از رفتارم در خانه خشنود نیستم
با سلام
من تو فامیل معروف هستم به آرام بودن و سر به زیر بودن و از این دست تعریف ها. اکثر اوقات هم تا کسی تو مهمونی های خانوادگی از من چیزی نپرسیده حرفی نمی زنم، البته حرفایی هم که اونا می زنن برام جالب نیست ولی بین دوستام و تو محیط کارم کاملاً متفاوت هستم. فوق العاده شوخ طبع و بذله گو. علت اینکه حس کردم این را باید بنویسم این بود که تو خونه رابطه ام با همه خوبه، ولی بگذارید با یه مثال بگم، چند روز پیش یکی از دوستام خیلی ناراحت بود که بعد از 10 دقیقه صحبت تلفنی، سرحال تر و با یک صدایی آمیخته با خنده از هم خداحافظی کردیم تو همون روز خواهر کوچیکم به من زنگ زد و از یه چیزی ناراحتی جزیی داشت؛ با اینکه حول و حوش دو سه دقیقه سعی کردم تلفن را طولانی تر کنم که یه چیزی به ذهنم بیاد و براش تعریف کنم تا از این حال و هوا درش بیارم نتونستم، بعد از اینکه تلفن را قطع کردم 10 دقیقه فکر کردم و دیدم چیزایی بود که می تونستم براش تعریف کنم و از این حال و هوا درش بیارم ولی با دوستام اصلاً نیاز به فکر کردن ندارم همین طوری یه چیزایی پشت سر هم به ذهنم می آد که می تونم روحیه طرف مقابلم را تغییر بدم یا برای یک مدت طولانی حرفایی بزنم که بقیه با علاقه گوش بدن.این را هم می دونم که خوب مثلاً به علت تفاوت سنی من با پدر و مادرم صمیمیت من با اونها مثل صمیمت من بادوستام نیست و از یک جنس دیگه است. ازتون راهنمایی می خوام که چطوری می تونم یه مقدار رفتارهام تو خونه و محیط های فامیلی را شبیه رفتارهام با دوستام بکنم ؟
ممنون از وقتی که می گذارید.
RE: از رفتارم در خانه خشنود نیستم
سلام دوست عزیز
چندسالتونه؟
نقل قول:
من تو فامیل معروف هستم به آرام بودن و سر به زیر بودن و از این دست تعریف ها.
امان از این برچسب هایی که خودمون یا دیگرون به ما زدن و ما می خواهیم تا آخر عمر همونطور نقش خودمون رو خوب ومطابق با این برچسب ها بازی کنیم.
توی خونه هیچوقت بخاطر اظهارنظرهاتون توی ذوقتون زدن؟ یا خدای نکرده تحقیر یا توبیخ هم شدین؟ ممکنه چون توی خونه پدرو مادر انتظار اشتباه نکردن ازما داشتن ما جرأت اظهارنظر رو توی خیلی موارد ازدست دادیم تا مبادا توبیخ نشیم.
طرز رفتار پدرومادرت باهات چطوره؟ اعتماد به نفست چطوره؟ توی کارها وحرفهایی که می زنی نگران رضایت پدر ومادرت هستی یا مهم نیست؟
با پرخاش با خانواده ات رفتارمی کنی؟
پدر یا مادرت باهات عصبی برخورد نکردن؟
از طرف پدرومادرت نادیده گرفته شدی؟
RE: از رفتارم در خانه خشنود نیستم
ممنون از خانم پارمیدا
نه هیچ مشکلی تو اظهار نظر کردن و ... ندارم. 30 سالمه. توضیح تکمیلی تر اینکه همه می دونن که من آدم رکی هستم. آدمهایی می تونن رک(نه بی ادب) باشن که پدر و مادر اونها را نادیده نگرفتن و احترامشون را حفظ کردن. من بی احترامی ای تا حالا از طرف خانواده ام ندیدم. در واقع اگر جایی هم اظهار نظری بکنم (با توجه به اینکه مقدار کمی مطالعه دارم.) همه استقبال می کنن چون عموماً حرفام بر یه چیزی استوار هست و پشتوانه ای داره.اگر از بیرون، به من تو خانواده ام نگاه کنید و بخواهید با جامعه مقایسه کنید رفتارهام خوبه .اما من با جامعه مقایسه نمی کنم ، می گم من که می تونم بهتر رفتار کنم چرا نباشم و برای چی نمی تونم اون طور باشم که می خوام.
RE: از رفتارم در خانه خشنود نیستم
سلام دوست گرامی،
ارتباطت رو با خانواده بیشتر کن!
فقط همین!
منم اگه با کسی زیاد ارتباط نداشته باشم، وقتی می خوام باهاش حرف بزنم، کلی با خودم کلنجار می رم که چی بهش بگم!
- نمی دونم چه حرفی خوشحالش می کنه!
- از چه حرفی بدش می یاد!
- خاطرات مشترک کم داریم که در موردش باهاش حرف بزنم!
- نمی دونم اخلاقش چطوریه و اعتقاداتش چیه و علمش تو چه زمینه ایه!
برا همین دلایل، اصلا نمی تونم باهاش ارتباط بر قرار کنم!
اما اگه اخلاقش دستم اومده باشه، بدونم از چه حرفی خوشش می یاد، از چی بدش می یاد، خیلی راحت صحبت می کنم! استرس این رو هم ندارم که آیا این حرف رو بزنم ناراحت می شه یا نه! چون از قبل تقریبا می شناسمش دیگه!
این کاملا طبیعیه!
درمان هم همون که گفتم، به نظره من ارتباطت رو بیشتر کن!
RE: از رفتارم در خانه خشنود نیستم
سلام سیامک عزیز
خوشحالم که با خانواده مشکلی نداری.
اینقدربه خودت سخت نگیر و سیامک رو همینطور که هست بپذیر و با خانواده اونطوری که دوست داری رفتارکن ومطمئن باشی حرفی که از دل برآید لاجرم بردل نشیند. تو همدلی هاتو باهاشون بکن دیگه خوب یا بدشدن حال اونها دست تو نیست.
راستی ازدواج هم کردین؟ اگرکردین رابطه تون با همسرتون چطوره واگرمجردین رابطه اتون با جنس مخالف چطوره؟
RE: از رفتارم در خانه خشنود نیستم
با تشکر از ایوب که یادآور مطالب خوبی بودند. :104:
در محیط خونه، وقتهایی که خونه هستم،(محل کار من جنوب هست به صورت دو هفته کار-دو هفته استراحت) سعی می کنم شب که اعضای خانواده هستند دور هم باشیم یه نیم ساعت هم با همیم که سریالهای تلویزیون شروع می شه و من نمی تونم این سریالها را تحمل کنم و میرم تو اتاقم. :223:من نمی دونم دیگران خودشون را با دیدن این سریالها سرگرم می کنن یا دارن خودشون را آزار می دن. همیشه هم می پرسم این شخصیت های نامناسب سریال را اگر در عالم واقعیت ببینید، ازشون فاصله می گیرین یا سعی می کنین نزدیکشون باشین و از رفتاراش آسیب ببینین. که چی ؟ دیگران از صبرتون تعریف کنن!! اصلا این اسمش صبر هست. سریالهایی که همش پر از آدمای نامناسب، مشکل و غم هست، سرمهای تزریق درد. سریالهای تاریخی مون هم که روتوش شده است. بخشی از واقعیت ها حذف می شه که شخصیتهای سریال به دل بشینن. می دونید داستانهای امریکایی هم همینن ، روتوش می کنن اما فرقشون با ما اینه که رنگ قداست به اون چیزه روتوش شده نمی زنن.از کجا به کجا رسیدم. قصدم توهین به سرگرمیهای دیگران نبود اگر هم این طور برداشت کردید یا چیزی را طوری نوشتم که این طور به نظر برسه، معذرت می خوام.