مشكل فرزند خوانده ام(خواهش مي كنم كمكم كنيد)
سلام من وهمسرم مدت 10 سال بچه دار نميشديم (يعني بچه همون ماه هاي اول بارداري سقط ميشد)بعد تصميم گرفتيم يه بچه از پرورشگاه برداريم وچون اون موقع تازه بچه ام سقط شده بود وپسري كه برداشته بوديم 6 روز بيشتر نداشت بهش شير خودمو دادم وبا همين شير بزرگش كردم خلاصه تا سن 7 سالگي كه ميخواست بره مدرسه با يه روانشناس صحبت كردم و گفت چون محيطتون كوچيكه وممكنه يه كسي به بچه بگه واين خيلي بده وقبلش حتما بايد خودت بگي ومنم بهش گفتم البته به توصيه روانشناس اول از يه قصه شروع كردمو بعد بهش گفتم پدرومادرت تو تصادف مردند ومنم چون بچه هام ميمردند وخيلي هم بچه دوست داشتم تصميم گرفتيم تورو برداريم ومثل بچه خودمون بزرگت كنيم والان خيلي دوست داريم خلاصه الان مشكلي از اين بابت ندارم ولي چيزي كه منو وبچه مو خيلي آزار ميده اينه كه خيلي غرور داره(الان 11 سالشه) و از اينكه بفهمه مثلا خاله هاش يا مادربزرگش يا هركس ديگه اي اين مسئله رو بفهمن وحشت داره (البته بزرگتها خبر دارن ولي هيچي به روش نميارند)وزود عصبي ميشه به طوريكه ديگه هيچي حاليش نيست وممكنه هر كاري بكنه ورو اين مسئله خيلي حساسه مثلا چند وقت پيش يكي از دخترخاله هاش كه تقريبا هم سن وساله بهش گفته توبچه خريدني هستي واونم به حدي محكم گردنشو گرفته بود وگريه ميكردكه نزديك بود خفه بشه به نظرتون چي كار كنم كه اين حساسيتش كمتر بشه خواهش ميكنم كمكم كنيد....:203:در ضمن من بعداز 7 سال كه اين بچه رواز پرورشگاه گرفتم خودم دوباره بچه دار شدم واين دفعه به خواست خدا موند والان يه پسره6 ساله است
RE: مشكل فرزند خوانده ام(خواهش مي كنم كمكم كنيد)
سلام دوست من به تالار خوش امدي
بايد بگم اينكه دوباره بچه دار شدي و اينبار بود بخاطر كار خيريه كه كردي و گره مشكل تو به خاطر اين كار خير باز شد پس سعي كن هيچوقت اين گره گشا رو فراموش نكني كه خدا قهرش مي گيره و انوقت .........
بايد هر جوري شده اين مسئله رو براش روشن كني و از حساسيتش كم كني وگرنه مثل يك عقده باهاش بزرگ مي شه و مشكل ساز مي شه
RE: مشكل فرزند خوانده ام(خواهش مي كنم كمكم كنيد)
ممنونم هنرمند عزيز
ولي اگه ميشه به من بگين چه جوري بهش چي ها رو بگم تا اين حساسيتش كم بشه .اوهرروز داره بزرگتر ميشه ومن دائما نگرانشم
RE: مشكل فرزند خوانده ام(خواهش مي كنم كمكم كنيد)
سلام من فکر میکنم پسرتان را پیش یک روانشناس کودک ببرید تا حضوراً با توضیح و تفسیر مسئله ای را که در سن خودش برایش بی اندازه بزرگ شده است بی اهمیت کند البته اگر خودتان این کار را انجام دهید بهتر است.
خانم masalf او دیگر بچه شماست نمیتوانید دورش بیندازید برایش داستان مردان بزرگی را بگویید که پدر و مادر نداشتند و افراد مهربانی آنها را به فرزندی قبول کردند و برایشان دلسوزترین بودند .به او بفهمانید که مهم نیست پدر و مادر آدم چه کسانی هستند این مهم است که چقدر دوستش دارند .
به او بگویید این مهم نیست که تو از کجا آمده ای مهم این است که خدا تو را به ما هدیه داده است و ما تورا از صمیم قلب دوست داریم و ما و الدین واقعی تو هستیم.
ضمنن دختر خالش هم خیییییییییلی حرف بدی زده
خانم masalf خیلی از زوجهای هنرپیشه بزرگ هالیود با تمام ثروت و معروفیتی که دارند علاوه بر فرزند تنی خود تعدادی از بچه های فقیر را از آفریقا یا کشورهای فقیردیگر به فرزندی میگیرند و به نیت خیر خواهی کنار فرزند خود بزرگ میکنند.
شما هم یک خیر خواه بزرگ هستید بهترین آرزوها را برایتان دارم.
RE: مشكل فرزند خوانده ام(خواهش مي كنم كمكم كنيد)
ممنونم آرزو جان
من باهاش در اين موارد خيلي صحبت كردم ولي او بيشتر از اين ميترسه وناراحت ميشه كه كسي از دوستاش ويا فاميل بهش بگن رداين موارد خواااااااااهش ميكنم بهم بگين چي بهش بگم
خواهش ميكنم راهنمايي كنيد
RE: مشكل فرزند خوانده ام(خواهش مي كنم كمكم كنيد)
اول از همه بايد براي اطرافيان روشن كنيد كه ديگر چنين حرفهايي را جلوي پسر شما بيان نكنند و بايد گوشزد كنيد كه به كودكانشان ( كساني كه مطلع هستند ) هم بياموزند كه تكرار نكنند و يا بگويند كه اين مسئله حقيقت نداشته و اين پسر پسر واقعي مامان نگران مي باشد و ما اشتباه فكر مي كرديم
اطرفيان نقش به سزايي مي توانند داشته باشند نوع نگاه ، لحن حرف نوع رفتا همه مي تونه مشكل ساز باشه . پسر شما الان همه چيزو مي فهمه و ديگه بچه نيست كه متوجه نشه .
بايد براي پسرتون روشن كنيد كه چقدر اورا دوست داريد و بگوييد كه اگر تو نبودي شايد من هيچ وقت بچه دار نمي شدم و اين از بركت توست و بگوييد به همين دليل است كه اورا خيلي بيشتر دوست داريد و حاضر نيستيد ناراحتيش را ببينيد
بايد كم كم از ذهنش خارج كنيد احتياج به زمان است و عجله اي نمي شود
RE: مشكل فرزند خوانده ام(خواهش مي كنم كمكم كنيد)
سلام دوست عزيز
برخي اوقات استرس و ترس از بچه دار نشدن آنقدر زياد است كه يك زوج به هر دري مي زند بچه دار نمي شود ولي با آوردن يك بچه و كاهش اضطراب و دلهره بعد از مدتي آن زوج بچه دار مي شوند . اين پسر هم براي شما نعمت و رحمت هست . بهتر است كه حتماً به نزديكانتان گوشزد كنيد كه هيچ صحبتي در اين مورد نكنند حتي در بين خودشان . چراكه دخترخواهرتان هم با توجه به حرفهايي كه در خانه شنيده اين حرف را زده .
براي پسرتان داستانهايي را از افراد موفق كه پدرومادر نداشته اند به زبان كودكانه بگوييد از جمله داستان زندگي پيامبر خودمان .
به او بگوييد كه خدا آنقدر او را دوست داشته است كه فوراً بعد از فوت پدرومادرش، پدرومادر ديگري به او داده است و هرگز او را تنها نمي ماند.
به خدا توكل كنيد .
RE: مشكل فرزند خوانده ام(خواهش مي كنم كمكم كنيد)
سلام masalf:72:
به تالار همدردی خوش آمدید .
به نظر من مهمتر از هر چیزی اینه که این پسر در حال حاضر تفاوتی با فرزند تنی شما نداره و شما اونها رو یکسان دوست دارید ...
توصیه می کنم حتما با یک مشاور خانواده در تماس باشید . چون این رفتار فرزند شما نشان دهنده ی احساس ناامنی ست . بهتر است زیر نظر یک مشاور منشاء این ناامنی که می تواند حتی در خود شما و دیگر اعضای خانواده نهفته باشد شناسایی و به طور اصولی و آگاهانه رفع شود ...
موفق باشید .