خیانت شوهر با داشتن دو بچه
من 33ساله وهمسرم 36ساله است ما 8سال پیش زندگیمان را از سطح صفر شروع کردیم وبا تلاش دو نفری به سطح مالی خوبی رسیدیم و صاحب دو فرزند شدیم بطوریکه در فامیل از خوشبختی زبانزد هستیم اما مشکل از انجا شروع شد که سال پیش من متوجه تغییرات خاصی در همسرم شدم از smsهای مشکوک وماندن در محل کار زیاد و....تا اینکه فهمیدم او با همکار متاهل خود روابط عاطفی پیدا کرده است از خرید هدایا گرفته تا کمک در خرید منزل وماشینو...خلاصه همه جوره در خدمت بوده بعد از مدتی فهمیدم این ارتباط بیشتر از جانب شوهرم است و ان خانم ظاهرا این دوستی را رد کرده است خلاصه بماند که من چه روزهای سختی را پشت سر گذاشتم شوهرم گاهی انکار میکرد وگاهی تایید همیشه خانه امان در جنجال بود وحالا من خیلی درمانده ام روابط ما در بدترین شکل خود قرار دارد او هنوز هم گاهی رفتار های مشکوک دارد می گوید باید این رابپذیری که ما در زندگیمان عشق نداریم و همینجوری بخاطر بچه ها ادامه بدهیم تو راه خودت را برو من هم همینطور. بعد گاهی دم از علاقه به من میزند ومن مانده ام مات و سرد خواهش میسکنم به من بگویید چه کنم
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
اگر احساس اینکه عشق تو زندگیتون کمرنگ شده رو دارید.پس دوباره شروع کن.میتونی بسازیش .عقب نشینی نکن.وقتی هنوز میبینی که به تو ابراز علاقه میکنه این یعنی اونم اشفته شده.درمونده شده.کشف کن مشکلاتتون رو .یکنواخت شدن زندگی رو از بین باید ببری.ادامه بده....
اولین قدمت این باشه که تا جایی که میتونی تلاش کنی مصر باش مطالعه و مشورت داشته باش....
اما بی تحرک نباش.
مدام برای همسرت مانور نده که با 1 نفر دیگه ارتباط داره.همسرت هنوز تو خونه تو هست.از ساعت هایی که با هم تو خونه اید به بهترین نحو برای تغیر شرایط استفاده کن.:72:
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
سلام
خوش آمدی
دوست خوبم مقالات و تاپیکهای بسیار زیادی مشابه شما ثبت شده سفارش میکنم اونها را حتما مطالعه کن
احتمالا شما در خصوص رابطه کلامی و فرا کلامی نیازمند کسب مهارت هستید سفارش میکنم قسمت مهارتهای زندگی نیز یک سری بزنید
دعاگوی شما هستم:72::72::72::323:
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
من هم در برزخ بدی گرفتار شدم وقتی یاد حرف هایی که به اون خانم می زده و هیچ موقع به من نگفته میسوزم وقتی یاد حرفهای تلخ و نیش داری که به من میزنه ... نمی دونم گاهی تصمیم میگیرم که دوباره شروع کنم ببخشمش اما اون دوباره کاری میکنه که من دوباره به قعر دره تنهایی پرت میشم وقتی به بچه هام نگاه میکنم دلم میسوزه میدونم جدایی بدترین راه حله اما از شر افکارم هم نمی تونم خلاص بشم مدام برام قسم میخوره که چیزی نیست اما همیشه یه چیزی پیدا می شه مثل دیروز که کارت خرید از یه فروشگاه رو از کیفش پیدا کردم بهش گفتم اولش گفت چیزی نخریدم بعد شب با یه روسری اومد خونه گفت برای تو خریدم اما فروشگاه خرید پالتو و کیف وکفش رو تایید کرد من چیزی بهش نگفتم چون دروغی جدید رو میشنوم من خیلی خسته ام ابراز علاقه به اون یه جورایی خیانت به روحمه چون می دونم اون داره ادامه میده
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
مي تونيد قبل از اين كه وارد مسايل حسي بين خودتون و همسرتون بشيد. به صورت منطقي مساله رو براي همسرتون حلاجي كنيد. به نظرمي رسه همسر شما به وخامت اوضاع آگاه نيستند. بهشون يادآور بشيد (بدون آه و ناله هاي احساسي و محكوم كردن)كه اين خانم متاهل هستند و همكار. اگه شوهر اين خانم متوجه چيزي بشن ايشون علاوه بر مسايل قانوني و قضايي ..كارشون ،آبروشون و اعتبارشون رو هم از دست خواهند داد اون موقع سرپرست خوبي (در صورت گذشت شوهر اون خانم و قانون) نيز نمي تونند براي بچه هاتون كه ايشون انقدر اهميت بهشون ميدن باشن.
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
شوهرم هر وقت که جدی باهاش صحبت میکنم میگه که اون خانم رو جور دیگه ای دوستش داره میگه اون مثل بچه ام میمونه من هیچ وقت زندگیمو خراب نمی کنم تو هستی منم هستم اما اون مثل نیمه گمشده ام می مونه به من میگه قبول کن عشق باید پیش بیاد ما زوج موفقی هستیم بین همه اما تو رابطمون یه چیز کمه واون عشقه ونمیشه اونو ایجاد کرد با این گفته هاش یعنی همینه که هست من همینم وبهتر هم نمیشم .به نظرتون امیدی به بهبود این رابطه هست یه رابطه موفق تو خالی وبازنده این موضوع منم چون اون هم عشقشو داره هم زندگیشو اما من چی
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
لیلا جان
به نظر من همسرت جایی رو پیدا کرده که محبتش رو اونجا بریزه .جایی که قلبش اونجا بیش تر میتونه محبت کنه و البته محبت هم میبینه.
ببین ادما علاوه بر اینکه دوست دارن محبت ببینن دوست دان محبت کنن.تو باید خونه رو طوری درست کنی که همسرت بتونه محبت کنه و از این محبت کردنش به تو و به بچه ها لذت ببره:43:
از نکته های کوچیک خیلی باید استفاده ببری.مثلا جتی از اینکه یه لیوان چای کنار هم میخورین.از اینکه یه روسری برات خریده .نشون بده چقدر بهت کمک کرده که با هم چای خوردید بذار احساس خوشبختی و قدردانی تو رو احساس کنه.
نشو بده واقعا به اون روسری نیاز داشتی.
رو این مسایل کار کن.
حس قدرشناسی این رو تو مردت تقویت کن.
اصلا ابدا به طلاق فکر نکن.
زندگیت درست میشه.بحث خیانت به روح اصلا درست نیست.تو قرار نیست به شوهرت فقط محبت کنی...
تو قراره یادش بدی بهت محبت کنه نه با گدایی کردن ....
8 ساله این رو نسبت به تو فراموش کرده پس باید صبور باشی و جر و بحث نکنی.وقت بذاری تا شوهرت یاد بگیره علاقش رو تو خونه بریزه.تا احساس رضایت و ارزشمندی کنه.
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
شوهرم یک دنیای قشنگی رو تو ذهنش ساخته و اصرار داره ما با هم نمی تونیم به انجا برسیم من خیلی فکر کردم خیلی کتاب خوندم می دونم ما تو زندگیمون فقط روزمرگی کردیم وخیلی حرفها وکارها رو نکردیم اما حالا برای شروع دیر نیست شوهرم فکر میکنه عشق را جای دیگه حس کرده ایا میشه ما هم با هم با گذشت این سالها دوباره شروع کنیم یاد اون عشق رو چه جوری میشه کمرنگ کرد ایا رفتن به مشاوره کار خوبیه چطور دوباره شروع کنیم
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
آفرین عزیزم....
تمام تلاشتونو بکنید :72::72:
البته با مطالعه و اگاهی و با کمک از شناختتون از روحیات همسرتون خواستهاشون و حساسیتهاشون مطمئن باش موفق میشین. حتما به مشاوره حضوری بروید خیلی میتونه کمکمتون کنه.
RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه
سلام لیلا جان من شخصا با این روشهای مسالمت آمیز مخالفم..لااقل در این گونه مسائل جدی
فکر میکنم باید برخورد کاملا قاطع ونابود کننده باشه این رابطه با این خانم به هرقیمتی باید کات شه این گام اوله
شوهرت ته دلش حتی نیاز به این مبارزه تو با اون خانم داره (که بفهمه واست مهمه) البته در چارچوب منطق به این شکل که شما تماس بگیری ومنطقی با اون خانم صحبت کنی که آیا به نظر شما این رابطه با مرد زن دار صحیحه؟؟آیا شوهر شما از نظرش این رابطه عشقی صحیحه؟؟و نهایتا منطقی با شوهر اون خانم تماس بگیری ودر جریان بگذاریش(هر چند به نظرم اصلا اون خانم شوهر نداره)
باید اهمیت زشتی کار شوهرت را نشانش بدی و واسه زندگیت بجنگی..که نا محرم وغیر وارد نشه مشاور هم خیلی خوبه ولی این کارها به نظر من ضروریه تا میزان اهمیت مسئله واسه شوهرت مشخص شه رابطه عشقی آنها را هم چندان باور نکن این روابط بیشتر جنبه جنسی داره واسه آقایون تا عشقی...از موضع قدرت با شوهرت برخورد کن نه ذلت
بگو از نظر تو رابطه شما کاملا خوب وعاشقانه است (حتی اگه نیست تو اینو بگو)و اون خانم احتمالا اهداف مالی وتلکه کردن داره اینو بارها به شوهرت بگو که اون خانم عاشق تونیست و دنبال کسب سوده...بگو که شما مردها زنها را نمی شناسید ..هیچ زن غریبه ای در راه خدا واسه چش ابرو عاشقتون نمیشه ...یا ترشیده ولنگ شوهره...یا دنبال تیغ زدن شماست ...یا مطلقه وبیوه است وبا خراب کردن زندگیت میخواد عقده زندگی بد خودشو خالی کنه که بگه فقط من بد بخت نیستم همه زنها ولو شوهر دار بدبختن.(این کاملا در ناخودآگاهشه).. اینو لااقل خودت بفهم و بدون در 36 سالگی مردی عاشق نمیشه وفقط دنبال سکسه.... (ولو با یک عفریته)
روابط جنسی را گرم و عاشقانه کن گرم وپر شور باش و گور بابای اون خانم...زندگیت را قهرمانانه از دست اون دزد دربیار