در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
دوستای گل و بلبل سلام.:72:
اون تاپیک مربوط به مشکلاتی که در مورد سر کار رفتن نوشته بودم رو خیلی ازش استفاده کردم.حالا میخوام دیگه با احتیاط جلو برم تا مطمئن مطمئن نشدم قدم از قدم بر ندارم ولی راستش تو این مورد خیلی بی تجربه ام.واسه همین به کمکتون خیلی احتیاج دارم.درسته که اینجا موضوعات زن و شوهری خیلی داغ و هیجان انگیزه ولی خوب اینم مهمه
میخوام از تجربه های خوب و بد در مورد سر کار رفتن و همه نکاتی که باید توجه کرد بگین.از نوع لباس تا ارایش رفتار.محیط کار.دستمزدو....خلاصه همه چی.ازمشکلاتی که داشتین از روشی که اون مشکل رو حل کردین.دختر و پسر هم فرق نداره
پیشاپیش ممنوم:72:
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
بهار :72:
الان شاغلی ؟
من خدارو شکر تا حالا تو محیط کارم مشکلی برام پیش نیومده فکر می کنم دو تا دلیل داره:
1. اینکه محیط کارم مناسب بوده یعنی جو خوبی داشته و قابل اطمینان بوده و از سمت شخص معتبری به من معرفی شده
2.به دلیل اینکه خودم تو محیط کار فقط حواسم به کارم هست و خودمو وارد مسائل حاشیه ای نمی کنم برای خلاف خیلی از خانم های دیگه که همش دنبال حرف و حدیث و حواشی هستن و اون ها بیشتر دچار مشکل می شن
محیط کار من اصلا خشک نیست اتفاقا خیلی هم صمیمی و شاد هستش ولی بازم تو این محیط من خیلی حواسم به رفتارم هست
و کلا تو دارم
در مورد پوشش هم باید عرف رو رعایت کنیم
من خودم اصلا برای سر کار یه درصد هم آرایش نمی کنم ولی بعضی هم کارهام با آرایش و کفش پاشنه بلند می ان سر کار و من خودم متوجه شدم آقایون در موردشون حرف می زنن
چندتا هم کیس اذیت برام پیش اومده ولی نه اون طورکه رفتار زشت یا پیشنهادی بدن ،فقط سعی میکردن زیاد صمیمی شن که خودشون رو جمع کردن با اینکه من خیلی ساکت و مظلومم سر کار ،جلوی اونا اقتدار به کار بردم.:310:
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
سلام بهار جان. از نظر من رعایت بعضی نکات برای اینکه تو محیط کارت به مشکل برنخوری خیلی کمک کننده هست:
1- با پوشش ساده و بدون آرایشی که به چشم بیاد تو محیط کارتون حاضر بشید.
2- با همکاران به خصوص همکاران مرد رسمی برخورد کنید.( بهار جان من خودم تو 22 سالگی استخدام شدم کاملا اینو تجربه کردم که همکار با دوست آدم خیلی فرق می کنه. خیلی از همکارات پاش بیفته حاضرن از تو به عنوان نردبانی برای ترقی خودشون استفاده بکنن سعی کن با همکارای خانمت هم خیلی صمیمی نشی و بهشون کاملا اعتماد نکن. مگر بعد یه مدت طولانی که کاملا بشناسیشون.)
3-از شوخی و خنده زیاد تو محیط کار اجتناب کن.
4- در مورد ارباب رجوع ها با احترام و کاملا رسمی و متین برخورد کن.
4-حتما تو محیط کار شما هم جناح بندی وجود خواهد داشت یه عده موافق مدیران کنونی هستند و یه عده مخالف و زمانی که شما تازه به این مجموعه وارد میشی هر کدام دنبال یه عضو تازه هستند پس می خوان تو رو به سمت خودشون بکشن. بی طرف باش و به زمینه های ذهنی که بهت القا می کنن توجه نکن سعی کن خودت همکاراتو بشناسی. :72:
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
نه نازنین جون فعلا قید کار رو زدم.
منظورت ازمسائل حاشیه ای چیه؟
پروانه جون اگه مثلا همکار مرد که مافوقته ازت راجب همکارای دیگه نظر بخواد ادم چی باید بگه؟
قضیه اعتماد به خانومها رو مرسی که گفتی.اگه ادم بیخیال همکارای زن باشه بهشون بر نمیخوره یا کینه ادم به دل بگیرن؟
اونوقت کلا اصلا نباید ارایش کرد؟
یه چیز دیگه.من رشتم جوریه که دفتری نیست.کار هم براش زیاد نیست.جوریم هست که باید بیشتر با مردا سر و کله بزنی اونم ببخشید از نوع زبون نفهم.اگه بخوام تو دفتر کار کنم باید کار غیرتخصصی انجام بدم چیزی که اصلا ربطی به رشتم نداره.واسه رشته خودم یه مرکز هست که اونم مسئولش میگفت محیطش فلان و بهمانه.حالا به نظرتون چیکار کنم؟برم اونجا که مال رشته خودمه یا یه شرکت با کار غیر تخصصی
تو اون تاپیک گفتین مسئول شرکت زن باشه بهتره.من ازخدامه اما از کجا بیارم؟ازتو جیبم؟
بازم سوال دارم.خیلی.بعدا میپرسم
خیر سرم همیشه شاگرد زرنگ بودم.همیشه مدارس خاص قبول شدم و درس خوندم.اما با کنکور گند زدم به زندگیم و رشته ای خوندم که یه اپسیلون بهش علاقه ندارم.دلم میسوزه واسه همه دوران مدرسه ام
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
بذارین رک بگم.خیلی ناراحتم.احساس میکنم عمرم تلف شد.شاید در واقع ربطی به موضوع تاپیک نداره ولی میخوام بگم.حداقل اروم بشم.
من دانش اموز زرنگی بودم.مدارس خاص نمره هام هم خوب بودن.یادمه یه زمانی به روانشناسی خیلی علاقه داشتم اما ازدرسای سنگین و کسل کننده رشته انسانی ترسیدم.مدرسمونم فقط تجربی و ریاضی داشت.هنرم خیلی خوب بود.استعداد نقاشیم بالا بود.واقعا اغراق نمیکنم.دلم میخواست فنی حرفه ای گرافیک یا معماری یا کامپیوتر بخونم اما پدرم نذاشت.همه میگفتن تو درست خوبه فنی حرفه ای مال شاگرد تنبلاس(هوم.چه مسخره).
نمیدونم چرا اونموقع انقد به پدرم وابسته بودم.نظرش خیلی برام اهمیت داشت.پا رو دلم گذاشتم رفتم یه رشته دیگه.بازم برام درساش جالب بودن اما سر کنکور به دلایل زیاد که حالا حوصله گفتن ندارم رتبم اونجور که دلم میخواست نشد.موقع انتخاب رشته با کمک دوست پدرم که کارش همینه انتخاب رشته کردیم.البته فقط روزانه و 2تا شهر زدم.کلا چندتا رشته بیشتر نشد.پدرم نمیخواست یه شهر دیگه برم.همون موقع به دوست پدرم گفتم بعضی ازاین رشته ها رو نمیخوام اما اون گفت اصلا به اینا نمیکشه و رشته های قبلیش قبول میشم.ازشانس من دقیقا همون که نمیخواستم روزانه اوردم و دیگه نمیتونستم انصراف بدم.دقیقا 4سال با گریه رفتم دانشگاه.تموم سعیمو کردم به درسام علاقمند بشم اما دریغ از یه کم تغییر.من که تا قبلش همه درسارو سر کلاس یاد میگرفتم دیگه به درس گوش نمیدادم.برام قابل درک نبود چرا باید اون مزخرفات رو تحمل کنم.اون محیط برام عذاب اور شده بود.برای همین و به دلایل دیگه یه کم سراغ کارای حاشیه ای رفتم اما برگشتم.باور کنید فرداش امتحان ترم داشتم اما یه صفحه هم نمیخوندم.نمیدونم چه جوری پاسشون کردم.تا الان که درسم تموم شده اما هنوز باش کنار نیومدم.احساس میکنم عمرم تلف شده.وقتی که میتونستم تو چندین رشته دیگه بذارم و موفق بشم هدر رفت.
واسه همینه که با کار هم مشکل دارم.نه رشتمو دوست دارم.نه کار غیر تخصصی فایده داره مثه یه مسکن موقته.
میدونم میخواین بگین خیلیا تو یه زمینه غیر رشتشون کار میکنن و موفقن.یا خیلیا شرایط منو داشتن و باش کنار اومدن.اما من نمیتونم.دوسش ندارم نمیتونم باش کنار بیام.وقتی یه جاییم غیر رشتم میرم حس میکنم اونطور که دلم میخواست نیستم.میدونم میگین مستقل نبودم خودم واسه خودم تصمیم نگرفتم اما نمیدونم چه جوری بگم حرف و احساس پدرم خیلی برام مهم بود.اگه بهم اعتماد نداشت یا از کاریم ناراحت بود عذاب وجدان ولم نمیکرد.خیلی روش حساس بودم
آه...دلم خیلی پره.تو یه نقطه stop کردم و حیران موندم.احساس میکنم زندگیم فنا شد ازموفقیت به ته دره شکست سقوط کردم.برم اون هنر و یاد بگیرمو فلان فن رو بلد باشم چاره نیست.چیزی که بقیه با 4سال درس نمیتونن یاد بگیرن من با 4تا دوره زپرتی چه جور یاد بگیرم.به خدا توقعم زیاد نبود فقط یه اپسیلون علاقه
بعضی وقتا میگم ارشد یه رشته دیگه بخونم اما این رشته ها انقد ازهم پرتن که باید عین 4سال کارشناسی رو بخونم.
واسه همین دلم میخواد کار کنم اما نه اینجوری؟واسه همین از جایگاه کاریم هیچ وقت راضی نبودم.اما ازطرفی مستقل بودنو خیلی دوست دارم.چیزی که بودم با چیزی که هستم فاصله ها تفاوت پیدا کرده
طولانی شد.می دونم
:اگه کسی درک کرد چی میگم و راهی داشت بگه:316::316:
فردا یه امتحانی دارم 1کلمه نخوندم
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
بهار رشتت چیه که انقدر ازش نالانی؟
درک می کنم چی میگی؟!ولی خودت تو حرفات جواب خودت رو دادی!
بهار این که گفتی نمی ری دنبال علاقت چون با چند تا دوره به جایی نمی رسی چیزی که مردم تو 4 سال یاد می گیرن تو در مدت چندماه می خوای یادبگیری....
این فکرت خیلی اشتباهه
اتفاقا همیشه کسانی که دوره تو بیرون از دانشگاه می بینن از اونهایی که فقط درسشو خوندن موفق ترن
چون تو دانشگاههای ما اکثرا همش تئوری یاد می گیریم ...
منم دقیقا کارم با رشتم نا مرتبطه ولی هم به رشته ام علاقه دارم هم به کارم
تو داری عدم موفقیتت تو کار رو به رشتت نسبت می دی
من تو یکی از بهترین رشته های مهندسی درس خوندم که خودم عاشقش بودم و همه براش سرو دست می شکوندن و از بازار کارش تعریف می کردن و از درآمدش
ولی نه درامد خوبی دارم نه کار مرتبطی
و کارم اصلا در زمینه دیگه ای هستش
یه جوری حرف می زنی انگار همه چی سر جای خودشه
انقدر ایده ال فکر نکن در مورد کارت
بهار منظورم از حواشی
بحث ها ی حاشیه ای است مثلا تولد فلانی هست بریم کادو بگیریم ....
یا..........اون چه قدر حقوق میگیره !یا پارتی فلان کس کی بوده؟از این جور بحث ها
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
چیزایی که میگیو قبول دارم ولی گمونم منظورمو درست نگفتم.من نمیگم همه چی سر جاشه.نه.خودم خیلیا رو دیدم که کار و رشتشون فرق داره.نمونش پسر داییم و خیلیای دیگه.
ببین بذار یه جور دیگه بگم.اولا رشتمو که نمیتونم بگم بدلایل مثلا امنیتی:311:.نمیگم هم رشته بدیه.اصلا خوب و بد پیش ما ادما معنی پیدا میکنه.رشته ای که من دوسش ندارم گاهی فوق العاده ترین کاریه که همکلاسیم میتونست انجام بده.پس من نمیگم بده اما من بهش علاقه ندارم.حالا فرض کن من میخوام مثلا مثلا میخوام معماری بخونم.خوب 2راه که بیشتر ندارم.یا از نو برم تغییر رشته بدم درسای دبیرستان و پیش دانشگاهی رو بخونم و کنکور بدم یا کتابای اصلی4سال کارشناسیش رو بخونم ارشد امتحان بدم.درسته؟حالا با این فکر که درسایی که من تو این مدت خوندم با درسای این رشته ها زمین تا اسمون فرق داره.حالا کدوم راهو برم؟
مثه اینکه بگم نازنین مهندس بیا تخصص دندونپزشکی امتحان بده یا بشین تجربی بخون کنکور تجربی بده و دندونپزشکی قبول شو
میدونی چی میگم؟دوره های بیرون رو من خیلی قبول دارم چون چیزی که تو تئوری تو دانشگاه یاد گرفتی رو عملا بهت یاد میده.مثلا من اگه کلاسای بیرون که مربوط به رشتمه برم چقد به نفعمه؟تازه کلیم میتونم ازش کاسب شم.اما بدبختی اینجاست بهش علاقه ندارم.نمیدونم منظورمو درست رسوندم یا نه؟
دلم نمیخواد درجا بزنم.میدونم اگه بخوام میتونم.فقط میخوام درست انتخاب کنم که بازاشتباه نکنم.باز راهو غلط نرم هر چند که اگه به من بود یه راه دیگه رو میرفتم
هر چند مشکلم با پدرم هنوز پابرجاست
راستی تو همون نیستی که یه تاپیک زده بودی در مورد خامه شکلاتی و.....؟
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
خوب 2راه که بیشتر ندارم.یا از نو برم تغییر رشته بدم درسای دبیرستان و پیش دانشگاهی رو بخونم و کنکور بدم یا کتابای اصلی4سال کارشناسیش رو بخونم ارشد امتحان بدم.درسته؟حالا با این فکر که درسایی که من تو این مدت خوندم با درسای این رشته ها زمین تا اسمون فرق داره.حالا کدوم راهو برم؟
مثه اینکه بگم نازنین مهندس بیا تخصص دندونپزشکی امتحان بده یا بشین تجربی بخون کنکور تجربی بده و دندونپزشکی قبول شو
میدونی چی میگم؟دوره های بیرون رو من خیلی قبول دارم چون چیزی که تو تئوری تو دانشگاه یاد گرفتی رو عملا بهت یاد میده.مثلا من اگه کلاسای بیرون که مربوط به رشتمه برم چقد به نفعمه؟تازه کلیم میتونم ازش کاسب شم.اما بدبختی اینجاست بهش علاقه ندارم.نمیدونم منظورمو درست رسوندم یا نه؟
دلم نمیخواد درجا بزنم.میدونم اگه بخوام میتونم.فقط میخوام درست انتخاب کنم که بازاشتباه نکنم.باز راهو غلط نرم هر چند که اگه به من بود یه راه دیگه رو میرفتم
هر چند مشکلم با پدرم هنوز پابرجاست
راستی تو همون نیستی که یه تاپیک زده بودی در مورد خامه شکلاتی و.....؟
بهار66
اینکه کدوم راه رو بری بستگی به هدفت داره ...می خوای بعد از ارشد خوندن یا تغییر رشته دادن و تو رشته مورد علاقت درس خوندن به کجا برسی؟
تو هدفت از این فعالیت چیه؟
پیدا کردن شغل مناسب؟
پیدا کردن وجه اجتماعی مناسب؟
ارضای علاقه؟
یا.............
مطمئنا از سپری کردن این 4 سال تو اون رشته هم یه اهدافی داشتی یا به دلیل برخی شرایط مجبور بودی ..
من فکر می کنم ناراحتیت الان اینکه چرا دنبال علاقت نرفتی ...و اون حس علاقت ارضا نشده ...
خوب چه دلیلی داره حتما از راه تحصیل به اون برسی
گفتی استعداد نقاشی داشتی و علاقه مندی به هنر
خوب برو دنبال این علاقت ...
منظورم اینکه تو که تحصیلاتت رو داری ،دیگه از این به بعد به فکر علاقت باش
ماهی رو هر وقت از اب بگیری تازه است.
پسر هم نیستی که دربه در دنبال یه شغل خوب و درامد خوب و آینده دار باشی
با هنر هم حس علاقه ای که داری ارضا میشه و هم لذت می بری و هم می تونی درامد داشته باشی با گرفتن شاگرد خصوصی ....
فکر می کنی اگر الان یه شغل خوب تو ی محیط خوب داشتی ..دیگه بی خیال علاقه ات میشدی؟
اگر این جوریه این ناامیدت و احساس اینکه وقتت رو هدر دادی همش به عدم موفقیتت تو کار و تجربه های بد کاریت بر می گرده ..
که اونهم با وارد شدن به ی محیط کاری خوب از بین میره البته شرط همون
یداکردن ی کار خوبه که این روزاا مثل پیدا کردن گنج می مونه
راستی من همونم...
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
بهار عزیز
من اعتقاد دارم هدف از اشتغال یه خانم باید کاملا متفاوت با اقایون باشه
شما نه الان نه بعد از ازدواجت مسئولیت مالی خاصی نداری( مگه اینکه اجبارا از جانب همسرت بهت تحمیل بشه)
پس هدف از کار کردن شما صرفا درامد زایی نیست
شما و هر زن دیگه ای این موقعیت رو دارین که فارغ از فشارهای مالی برین دنبال علایق استعدادهاتون
شما موظفی هرکار و شغلی رو که ازش لذت میبری انتخاب کنی در غیر اینصورت ظلم بزرگی در حق خودت و خونواده اینده ات کردی
پس خیلی به این فکر نکن که کجا استخدام بشم بیمه داشته باشم خونه قسطی بگیرم ماشین بگیرم و . . .
نهایت اینه که همسر اینده ات خیلی پولدار نیست ، شما به همین سطح رفاه راضی باش در عوض میتونی توانایی های خودت رو در عرصه های دیگه ای به نمایش بذاری و از زندگیت اینطوری لذت ببری
بعد از چهل پنجاه سالگیت تنها حقوق بازنشستگی و اقساط پرداخت شده ات نیست که بهت ارامش میده
بعد از سی سال به جایی رسیدی که در تخصص خودت حرفی برای گفتن داری
این تخصص لزوما اکادمیک نیست ، ولی پویاست ،به روزه ، لحظه به لحظه باهاش زندگی می کنی ، از زندگیت جدا نیست ، ازش لذت میبری ، بهش افتخار می کنی و . . .
اتفاقا وقتی یه زن به یه همچین جایی میرسه این سرزندگی و نشاطش رو به همسر و خونواده اش هم منتقل می کنه
و این بهترین نوع کار کردن یه زنه
خب حالا شما میگی معماری
کاملا این رشته رو بررسی کن نه فقط منابع کنکور ارشد رو
بین توانایی بالقوه ای داری که باید شکوفاش کنی ، چه نتیجه ای میخوای ازش بگیری
می خوای در این رشته به کجا برسی و اینده خودت رو چطوری ترسیم کردی
ببین محیط های کاریش رو می پسندی
حتما با یه مشاور تحصیلی و . . . در ارتباط باش ، با کسایی که دانشجوی این رشته هستن یا در این زمینه فعالیت می کنن هم صحبت کن
اینقدرم ایه یاس نخون
در همه حال اعتماد به نفست رو حفظ کن
درست یا غلط چهار سال از زندگیت رو برای اون رشته خاص گذاشتی
اینکه دائما در مورد اشتباهات گذشته ات با دوستات و به خصوص همسر اینده ات صحبت کنی ، اشتباه بزرگتریه
کسی که نمی تونه کار خاصی برات انجام بده ، دوست داری خودت و دیگران دائم سرزنشت کنن ؟!
هنوز خیلی جوونی خیلی وقت داری برای شروعی دوباره اصلا دیر نیست
این شروع لزوما کنکور لیسانس یا فوق نیست ، بلکه یه جهش موثر و هدفمنده
RE: در محل کار چه نکاتی رو باید رعایت کرد؟
نازنین جون هدف ازدرس خوندن تو رشته ای که بهش علاقه داشته باشم اول علاقه است بعد کاری که ازش لذت ببرم که باز میشه همون علاقه.من درس خونودنو دوست داشتم.اما رشته ای که بهش علاقه نداشتم باعث شد دیگه به درس علاقه نداشته باشم.من درسو اصلا واسه مدرک نمیخوام.اصلا مدرک برام مهم نیست اما دلم میخواد از کار درس و...لذت ببرم.نا امید نیستم اما ناراحتم که چرا بعد این همه مدت انگار هنوز همون دختر پیش دانشگاهیم.
نه هدفی از خوندن اون رشته نداشتم تماما اجبار بود.نمیخوام بخاطر اشتباهی که من یا دیگری چند سال پیش مرتکب شدیم تا اخر عمر تاوان بدم و حسرت بخورم.من به شدت به شروع کردن دوباره اعتقاد دارم ولی برای هر شروعی باید یه برنامه داشت تا اتفاقی که قبلا برام افتاد دوباره تکرار نشه.باید انتخاب درستی کنم.
هنر نقاشی و...جزئی از زندگیم میتونن باشن اما به تنهایی ارضام نمیکنن.انگار یه بهار ازاعماق قلبم بهم میگه یه بار دیگه شروع کن و من میخوام شروع کنم اما نمیخوام بی گدار به اب بزنم.نمیخوام سی سال بعد به خودم بگم ای کاش...ای کاش...
من خیلی مستقل بودن رو دوست دارم اما نمیخوام به هر قیمتی باشه.دلم میخواد تلاشی که برای استقلالم دارم مثلا کار کردن برام ازار دهنده نباشه.
بر عکس من خیلی امیدوارم اما دنبال راه میگردم.مطمئنم امروز فردا ماه بعد شاید سال بعد اما راهمو پیدا خواهم کرد.نمیذارم اینطور سردرگم بمونم
چه با مزه.حرفام عین قطار پشت سر هم میان بدون اینکه ارتباط مستقیمی با موضوع تاپیکم داشته باشن.ولی حس خوبی بهم میدن حرفام
خوب دختر خوب زودتر میگفتی.اینجوری خیلی راحتتر میشد در مورد مشکلت جواب داد
ااا جناب خارپشت بعد ازاینکه جواب نازنین رو فرستادم پستت رو خوندم و تقریبا با حرفات موافقم.میبینی که قبل ازاینکه پستت رو بخونم تقریبا چیزایی که نوشتم شبیه توئه.معماری رو مثال زدم.نه منظور من سطح رفاه مادی نیست که اگه من کارمو دوست داشته باشم ناخوداگاه انرژی دو چندان براش میذارم و موفقتر میشم که خودش خود به خود رو مسئله مالی تاثیر میذاره.
مستقل بودن هم بیشتر از رفاه مادی یه حس خوشایند بهم میده.