چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
سلام دوستان خوبم.من با خواستگارم راجع به مسائلی مثل مهریه و حق تحصیل و کار قبل از ازدواج و محل ازدواج به توافق رسیده بودیم قبل از اینکه این بحثا رسما مطرح شه،اما شب خواستگاری که ما شروط رو گفتیم پدرش نپذیرفت و مرتب چک و چونه میزد که مهر رو کم کنه و داماد هم هیچ حرفی نمیزد.به نظر شما این کارش معنیش این نیست که دیگه رو حرفاش نمیشه حساب کرد؟
RE: چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
ميدوني عزيزم هميشه نميشه گفت حرف خانواده با بچه ها يکي است شايد کاملا حرفارو بين خودتون نهايي نکرده بودين و اينکه به نظرم بهترين کار حرف زدن علت اين موضوع رو پرسيدي ازش؟
RE: چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
نه نپرسیدم منتظرم خودش و خانوادش تصمیم بگیرن که شرایط ما رو میپذیرن یا نه.نمیخوام با گفتن من تحت تاثیر قرار بگیره،میخوام بدونم بی دخالت من چه تصمیمی میخواد بگیره.بعضی موارد رو با صراحت قبول کرده بود و بقیه رو هم نفی نکرد.چرا همون موقع که من گفتم عروسی تو شهر ما باشه چیزی نگفت؟با این کارش دلمو زده.میشه یک نفر 1سال مدام اصرار کنه طرف بپذیردش و 3بار بیاد خواستگاری و در نهایت شروط عرفی ما رو قبول نکنه؟
RE: چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط طلا محمدی
سلام دوستان خوبم.من با خواستگارم راجع به مسائلی مثل مهریه و حق تحصیل و کار قبل از ازدواج و محل ازدواج به توافق رسیده بودیم قبل از اینکه این بحثا رسما مطرح شه،اما شب خواستگاری که ما شروط رو گفتیم پدرش نپذیرفت و مرتب چک و چونه میزد که مهر رو کم کنه و داماد هم هیچ حرفی نمیزد.به نظر شما این کارش معنیش این نیست که دیگه رو حرفاش نمیشه حساب کرد؟
طلا جان شايد ايشون نخواسته در اون لحظه با ابراز مخالفت منجر به بهم خوردن مراسم خاستگاري يا تشنج فضا بشه.. شايدم زير حرفش زده.. شايد هم قدرت مخالفت با والدينشو نداره.معني اين كارش دقيقا اين نيست كه شما فكر كردي.در باقي موارد چطور عمل كردن. شما مگه چقدر مهريه گذاشتيد ؟اين هم مهمه!در ضمن اين برخورد ايشون و پدرشون بر روند خاستگاري چه اثري گذاشت؟
RE: چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
مهریه 2000 تا سکه و 3دانگ خونه گفتیم که تو فامیل ما کاملا عادیه و 2 برابر اینو هم قبلا تو خونوادمون داشتیم.
خواستگاری خوب پیش رفت و قرار شد که بقیه بحث تو جلسه بعدی باشه.حق طلاق خواستم میگه به هیچ وجه نمیدم و مقدار مهریه رو هم میگن تاریخ تولد بزنید
باهاش صحبت کردم گفتم چرا رو حرفات نموندی؟گفت سر مهریه که چونه زدن رسمه،گفت 2000 تا مسخرس،راجع به حق طلاق گفت نمیدم،راجع به اینکه عروسی تو شهر ما باشه هم گفت یادم رفته این قولو بهت دادم
RE: چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
عزیزم طلا جان فکر نمیکنی شما و خانوادتون زیادی خودتونو توی سختی انداختید؟
یعنی چی مهریه 2000 و سه دونگ خونه و حق طلاق؟
بنظرت 2000 تا سکه خوشبختی میاره؟ و همنطور حق طلاق؟
شما هنوز ازدواج نکرده دنبال گرفتن حق طلاقی؟
بعدشم اگرم قرار باشه طلاق بگیری مطمئن باش بخاطر اینکه زودتر راحت شی مهریتو می بخشی پس معقولانه انتخاب کن و درست مهریه و شروط بذار
بدت نیاد اگه منم جای خواستگارت بودم زیر حرفم میزدم چون میخوام زندگی کنم با عشق و علاقه نه اینکه از اولش استرس و فکر اینو داشته باشم که باید بتونم 2000 سکه بدم و همنطور هرلحظه منتظر باشم که تو بیایی و بگی طلاق میخوام
RE: چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
دوست عزيز سلام
تو عنوان تاپيكت پرسيدي چرا خواستگارم سر حرفش نموند؟
خب اين هم جوابش:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط طلا محمدی
مهریه 2000 تا سکه و 3دانگ خونه گفتیم که تو فامیل ما کاملا عادیه و 2 برابر اینو هم قبلا تو خونوادمون داشتیم.
طلاجون ميبخشي اينجور رك ميگم: هدفت از اين مقدار مهريه و حق طلاق چيه؟
به نظرت خوشبختي برات مياره؟
باور كن ازدواج خيلي مقدس تر از اين حرفاست. ارزش يه ازدواج صحيح خيلي بالا تر از اين مقدار مادياته.
خيليها بدون ذره اي از مال دنيا خوشبختند ولي بعضيا با داشتن ثروت و مكنت زياد حتي يه خنده از ته دل هم ندارن.مطمئن باش اگر با اين پسر خوشبخت بشي بعد ازدواج حتي مقدار مهريت رو يادت نمياد و اگر هم با هم نسازين ميگي مهرم حلال جونم آزاد. پس به چه دردت ميخوره
عزيزم ديدت رو نسبت به ازدواج صافتر و عميقتر كن. شما الان بايد تمام ذهنت درگير اخلاق اون فرد باشه نه درگير ميزان سكه.
از نظر من هيچ پسر عاقلي اين شرطو قبول نميكنه. ميدوني چرا ؟ چون پيش خودش ميگه اين دختر حق طلاق داره پس براحتي ميتونه جدا بشه و اونوقت من چطور اين مهريه بالا و سنگين رو بدم؟ باور كن اگر دختري واسه داداشام اين شرطو ميذاشت ما پشت سرمون رو هم نگاه نميكرديم نه به خاطر مقدار مهريه بلكه بخاطر ديد ماديش به ازدواج
RE: چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
سلام دوست خوبم
اين مهريه هاي بالا و حق طلاقي كه گفتيد مهمترين نشانه عدم شناخت كامل روحيات خواستگارتون هست ، مهريه تضميني براي زندگي و دوام آن در آينده نيست ، بلكه يك هديه زيباست هست براي زن كه خداوند اين رو قرار داده تا شوهر مفت و مفتي حق بهره برداري از لذات زيباي وجود زن رو نداشته باشه ...
اما چون افراد شناخت ندارند روي روحيات هم ، اين مهريه رو سعي ميكنن اين رو تضميني براي زندگي قرار بدن ،،،
اين اشتباه بسيار بزرگ جامعه ما شده ، و يك معضل ...
دوست عزيزم به جاي اينكه اينقدر روي مهريه مانور بدي ، عوضش هم و غم خودت رو روي اين بذار كه نسبت به همسرت از همه جهات شناخت پيدا كني ، صحبت يه روز و دو روز و ... نيست ، شما قراره تمام سرمايه ها و عظيم ترين سرمايه هاي اين عالم ( عمر و احساسات و روح و آرامش و جواني و زيبائي و ....... ) خودت رو با او به مشاركت بذاري ، از اين مشاركت عظيم انتظار چه سودي داري ؟ 2000 تا سكه سود براي اين سرمايه و مشاركت به نظرت كافيه ؟؟؟ 10000 هزار تا چي ؟؟؟ 100000000000000000000000000000 چي ؟؟؟
فكر نكن ازدواج يه هندونه سر بسته است كه از داخلش كسي خبر نداره تا بخواي تضميني براي خوب و بد شدنش قرار بدي ،،،
بهترين سود اين مشاركت بزرگ چي ميتونه باشه : تكامل ؟ بهشت الهي ؟ فرزندان صالح ؟ آرامش روحي و رواني ؟؟؟ و يا ............ كدامش ؟ اگه اينا سود خوبي هسن يادت باشه : وقت بذار تا تمام نقاط كور و مجهول رفتاري ، اخلاقي ، اجتماعي و .... شوهر آينده خودت رو براي خودت روشن كني ... اونوقت نظرت به همه زندگي عوض ميشه ...
باور كنيد من و همسرم چنان شناختي به هم داشتيم كه وقتي پدر همسرم گفت : مهريه 350 سكه ، راضي نبودم ، اما همسرم خودش منو كشيد كناري گفت تو قبول كن ، من يك ساعت ديگه همه رو ميبخشم ، منم به خاطر حرف او يه سفر كربلا خودم در جمع اضافه كردم ، بعد از عروسي همه مهريه رو بخشيد و گفت فقط سفر كربلا رو مي خوام ،
الان هم حدود 11 سال زيباترين زندگي ها رو داشتيم و فكر كنم انشاالله اگه همين جور پيش بره كه دست خودمون هست و قطعا پيش خواهد رفت ، اگه عمر نوح و لقمان و سلمان و .... رو هم بذاريم و كنار هم زندگي كنيم ، به تنها واژه اي كه هرگز نخواهيم فكر كرد طلاق است ...
فردي كه هنوز ازدواج نكرده ، فكر طلاق او را آزار ميده ، اين نشانه چيست ؟؟؟ هم نشانه عدم شناخت و هم تحت تاثير قرار گرفتن حرف افرادي هست كه قصد كرده اند بنيان خانواده ها رو از هم بپاشن ...
خلاصه عزيزم : چشم را باز كن ، از قواعد و قانون هاي كاذب و چهارچوب هاي ساخته دست مغرضاني كه كانون گرم خانواده هاي اسلامي را نشانه رفته اند بيرون بيا ، آزادانه فكر كن ، او را حقيقتا به تمام معني ، بشناس ، اگر مردي است مرد زندگي انتخابش كن و توكل كن به خدا و پيوند دهنده دلها ،
اگر هم نيست مرد زندگي ، قاطعانه خطش بزن و دنبال حق طلاق و ... نرو
اين نظر من هست ، هم قابل رد و هم قابل قبول ...........
به اميد اينكه زوج هاي ما قبل از ازدواج به جاي اينكه به گزينه هائي مثل طلاق و جدائي .... فكر كنن ، به لحظات شيرين زندگي زناشوئي و امتيازات اشاره گشته به آن در قرآن و ... فكر كنن
آري مي شود ....
يا علي :72::72::72:
RE: چرا خواستگارم رو حرفش نموند؟
با تشکر از همه دوستان.هدف من از گرفتن حق طلاق و مهریه بالا تضمین خوشبختی نبود ،به نظر من اگه روزی هرکدوم از طرفین به این نتیجه رسیدن که قادر به ادامه اون زندگی نیستن باید بتونن بی دردسر از هم جدا شن،نه اینکه علاوه بر رنج وعذاب ناشی از عدم سازش،دغدغه دویدن توی دادگاه و... رو هم داشته باشن.مهریه رو هم به این خاطر میگم باشه که اگه نباشه فرقی نداره با حالتی که حق طلاق با مرده و زن مهریشو میبخشه.زن نباید حقوقشو از دست بده.منصفانه نیست که فقط مرد حق طلاق داشته باشه .هیچ آدمی حتی خودشو نمیتونه تضمین کنه که در آینده تغییر نکنه،من نظرم اینه که اگه اوضاع در آینده جوری پیش رفت که نتونستیم با هم زندگی کنیم من بتونم راحت ازش جدا شم و مهریم رو هم نمیگیرم مگر اینکه طرف منو به جایی رسونده باشه که بخوام کارای بدش رو تلافی کنم با گرفتن مهریه.