عدم مسئولیت پذیری شوهر

سلام
من 2.5 که ازدواج کردم ، شوهرم پسر عمه مه و حدود 21 ماه هم عقد کرده بودیم. اختلاف سنی هم با شوهرم 14 ماهه. مشکل من با شوهرم اینکه که مسئولیت پذیر نیست. چند تا مثال میزنم که متوجه بشین. مثلا کل امور خونه مثل خرید کردن ، پرداخت قسط ها و قبوض به عهده منه.اگه به شوهرم بگم انجام میده اما بعد از بارها پشت گوش انداختن و اخرشم نصفه و نیمه. یا اگه تو خونه مون کار مردونه ای باشه مثل تعمیر یه وسیله ، حتی اگه ماهها هم اون وسیله خراب بمونه شوهرم کاری نمی کنه . یا اگه تو خونه وسیله ای کم باشه اصلا متوجه نمیشه اگه هم بشه کاری برای برطرف کردنش انجام نمیده. تمام اوقاتی که خونه هست پای fb میگذرونه یه جوری برا مسائل اونجا اهمیت قائله که انگار مهمترین قسمت زندگیش fb هست ولی ذره ای ازین توجه رو صرف مسائل خونه نمیکنه.
این رو هم اضافه کنم که اخرین بچه خانواده شون بوده و تو خونه شون هم مادرش همه کاره بود یعنی تصمیم گیری به عهده مادرش بوده البته پدرش دیگه به اندازه شوهر من به مسائل خونه بی توجه نبود فقط مشکلش ضعف در تصمیم گیری بوده.
مشکل بعدیم هم اینکه که اصلا به نظافتش اهمیت نمیده چه نظافت شخصیش و چه نظافت خونه .
تا حالا خیلی سعی کردم باهاش کنار بیام ولی وافعا دیگه بریدم . اخساسم اینکه شوهرم یه پسر بچه س و اصلا نمیتونم بهش بعنوان یه مرد تکیه کنم.
ممنون میشم راهنماییم کنین

[align=justify]سلام

به نظر میرسه که مساله به خاطر اینه که قبلا مسئولیت خاصی بر گردنشون نبوده و هنوز تو اون مرحله موندن

برای بهبود مساله چند کار رو انجام بدین:

اولا آرامش خودتون رو حفظ کنید و مثلا ایشون رو بی عرضه یا بی مسئولیت و ... خطاب نکنید؛ چون به غرور مردانشون برمیخوره و اوضاع ممکنه بسیار بدتر بشه

دوم اینکه مسئولیتهای هر کدوم رو مشخص کنید و بنویسید در یک جای مشخص(با توافق همسرتون). مثلا مخارج خانه و خرید بیرون با مرد خانه هست. کارهای خانه با خانم خانه و ...

سوم اینکه هر هفته لیست وسایل مورد نیاز برای منزل رو به ایشون بدین و بگید تهیه کنن. اگر تهیه نکردن، آرامش خودتون رو حفظ کنید، ولی به گونه ای برخورد کنین که متوجه شن کم و کسری بوده. مثلا اگر برنج نداشتید، یک غذای ساده تهیه کنید. وقتی پرسیدن چرا برنج نیست؟ بگید تموم کردیم! فقط همین

چهارم اینکه در مورد تعمیر وسایل منزلتون، اگر پس از چندبار گفتن شما تاخیر کردن، از برادر یا پدر یا فرد دیگری که محرمتون هستند در فامیل بخواهید که تعمیرکار بیاره و اون کار رو انجام بده. بعد که تمام شد، به همسرتون بگید فلانی امروز رفت تعمیرکار آورد و وسیله درست شد و شروع کنید از اون فرد محرم که اینکارو کرده مقداری تعریف کنید(زیاد نه). اینطوری احتمالا متنبه میشه

پنجم اینکه اگر مسدولیتهایی که بر عهده اش بوده رو انجام نداد، با آرامش برخورد کنید و فقط اونو با عواقب عدم مسئولیت پذیریش مواجه کنید. مثلا اگر قرار شد قسط ها رو پرداخت کنه، شما دخالتی نکنید و اصلا گوشزد هم نکنید. فوقش اینه که پرداخت نمیکنه، اونوقت از بانک باهاش تماس میگیرن و پیگیر میشن. خودش مرتبه بعد اقدام خواهد کرد!!

موفق باشید[/align]

ممنون از راهنماییتون
در مورد تعمیر وسایل خونه باید بگم که تا حالا هم همینطور بوده ، یعنی همیشه کارهای فنیه خونه مارو پدر یا برادرم انجام میدادن ولی اصلا عکس العملی نشون نمیده و تازگی ها هم خیلی راحت میگه بذار بابات اومد ، بگو درستش کنه

میشه لطفا در مورد اینکه چه جوری از وابستگیش به نت کم کرد هم توضیح بدین ، حقیقتا این مشکلاتی که گفتم همیشه بوده و من تحمل کردم و چیزی که باعث شده دیگه کم بیارم ، همین مسئله اینترنته ، چون میبینم که برا اون چه جوری وقت میذاره ولی واسه کارهای خونه .....
بارها باهاش صحبت کردم حتی ساعت هم تعین کردیم که فقط تو اون ساعتها بشینه پای نت ولی متاسفانه هم به ساعت کم راضی نیست ( مثلا میگه 9 شب تا 2 یا 3 صبح ) و همین اینکه عملا ساعات تعیین شده رو نادیده میگیره ، مثلا روزهای تعطیل کلا وقتش رو پای نته وقتهایی هم که من پای سیستم میشینم با موبایلش میره تو نت.
اگرم هم در حین اینکه پای نته کاری ازش بخوام بعد از نیم ساعت ، شاید بلند شه برا انجام کار
در ضمن از وقتی وابستگیش به نت بیشتر شده ، اعتقاداتش هم خیلی سست شده مثلا اگه من بهش یاداوری و تاکید نکنم اکثرا نماز هم نمیخونه
بازم ممنون

[align=justify]خواهش میکنم

در مورد وابستگی به نت، قبل از هرچیز باید متوجه بشین که وقتش توی نت چگونه سپری میشه؟

کار علمی، سرگرمی، گشت و گذار بیجهت، چت و ...

دو سه شب پشت سرهم بنشینید کنارش و ببینید تو نت چه میکنه. همین نشستن شما خودش میتونه زمان کارش رو کاهش بده. اصلا اخم نکنید جلوش. آروم و طبیعی بشینید و اگر پرسید چرا اومدید پیشش، بگید دلم میخواد پیش همسرم باشم. سه چهار شب حداقل پشت سرهم اینکارو بکنین، دقت کنید وقتش کجاها تلف میشه که حدود 5 ساعت پاش میشینه و تا زمانی که بلند شد از جاش پیشش بنشینید. بعدش گزارشش رو به ما بدین[/align]

جالبه
من همه ی این کار ها رو کردم .تمام وقتش رو به فیس بوک اختصاص میده . عضو یه گروهه که معمولا باهاشون چت میکنه ، در مورد مسائل مختلف نظر میدن یا میتینگ میذارن. من حتی برای همراهی باهاش تو چند تا از میتینگهاشون شرکت کردم ولی باورتون نمیشه حتی وقتی بعد از میتینگ میایم خونه و تازه همشونو دیده و باهاشون حرف زده ، بازم میره ساعتها میشینه پای فیس بوک. مثلا دیشب تا صبح پای نت بود 7 صبح گرفت خوابید!!!

[align=justify]امان از این فیس بوک

اگر اینطوره باید این عادت رو با عادت بهتری جایگزین کنن

قبل از هر چیز از ایشون بخواهید که مدت زمانی رو که پای نت میگذرونن به طور روزانه یادداشت کنن و در یک هفته این اطلاعات رو جمع آوری کنید. بقیه روزشون رو هم بنویسند روی برگه که چگونه میگذرونن. مدت خواب، کار، صرف وقت با خانواده، خوردن غذا و ...

در مرحله بعد بنویسن که از کدومیک از این فعالیتها بیشتر لذت میبرند(که احتمالا فیس بوکه!!!!)

بعد بنویسن چه کارهای دیگری میتونن غیر از نت انجام بدن(مثلا تفریح، رفتن خونه دوستان و آشنایان، گذران اوقات با همسر، تلویزیون، مطالعه، حل کردن جدول و سرگرمی و ...)

بعد با شما یک قرارداد بنویسند و زیرش رو امضا کنند که استفاده از اینترنتشون منوط به انجام دیگر فعالیتها باشه

یعنی اینکه اگر کارها و مسئولیتهاشونو انجام دادن و اوقات تعیین شده با همسر رو گذروندند، اونوقت حق استفاده از اینترنت رو خواهند داشت(برای مدتی معین)

ضمنا با موافقت خودشون یک پسورد برای سیستم بگذارید که ایشون ازش بی خبر باشن. هر موقع کارهاشونو انجام دادن و وقتش شد سیستم رو روشن کنید و وقتی زمانش تموم شد بیاین بهشون بگین(چند دقیقه قبلش گوشزد کنین که مثلا نیم ساعت دیگه مونده!)

در صورتی که هیچیک از این کارها جواب نداد، به ایشون مدتی کم محلی کنید(حتما به گونه ای باشه که متوجه بشن به خاطر استفاده بیش از حدشون از نته). در صورتی که رفتارشونو اصلاح کردن در یک مدت معین، شما هم رفتارتون عادی بشه

البته من فکرمیکنم که ممکنه به خاطر مشکلات ارتباطی احتمالی ایشون هم باشه. شاید چون در ارتباطات واقعی مشکل دارند، رو به ارتباطات مجازی آورده باشند. اینطور نیست؟[/align]

دقیقا همینطوره
کلا بچه خجالتیه
من الان دارم راه حلی که گفتین (بی محلی ) رو امتحان میکنم
دعا کنین جواب بده
یه بار قبلنا همین کارو کردم یعنی برا سیستم پسورد گذاشتم ولی فوق العاده ناراحت شد برا همین متاسفانه فکر نکنم بشه راهی که گفتین رو امتحان کنم

عزیزم منم یه مدت به فیس بوک اعتیاد پیدا کرده بودم ،ازش خواهش کنین اکانت شو برای یه مدت کوتاه deactive کنه ، اولش خیلی سخته کم کم عادت میکنه ،شما سعی کنین به هر شیوه ای که میتونین وقت آزادش رو پر کنین ،اگه 1 ماه دوام بیاره ، همه چی روبراهه !!! البته میدونم اینایی که گفتم گفتنش راحته انجام دادنش سخته !!! :303:

سلام
توصیه های آقای عزیزی جالب و کاربردی هستند. ولی فکر می کنم اگه تمرکزتون رو از روی کارهای شوهرتون بردارین وشما هم یک سری سرگرمیهایی برای خودتون ایجادکنین و کمتر به رفع نیازهای همسرتون بپردازین شاید متوجه یک سری کمبودهایی درزندگیش بشه و ترس از دست دادن توجه شما باعث بشه به شما وزندگیش توجه بیشتری بکنه. بیشتر به خودت برس ورزش کن با دوستات برو بیرون و... یعنی به جای اینکه مرتب به شوهرت بگی چیکار بکنه چیکار نکنه به علاقمندیهای خودت برس. اون آدم هم اگه خواست کنارشما زندگی خوبی داشته باشه ناچار باید تغییراتی توی شیوه زندگیش بده.

سلام،

به تالار همدردی خوش آمدید.

ضمن استفاده از راهنمایی های دوستان، حتماً این تاپیک رو هم مطالعه کنید:

با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

به خصوص آقای sci در این تاپیک جوابهای خوبی دادند.

موفق باشید.