1 فایل پیوست
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
سلام
وقتی به زندگی نگاه می کنم می بینم شکست های زیادی خوردم هرچیزی که خیلی برام مهم بوده از دست دادم و.....اما این روزا از اوج تمام اشک ها و ناله هام خدا رو حس کردم و حس کردم اون صدای منو دوست داره .....شما هم همین حسو داشته باشید اگر چیزی رو خواستیم و اون نداد این یعنی صدای ما رو دوست داره می خواد که بازم بشنوه.....
خدا جون هممون دوست داریم.....
اگه ما بعضی وقتا تو رو فراموش کنیم تو بنده های خوب زیاد داری اما خدا اگه تو یه لحظه ما رو یادت بره ما خدای دیگه ای نداریم.....:72:
RE: وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
یک روحانی پیر گفت :
با ما از دین سخن بگو .
و او گفت :
آیا من امروز از چیزی جز دین سخن گفته ام ؟
آیا دین چیزی جز همه ی کردارها و پندارهاست ؟
و نیز آیا جز آن چیزی ست که نه کردار است و نه پندار ؛
بلکه از جنس حیرت است و اعجاب ؛
که چشمه آسا ؛
مدام در روح می جوشد ،
حتی آن زمان که دست ها ،
سنگی را می تراشند
و یا چرخ بافندگی را می گردانند ؟
کیست که بتواند ایمانش را
از عملش جدا کند ،
و یا باورش را از اشتغالش ؟
کیست که بتواند روز ها و شب هایش را بر زمین بگستراند
و بگوید : (( این از برای خدا و این از برای خودم ؛
این از برای روحم و این از برای تنم )) ؟
همه ایام شما ،
بال هایی هستند که در هوا می تپد
و از خویشتنی به خویشتن دیگر می کوچند.
RE: وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
چقدر صبوره خدای بزرگ. انقدر صبر داره که ذره ای از آن را حتی بندگان برگیزده ندارند. اینقدر به ما بی وفایی می کنیم بندگی اش را به جا نمی آوریم با هم محبت و احسان. نمی دانم چرا ولی این نشون می ده که خدا خیلی دوستمون داره. محبت و گذشتش حد نداره و خشمش هم برای من بنده زیباست چون نشون می ده که به من توجه داره منو می بینه رو کارام حساسه بهم تذکر میده. دوستت دارم با قبل کوچک و محدودم.
RE: وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
سلام بچه ها من امروز وارد سايت شدم و كلي حال كردم. 4 روز پيش عشقي كه 6 سال از عمرمو به پاش ريختم تركم كرد . و فقط تو اين چند روز خدا كمكم كرد تا به زندگي برگردم. من حضور خدا رو خيلي واضح تو زندگيم حس مي كنم و خوشحالم كه دوستاي خوبي مث شما پيدا كردم
نور خورشيد كه از لاي اين رشته هاي در هم تنيده ي ابريشم چشمهايم را ميزند،
يعني پروانه شده ام
ديگر به هيچ چيز پيله نخواهم كرد
RE: وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
اگر من جاي او بودم
همان يك لحظه اول
كه اول ظلم را مي ديدم از مخلوق بي وجدان
جهان را با همه زيبايي و زشتي
بروي يكدگر ويرانه ميكردم .
عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم
كه در همسايه صدها گرسته ، چند بزمي گرم عيش و نوش ميديدم
نخستين نعره مستانه را اموش آندم
بر لب پيمانه ميكردم
عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم
كه ميديدم يكي عريان و لرزان، ديگري پوشيده از صد جامه رنگين
زمين و آسمان را
واژگون ، مستانه ميكردم
عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم
نه طاعت ميپذيرفتم
نه گوش از بهر استغفار اين بيدادگر ها نيز كرده
پارع پاره در كف زاهد نمايان
سبحه صد دانه ميكردم
عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم
براي خاطر تنها يكي مجنون صحرا گرد بي سامان
هزاران ليلي نازآفرين را كو بكو
آواره و ديوانه ميكردم
عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم
بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان
سراپاي وجود بي وفا معشوق را
پروانه ميكردم
عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم
بعرش كبريايي ، با همه صبر خدايي
تا كه ميديدم عزيز نابجايي ، ناز بر يك ناروا گرديده خواري ميفروشد
گردش اين چرخ را
وارونه بي صبرانه مي كردم
عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم
كه ميديدم مشوش عارف و عامي زبرق فتنه اين علم عالم سوز مردم كُش
بجز انديشه عشق و وفا، معدوم هر فكري
در اين دنياي پر افسانه ميكردم
عجب صبري خدا دارد !
اگر من جاي او بودم
همين بهتر كه او خود جاي خود بنشسته و ، تاب تماشاي تمام زشت كاريهاي اين مخلوق را دارد
وگرنه من به جاي او چو بودم
يكنفس كي عادلانه سازشي
با جاهل و فرزانه ميكردم
عجب صبري خدا دارد ! عجب صبري خدا دارد !