدار زود عصبانی میشم درکل متاسفانه خیلی خونسرد و اروم نیستم
یه اتفاقاتی افتاد که من مجبور شدم روی بچه ها دست بلند کنم
در حد یه سیلی نسبتا اروم و یا پیچوندن گوش و داد و فریاد کردن و دعواهای شدید:(
خیلی ناراحتم و عذاب وجدان دارم
خالم این موضوع رو میدونه یعنی دو سه بار اینقدر عصبانی شدم که جلوی خودش زدم تو گوش پسر پنچ سالش
بچه رو برده بود حموم قرار بود من لباسشو تنش کنم ، حالا من محکم بچه رو بغل کردم و با حوله می پوشونمش که یه وقت سرما نخوره
نشستم رو صندلی نشوندمش روبروم
دیدم دهنشومحکم بسته با خنده بهش گفتم دهنتو باز کن یه دفعه به اندازه یه پارچ اب تف کرد روی پیرهن و شلوارم !
اون لحظه واقعا اختیارم رو از دست دادم زدم تو صورتش ولی اون همچنان با شدت می خندید
خالم ازم عذرخواهی کرد و بچه رو برد تو اتاق خوابوندش
وقتی می خوابه انگار تمام دنیا خوابه ، معصومیت چهره اش واقعا منو متاثر می کنه
یه لحظه تکون خورد !، باور کنین وحشت کردم دوباره صدای قهقه اش پیچید تو گوشم !

خیلی هم بی تربیته ، وقتی عصبانی میشه به من یا هم سن و سالاش (تو پارک و مهمونی و . . . ) فحشای خیلی زشتی میده
واقعا نمیدونم از کجا یاد گرفته چون برعکس من خالم فوق العاده اروم و خونسرده
شوهر خالم هم خیلی اروم نیست اما بددهن هم نیست

شبیه این داستان چندین بار در روز اتفاق میفته
بودن با بچه ها رو دوست دارم ، بهم انرژی میده اما عذاب وجدان پیچوندن گوش و داد زدن سرشون . . .
من باید خودمو درمان کنم خیلی زود عصبانی میشم

با سلام
بهتره به خاله بگی که او را نزد روانشناس کودک ببرد . چون اگر شرایط محیطی خانواده موجب آموختن این رفتارها نباشد ممکن است بیش فعالی باشد . در هر صورت نزد روانشناس کودک رفتن کمک می کند که خاله و حتی شما بتوانید علت این رفتارهای پرخاشگرانه را در یابید و مطابق راهنمایی های روانشناس رفتار کنید . همین کسب آگاهی خودش به سعه صدر شما کمک زیادی خواهد کرد .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خارپشت

اما بددهنی ، بی احترامی و توهین رو نه
میدونم که من مسئول تربیت بچه های دیگران نیستم
حقیقت اینه که بیشتر نگران خودم هستم ، احساس می کنم خیلی زود جوش میارم
یه مقدار زود عصبانی میشم درکل متاسفانه خیلی خونسرد و اروم نیستم
یه اتفاقاتی افتاد که من مجبور شدم روی بچه ها دست بلند کنم
در حد یه سیلی نسبتا اروم و یا پیچوندن گوش و داد و فریاد کردن و دعواهای شدید:(
خیلی ناراحتم و عذاب وجدان دارم
خالم این موضوع رو میدونه یعنی دو سه بار اینقدر عصبانی شدم که جلوی خودش زدم تو گوش پسر پنچ سالش
بچه رو برده بود حموم قرار بود من لباسشو تنش کنم ، حالا من محکم بچه رو بغل کردم و با حوله می پوشونمش که یه وقت سرما نخوره
نشستم رو صندلی نشوندمش روبروم
دیدم دهنشومحکم بسته با خنده بهش گفتم دهنتو باز کن یه دفعه به اندازه یه پارچ اب تف کرد روی پیرهن و شلوارم !
اون لحظه واقعا اختیارم رو از دست دادم زدم تو صورتش ولی اون همچنان با شدت می خندید
خالم ازم عذرخواهی کرد و بچه رو برد تو اتاق خوابوندش
وقتی می خوابه انگار تمام دنیا خوابه ، معصومیت چهره اش واقعا منو متاثر می کنه
یه لحظه تکون خورد !، باور کنین وحشت کردم دوباره صدای قهقه اش پیچید تو گوشم !

خیلی هم بی تربیته ، وقتی عصبانی میشه به من یا هم سن و سالاش (تو پارک و مهمونی و . . . ) فحشای خیلی زشتی میده
واقعا نمیدونم از کجا یاد گرفته چون برعکس من خالم فوق العاده اروم و خونسرده
شوهر خالم هم خیلی اروم نیست اما بددهن هم نیست

شبیه این داستان چندین بار در روز اتفاق میفته
بودن با بچه ها رو دوست دارم ، بهم انرژی میده اما عذاب وجدان پیچوندن گوش و داد زدن سرشون . . .
من باید خودمو درمان کنم خیلی زود عصبانی میشم

---

وای چه مکافاتی شده
خیلی بامزه بود واقعا:311: و هم ناراحت کننده ...
به نظر من
اولا اینکه تا حدی ممکنه رفتار ها و شیطنت های این بچه ها طبیعی باشه ولی شما به دلیل اینکه خیلی وقت بچه تو خونه نبوده به نظرت غیر طبیعی بیاد...
در مورد بد دهنیشون خوب از هم یاد می گیرن اون 12 ساله تو مدرسه یاد می گیره و کوچیک ترها هم ازش پیروی می کنن دیگه....
تا حدی شخصیت بچه در سن 5 سالگی شکل گرفته و سخت میشه کاری کرد که مودب شه و به بزرگتر احترام بزاره
ولی بعداز اینکه بزرگتر شد خودش کم کم می فهمه و بهتر میشه ...
اینم مشخصه با این که از شما کتک می خوره بازم نمی ترسه و به رفتار هاش ادامه می ده
پس نشون میده ی راهکار دیگه باید در پیش بگیری به جای زدن و پرخاشگری باهاش
از شیوه تشویق به جای تنبیه استفاده کنید (البته نه اینکه به هیچ عنوان تنبیه نشن)
مثلا اگر وسیله ای رو می خواد یا خوراکی رو خیلی دوست داره
بهش بگین اگر امروز اصلا حرف بدی نزنی و مودب باشی و ی پسر گل حرف گوش کن باشی
من برات ی خوراکی خوب می خرم یا اصلا از قبل بخر بهش نشون بده
بگو پسر خوبی باشی این رو بهت می دم ...یا می زارم با کامپیوتر بازی کنی..یا می برمت پارک
البته وعده هایی بهش بده که صد در صد عملیشون می کنی
یا اگر نمی تونی عملی کنی همین پیشنهاد رو به مادرش بده
بگو بهش بگه اگر حرف بدی نزنه چه کارهایی براش انجام میده....و واقعا هم اون هارو انجام بده...

در مورد پرخاش خودتون و اینکه صبر ندارید در مقابل رفتارهاشون...
خوب اینم کاملا طبیعیه...ولی
راهایی برای کنترل خشم وجود داره که یکی ازاون ها اینکه قبل از اینکه برخورد کنی و خشمت رو نشون بدی به این فکر کنی که اون فرد به چه دلیلی داره اون رفتار رو انجام میده...
مثلا من چند روز پیش تو مترو بودم یه پسر بچه کوچیک از پشت هی کیفم رو می کشید هی می وول می خورد انقدر تکون خورد حرصمو دراورد برگشتم یه چیزی بگم دیدم طفلکی بچه سالم نیست عقب مونده است ...یهو به جای حس خشم احساس دلسوزی شدید بهم دست داد و بهش لبخند زدم .
البته این مثالم ربطی نداشت ..فقط خواستم بگم وقتی از دستش حرص می خوری به این فکر کن که اون فقط یه بچه بازیگوش و قصدش حرص دادن و اذیت کردن تو نیست و طبیعتش اینه...و این جوری بهتر می تونی خودت رو کنترل کنی نه اینکه دعواش نکنی ولی حدالامکان از زدن پرهیز کن...
بخصوص اینکه بچه هم بچه خالت هست و ممکنه دست بلند کردن تو رو اون ها ،خالت رو هم حساس کنه و دچار مشکلات خانوادگی بشید..
راستی به این مشکل با دید مثبت کن،تجربه کافی بدست می اری برای اینکه در آینده ی پدر نمونه باشی.
مشاوره کودک هم که فرشته مهربان گفتن...
امیدوارم مشکلتون با این وروجک ها به زودی حل شه.

سلام
ما رو نصف شبی خندوندی
می دونی من که بچه بودم آروم بودم فقط یه بار کتری آب جوش و رو خودم ریختم بعد یه چن باری شیشه شکوندم تو چنتا انفجار دخالت داشتم اما تا الان عملیات انتحاری نداشتم:311:
چن باری ام گم شدم که اصلا عین خیالم نبود
تصادف ام تو پروند ام بوده :227:
دیگه بگم :303:
عضو تیم ملی شیرجه شدم ولی تقریبا دقیقه نود برای مسابقه نرفتم چون یهو احساسی شدم:58:
نزدیک بود ماشین چپ کنم ولی خیلی با حال بود :310:
و
اینکه فرضشو بکن یه بار شش سالم بود می خواستم از بلندی خودم و پرت کنم پایین تا کشف کنم مردن چه جوریه اما فکر کردم اول برم نماز بخونم ناهار بخورم بعد با خیال راحت بپرم مامانم که فهمید دستاش و برد بالا به حضرت زهرا گفت این بچه ای خودته از نسل خودت خودت حفظش کن
الانم میبینی که زنده ام:43:
می بینی بچه ای آرومی بودم کلا ساکت و مظلوم مثل الان
حالا هر وقت کم آودی این کارو بکن دستاتو تا جایی که جا داره ببر بالا رو به آسمون بعد محکم بزن تو سرت چون منم دقیقا نمی دونم چی کار بکنی :311:
اما اینکه میگی بد دهنه اصلا و ابدا خوب نیست من اینو اصلا نداشتم این بچه ام از یه جای یاد گرفته که اگه از الان کاری نکنید بدن شاید خیلی بدتر بشه البته این جور بچه ها بزرگتر بشن آروم تر میشن ولی شیاد تا اون موقعه زنده نمونی
اما اگه بتونی یه جوری باهاش دوست بشی بعد وابسته بهت بشه می تونی آرومش کنی دعوا تو رو اون اثری نداره وقتی که باباش کاریش نداشته باشه
راستی تو پرونده ام هست یه چن باری من و برق گرفته البته اون منو گرفت نه من پس خطا از من نبود
اما برای آروم کردن خودت چیزی رو که خودم تجربه اش کردم میگم
هم قرآن بخون هم گوش بده هم ببین بسیار مفیده
راستی باید به برنابا ندا بدم برات دعا کنه چون جاهای خوبی میره

خارپشت جان

به نظر من هم رفتارهای این بچه ها نوعی اعتراض است به وضعیت حاکم بر خانه و نبود پدر و............

بچه ها در محیط اجتماع ( مهد کودک و مدرسه و کوچه و ..........) هم می توانند حرفهای بد یاد بگیرند و الحمدالله در فیلم ها و حتی کارتون ها هم من دیده ام که دیالوگهای نامناسب استفاده می شود .

در هر حال

کاری که در حد یک پسر خاله ی بزرگتر از دستت بر می آید درک این بچه هاست و نه تنبیه بدنی .

چرا که این بچه ها به هر ترتیب در زندگی دچار کمبود دیدار پدر و کمبود وقت مادر و عدم رسیدگی و عدم توجه به آنها هستند مخصوصا همان 5 ساله که به نوعی با رفتار بد سعی می کند کاری کند که دیده شود و از این طریق توجه بگیرد و..............

اگر خاطرت باشه گفته بودم

در مبحث نوازش گیری بیشترین قدرت پر کردن بانک نوازشی از طریق نوازش منفی است .یعنی فرد کاری می کند تا از طریق منفی توجه جلب کند تا نوازش منفی بگیرد و اقدام به پرکردن بانک خود بکند . این بچه دقیقا سعی دارد همین کار را بکند .


اما تو

اگر بتوانی شرایط این بچه ها را درک کنی واقعا متوجه می شوی که آنها چه کمبودهایی دارند و از طریق مثبت که دوستان به آن اشاره کردند بانک آنها را پر کنی .
البته معمولا نوازش مثبت و مستقیم قدرت بسیار کمتری نسبت به نوازش منفی دارد . اما به هر حال آنها یاد می گیرند که رفتار سالم و درست چیست و........و به واقع برای آینده ی مسیر زندگی هایشان کمک بزرگی به خاله و این بچه ها کرده ای

قطعا بغل - بوس - توجه - تائید ( به به چه بچه ی خوبی - چه شاگرد زرنگی به وجودت افتخار می کنم و .................) جایزه و تشویق در این مسیر کمک کننده است .

بسم الله

دوره ی کارورزی دختر -پسرخاله داری را طی کن ببینیم با نمره ی چند این واحد تجربی - عملی را پاس می کنی . امیدوارم در این راه سربلند باشی .

سلام.

به نظر من، اصلاح بعضی از رفتار هامون، اگه در خلال روابط خودمون و آدم بزرگا باشه، یه کمی برامون سخت میشه.

همیشه وقتی میخوام یه ویژگی اخلاقیم رو تغییر بدم، دنبال یه جا برای تمرین میگردم. و جایی بهتر از روابط خودمو بچه ها پیدا نمیکنم برای تمرین.

چون بچه ها، نسبت به تغییرات ِ رفتاری ِ ما، حساس نیستن و عکس العملی که ممکنه مادر یا پدرم در مقابل تغییر رفتارام نشون بدن، نشون نخواهند داد.

نظری راجع به طرز رفتار با بچه ها (برای اصلاح اونها) ندارم.

اما در مورد خودت، به نظرم به شکل یه کلاس تمرین به موضوع نگاه کن.
اصلاً به این هدف برو خونشون که بتونی خودت رو محک بزنی که مثلاً "ببینم امروز چقدر میتونم خودمو کنترل کنم و در مقابل حرفا و رفتارای غلطشون عکس العمل خشونت باری نداشته باشم."

اینجوری و با این نگاه شاید بیشتر از قبل هم بری خونشون:)

فرشته مهربان
در مورد مشاوره با خالم صحبت کردم
راستش اینقدر سرش شلوغه که در جواب من فقط لبخند زد !
قرار شد با همسرش صحبت کنه


نازنین
من به وعده هایی که بهشون میدم تا حد زیادی عمل میکنم
تقریبا توی این یه ماه هر هفته دو سه بار بردمشون بیرون
(من اسم متین رو خیلی دوست دارم ، فرض کنین اسم پسرخاله پنج سالم متینه :46:)
خیلی سعی می کنم باهاش مهربون باشم ولی یه کارایی می کنه که غیرقابل تحمل میشه


جرجیس
امیدوارم خداوند به خونواده شما صبر بده :323:


انی عزیز
کمبود توجه رو کاملا حس میکنم اما نمی دونم دقیقا باید چیکار کنم
پدرشون که تقریبا نیست ، مادرشون هم شاغله اما اغلب اوقات مسائل کاریش رو توی خونه پیگیری میکنه
یا روبروی کامپیوترشه یا پشت میزی کارش و یاداره با تلفن حرف میزنه
همینکه میرسه برای بچه ها نهار درست کنه باید خدارو شکر کرد !
در هر صورت من باید کار خودم رو انجام بدم
ممکنه حتی زمان و انرژی که برای بچه ها میذارم خیلی تاثیری روی تربیتشون نداشته باشه
چون نهایتا تا یه سال اینده پیش من هستن
اما به قول ختر مهربون شاید فرصت مناسبیه برای اصلاح رفتار خودم



وقتی عصبانی میشم و سرش داد میزنم کاملا حس میکنم که تخلیه شدم
همونطور که اون با شیطنت هایی که میکنه خودش رو تخلیه می کنه !

چیکار کنم که قید نوازش گیری بصورت منفی ! رو بزنه ؟
دائما سعی می کنم روابطمون رو دوستانه بکنم ، باهاش حرف میزنم ، برنامه ریزی می کنیم ، چی بخوریم کجا بریم
حتی نقشه می کشیم که مثلا برادرشو در یه فرصت مناسب گیر بندازیم و قلقلک بدیم
یا اینکه تو باغچه گلای جدید بکاریم
قایم موشک دوچرخه سواری و . . .
پارک رستوران
وقتی عصبانی میشه شروع می کنه به فحاشی !
همه چی رو فراموش میکنه حتی منو میزنه
دیروز موبایلمو شکوند
نمی تونم خودمو کنترل کنم خیلی سعی میکنم نمیشه

یه چیز دیگه اینکه به شدت به شخصیت های منفی و یا احیانا مثبت ولی با روحیه پرخاشگرانه علاقمنده
مثلا وقتی فیلم میبینه اول می پرسه کی خوبه کی بده
بعد اگه بده قوی تر و زرنگ تر باشه (و در بعضی موارد حتی اگه اینجوری هم نباشه )
دائم تکرار می کنه که من دزد هستمو ، من نمی خوام پلیس باشم ، تو پلیس باش !
عاشق بن تنه (ben 10) اسپایدرمن ، سوپرمن و چیزایی شبیه به اینا که اسماشون رو نمی دونم :)
اصلا کارتون یا نرم افزار شعر و قران و برنامه های فرهنگی مذهبی و . . . نمی بینه اصلا
خیلی سعی کردم مدلای جدید و جذاب رو براش بخرم ولی فایده ای نداره حاضر نیست حتی فقط یه لحظه گوش بده

ولی انصافا خیلی بامزه است همش دارم ازش فیلم میگیرم بزرگ شد بهش نشون بدم !
فکر کنم خیلی درددل کردم بسه دیگه :)

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اواتارمو ، بن تن و فقط به خاطر متین انتخاب کردم :72:
واقعا هیچکس سونیک نمیشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خارپشت

انی عزیز
کمبود توجه رو کاملا حس میکنم اما نمی دونم دقیقا باید چیکار کنم
پدرشون که تقریبا نیست ، مادرشون هم شاغله اما اغلب اوقات مسائل کاریش رو توی خونه پیگیری میکنه
یا روبروی کامپیوترشه یا پشت میزی کارش و یاداره با تلفن حرف میزنه
همینکه میرسه برای بچه ها نهار درست کنه باید خدارو شکر کرد !
در هر صورت من باید کار خودم رو انجام بدم

وقتی عصبانی میشه شروع می کنه به فحاشی !
همه چی رو فراموش میکنه حتی منو میزنه
دیروز موبایلمو شکوند
نمی تونم خودمو کنترل کنم خیلی سعی میکنم نمیشه

یه چیز دیگه اینکه به شدت به شخصیت های منفی و یا احیانا مثبت ولی با روحیه پرخاشگرانه علاقمنده
مثلا وقتی فیلم میبینه اول می پرسه کی خوبه کی بده
بعد اگه بده قوی تر و زرنگ تر باشه (و در بعضی موارد حتی اگه اینجوری هم نباشه )
دائم تکرار می کنه که من دزد هستمو ، من نمی خوام پلیس باشم ، تو پلیس باش !
عاشق بن تنه (ben 10) اسپایدرمن ، سوپرمن و چیزایی شبیه به اینا که اسماشون رو نمی دونم :)
اصلا کارتون یا نرم افزار شعر و قران و برنامه های فرهنگی مذهبی و . . . نمی بینه اصلا
خیلی سعی کردم مدلای جدید و جذاب رو براش بخرم ولی فایده ای نداره حاضر نیست حتی فقط یه لحظه گوش بده

ولی انصافا خیلی بامزه است همش دارم ازش فیلم میگیرم بزرگ شد بهش نشون بدم !
فکر کنم خیلی درددل کردم بسه دیگه :)

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اواتارمو ، بن تن و فقط به خاطر متین انتخاب کردم :72:
واقعا هیچکس سونیک نمیشه

---

خارپشت با چیزهایی که تعریف کردی مشخصه تو حوصله کافی و وقت کافی برای متین کوچولو می زاری و شاید خیلی بیشتر از اونچکه انتظار می ره داری براش وقت می زاری و باهاش راه می ای .
یعنی مشکل از رفتار شما نیست یا حتی اینکه گاهی کنترلت رو از دست می دی هم واقعا طبیعیه و این چیزایی که می گی نشون می ده اون بچه تا حدی پرخاشگر هست ..
و برای درمان این پرخاشگری اولین قدم شناسایی عامل پرخاشگری هست!
چندتا عامل عمده و مشخص که باعث میشه کودک پرخاشگر بشه یکیش الگو پذیری از خانواده یا پدر و مادر هست
که می گید در مورد متین صدق نمی کنه و خانواده آرومی داره ...
ی دلیل دیگه ممکنه این باشه که کودک در اثر پرخاشگری به اهدافش می رسه
در اثر فحاشی به اهدافش می رسه و این رو روشی برای خودش قرار داده که بتونه به اهدافش برسه
دقیقا وقتی موبایل شما رو شکوند از چی عصبی بود؟یا اصلا عصبی نبود و داشت بازی می کرد؟
دقت کنید ببنید آیا اکثر اوقات واکنش اطرافیان نسبت به بد دهنی و پرخاش گری بچه چیه؟آیا زودی درخواست اون رو انجام می دن که دست از پرخاش برداره؟

اگر این موضوع هم نباشه ممکنه دلیل این رفتار های یک جور احساس کمبود محبت باشه و دوست داشته باشه از این طریق جلب محبت و توجه کنه
که چون پدرش نیست و مادرش بیشتر با کار سرگرمه احتمال این هم میره.

خوب در هر صورت اول باید عامل این رفتار رو پیدا کنید تا به مراحل درمان بپردازید.
راستی فیلم ها و کارتون های خشن روهم نزارید نگاه کنه
چون مشخصه روحیه اش جوری که از شخصیت های منفی فیلم و کارتون الگو برداری می کنه.

راستی بن تن رو من ندیدم ولی اگر شخصیت خشنی داره ی کاری کنید دیگه اون کارتون رو نبینه

مثلا این آواتورتون نسبت به آواتور بن تن خیلی خوبه همچین چیزایی به بچه نشون بدین :))

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی فرصت بدید تا انرژیش رو تخلیه کنه با ورزش مثلا
اگه بشه بره کلاس ورزشی خیلی خوبه