کابوس ها داره دیوونم میکنه

سلام . من پسری 24 ساله هستم و با یه دختر رابطه ی دوستانه دارم و قصدمون ازدواج هست . مدتی پیش براش خواستگار اومد .حدود یک ماه پیش.اون بهش جواب رد داد اما به من میگفت سعی کنم زودتر اقدام کنم .من هم چون از پشتیبانی خانوادم به اندازه کافی برخوردار نیستم گفتم حتما باید اولش کار داشته باشم . یه سری صحبتها شد و تصمیم گرفته شد که من در اسرع وقت کار پیدا کنم .از اون روز تابحال به شدت همه جا دنبال کار میگردم. فکرم مشوش هست و اضطراب زیادی دارم . روی هیچ چیزی تمرکز ندارم و بد تر از همه اینکه هر شب کابوسهای وحشتناکی میبینم که باعث میشه در طول روز علاوه بر استرس خودم فضا و حس درون کابوسها هم به من القا بشه. گاهی هم سردردپیدا میکنم. اون خانم به من گفته آروم باشم و نیازی نیست نگران باشم و همه چی طبق روال گذشته هست...ولی نمیتونم
سعی کردم با روشهای خودهیپنوز افکارمو آروم کنم اما متأسفانه اون شب هم کابوس دیدم اما کابوس جادوگری و هیپنوتیزمو شعبده بازی
تو شهرمون هم روانشناس یا نیست یا کسی سراغ نداره...
اما اینجا امیدوارم کسی بتونه کمکم کنه

سلام افق عزیز
ورود شمارو به جمع صمیمی همدردی تبریک میگم.
درنوشته هاتون پریشانی وآشفتگی حالتون کاملا واضح هست،اما باید بپذیرید که جای هیچ نگرانی نیست وشما موضوع را پیچیده تر کردید.ارام باشید وتوکلتون به خداباشه که بهترین حلال مشکلات هست.برادر عزیز از حرفاتون اینطور به نظر می رسه که دختر خانوم هم به شما علاقه مندند پس حتما صبرخواهد کرد.درغیراین صورت مطمئن باشید که عشق ایشان حقیقی نبوده.زیرا که هنوز سن زیادی ندارید.
بازهم توصیه می کنم یاد خدا بهترین آرامش دهنده قلبهاست.

واقعیت اینه که من آدم اکتیوی هستم و از بیکاری متنفرم. تا حالا هم اگه با بیکاری کنار اومدم به خاطر این بوده که سرم رو با چیزهایی که میتونن برای آینده شغلی و تخصصم مفید باشن گرم کردم . اما هرچقد تقلا میکنم حس میکنم تنها وقتم تلف میشه . به عنوان مثال کسانی رو میبینم که ده در صد تخصص من هم چیزی بلد نیستند . اما بسادگی از طریق آشناهاشون یا پشتیبانی خانوادشون ترقی میکنن. اونوقت من با امید به اینکه روزی شغل مورد نظرم رو پیدا کنم شب و روز زحمت میکشم.تجربه من هم از یکسو میگه فردا فرصتهای شغلی غیر مرتبط با علاقم ممکنه پیش بیاد و بخوام اونها رو انتخاب کنم تا رو پای خودم بایستم.
بعد از بوجود اومدن این مشکل هم نمیتونم دیگه مثل سابق روی چیزهایی حساب باز کنم که معلوم نیست کی بتونم از کاشته هام نتیجه بگیرم . یعنی اگه مثل سابق روی یادگیری و تخصص متمرکز بشم ممکنه وقت بگذره آخرش صبر ایشون هم تموم بشه

من موردم از کابوس...
از وقتی که این تاپیکو زدم دوبار دیگه کابوس دیدم... کمک کنید

پسرم كابوس ها در غالب موارد از اضطراب ها و زخم هاي قبلي و .. و.. منشاء مي گيرن.در كابوس ها چه مي بيني؟ آيا هميشه كابوس خاصي رو ميبيني؟
آيا از اونايي هستي كه دير و پر حجم شام ميخورن؟ آيا با معده پر و ذهن پر از دغدغه به بستر ميري؟اينا همه مي تونن دليل كابوس بشن؟ آيا كابوس هات با تگي نفس و احساس خفقان همراهن؟يكي از دوستام دچار اختلال خفيف تنفسي بود و هميشه دچار اين حال ميشد . با اصلاح اختلال بهتر شد .
آيا كابوس هات در مورد اون خانمه يا متعدد ه. ؟ وضع حل ناشدني اي نيست ديگه كم كم بايد بري پيش يه مشاور تا به كمتر كردن تنش هات كمك كنه.