درمان عاشقی بعد از ازدواج
سلام من متاهل هستم ودارای یک فرزند خانمی متاهل دارای دو فرزند که حدود سه سال است با هم ارتباط خانوادگی داریم حدود هفت ماه است که به من علاقه مند شده است و دلیل آن هم محبتهایی بوده که من به خانواده آنها داشته ام و ایشان در حدود بیست سالی که متاهل بوده هیچ علاقه ای به شوهرش نداشته و در این مدت از طرف شوهرش هم محبت زیادی به او نشده و از لحاظ مالی نیز مشکلاتی داشته است علاقه ای خانم به حدی است که یک لحظه از یاد من غافل نمی شود و حتی حق طلاق را از شوهرش گرفته در ضمن به دکترهای روانشناسی فراوانی مراجعه کرده و داروی زیادی مصرف میکند خوشبختانه به لطف خدا هردو خانواده مذهبی هستیم و تا حد امکان مسایل شرعی را مراعات میکنیم از طرف من علاقه خاصی به ایشان نیست و هر کاری که از دست من برآید برای علاج این درد آمادگی دارم فقط لطفا منطقی باشد و قابل اجرا قبلا از راهنمایی همه دوستان متشکرم[/size]
RE: درمان عاشقی بعداز ازدواج
سلام به نظر من خیلی عادی ومعمولی رفتار کنید وبهش بفهمونید که خانوادتون برای شما خیلی خیلی مهمن ومرزها کاملا مشخص بشه حتی سعی کنید رابطه را خیلی محدود ویا قطع کنید که اون خانم هم از اون حالت دربیاد و وارد واقعیت بشه...احتمالا از نشانه های کمبود محبته وشما خیلی محترمانه رابطه را خیلی محدود ونهایتا کات کنید به نفع همه است...زنها در مقابل محبت از طرف یک مرد آن هم زمانی که متاهلن و تقریبا از نظر تمام مردها رفته اند(چون جوانی وجذابیت خود را از دست دادند)بعضا نقطه ضعف دارند واین لزوما به این معنی نیست که عاشق شماست (عاشق این مورد توجه بودن است نه شما)به نظرم احساس موقتی وگذرایی است جدی نگیرید وادامه اش ندهید
RE: درمان عاشقی بعداز ازدواج
سلام،
من فکر می کنم بهترین کمکی که می توانید به آن خانواده بکنید، این است که رابطه رو تا حد ممکن کم و یا حتی قطع کنید.
موفق باشید.
RE: درمان عاشقی بعد از ازدواج
به نظر من شما بايد بيشتر از اينكه بخوايد به ايشون فكر كنيد بايد به فكر همسرتون و بچتون باشيد.شما فقط در مقابل خانوادتون مسوليت دارين .مسوليت اين احساس كه خانم متاهل به شما دارن به گردن شما نيست(البته كاش در كنار متاهل بودن متعهد و پايبند هم بودن )
شما بايد با [size=large][size=medium]كم محلي و قطع ارتباط[/size] نه فقط از خانواده خودتون بلكه حتي از خانواده ايشون هم حفاظت كنيد
اگر اينكارو نكنيد و اين علاقه پيش بره عواقبي جز از هم پاشيدن 2 خانواده بي اعتمادي همسرتون به شما ،آبروريزي،و...... نداره
[/size]
RE: درمان عاشقی بعد از ازدواج
خواهش مي كنم وقتي از علاقه به زن شوهردار و مرد زن دار توسط يك فرد متاهل حرف مي زنيد. اسم مذهب و مذهبي بودن را به ميان نياوريد و به اين طريق مذهب و دين را لكه دار و خراب نكنيد.
چطور مي تونيد اسم مذهب و مذهبي را روي خودتون و اون خانم بذاريد؟؟
RE: درمان عاشقی بعد از ازدواج
نميدونم چرا چند وقته اين مشكلات انقد زياد شده تو تالار انقد از اين مشكلات شبيه به هم هست كه قاطيشون ميكنم.
به هر حال اميدوارم كه خودشون عواقب اين مشكلو بدونن و با منطق خود و نه با احساس خود تصميم بگيرن:323:
RE: درمان عاشقی بعد از ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
خواهش مي كنم وقتي از علاقه به زن شوهردار و مرد زن دار توسط يك فرد متاهل حرف مي زنيد. اسم مذهب و مذهبي بودن را به ميان نياوريد و به اين طريق مذهب و دين را لكه دار و خراب نكنيد.
چطور مي تونيد اسم مذهب و مذهبي را روي خودتون و اون خانم بذاريد؟؟
به نظرم این صحبت درست نیست.
خود مراجع تقصیری ندارد، علاقه از طرف این خانم است و جناب هادی هم آمده اینجا تا راه حلی برای این موضوع پیدا کند.
بهتر است مراجع رو متهم نکنیم.
با تشکر.
RE: درمان عاشقی بعد از ازدواج
[align=justify]
نقل قول:
حدود هفت ماه است که به من علاقه مند شده است
ایشان در حدود بیست سالی که متاهل بوده هیچ علاقه ای به شوهرش نداشته
علاقه ای خانم به حدی است که یک لحظه از یاد من غافل نمی شود
از طرف من علاقه خاصی به ایشان نیست
هر کاری که از دست من برآید برای علاج این درد آمادگی دارم
شما از کجا متوجه این علاقه شدین؟ آیا با ایشون بطور خصوصی صحبت کردین و ایشون به شما ابراز علاقه کردن و مستقیما بهتون این حرفها رو گفتن؟ شما چه برخوردی داشتین؟
اکیداً توصیه میکنم هرچه زودتر تازمانیکه این علاقه غیرخاص که ازش به درد! یاد میکنید، به یه علاقه خــــاص از سمت شما تبدیل نشده یه شخصیت نفوذ ناپذیر، غیرعلاقه مند، و جدی از خودتون به این خانوم نشون بدید تا ایشونم از شما دلسرد بشه. درست مثل مردیکه میخواد از حریم خانوادش در برابر یه خطر احتمالی دفاع کنه و مقابل هرچه و هرکس که خانوادشو تهدید کنه قاطعانه می ایسته. مسلما اگر شما هم بخواهید در مقابل این خانوم رفتار منفعلانه نشون بدید و در مقابل ابراز علاقه اون هیچ کاری نکنید تفاوتی نمیکنه با اینکه بهش علاقمند شده باشید یا نه! روابط خانوادگیتونو به حداقل برسونید. تا این درد به یک درد بی درمان تبدیل نشده!!
نقل قول:
ایشان در حدود بیست سالی که متاهل بوده هیچ علاقه ای به شوهرش نداشته و در این مدت از طرف شوهرش هم محبت زیادی به او نشده و از لحاظ مالی نیز مشکلاتی داشته است
اینکه ایشون چه مشکلاتی تو زندگی خصوصیش داشته و داره به خودش مربوطه، شما نقشی در زندگی ایشون ندارید. اجازه بدید مشکلات عاطفی با همسرش را خودش حل کنه. اگر واقعا قصدتون کمک به این خانواده و کمک به زندگی تمام اعضای این خانواده ست اگر امکانش را دارید برای همسرش موقعیت شغلی فراهم کنید تا بتونه از لحاظ مالی اوضاع زندگیش را سروسامون بده البته اینکارو بصورت غیرمستقیم و از جانب شخص دیگه انجام بدید طوریکه متوجه نشن کمک از سمت شما بوده.[/align]