تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
سلام.مشکل من اینه که خیلی تنبل و بی خیالم.کارامو به موقع انجام نمیدم و همش کارامو پشت گوش میندازم.احساس میکنم تنهایی نمیتونم به این تنبلی غلبه کنم.باید چیکار کنم؟ لطفا راهنماییم کنید
خیلی کارا هست که دوست دارم انجام بدم ولی به خاطر تنبلی و بی حوصلگی انجامشون نمیدم.اصن از زندگی عقب افتادم.مخم و استعدادام آک بند مونده!!!
همش وقتمو تلف میکنم.تنبلی همه ی زندگیمو گرفته.چیکار کنم؟
RE: تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
چرا کسی جواب منو نمیده؟:302:
به خاطر این تنبلی و بی هدفی و بی خیالی از زندگی عقب افتادم.مامانم اصلا ازم راضی نیست :(
لطفا بیاید راهنماییم کنید.چه جوری به تنبلیم غلبه کنم؟؟؟
RE: تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
اهدافت چیه ؟اونا رو یادداشت کن.بعد از کارهایی که آسون تره و سریع جواب میگیری شروع کن چون خیلی وقتها تنبلی به این خاطر سراغمون میاد که میبینیم فاصله ی زیادی با نتایج دلخواهمون داریم.بعد که یکی دوبار تلاش کنی و به نتیجه ی دلخواهتم برسی انگیزه ای میشه تا کارهای بزرگتر رو هم انجام بدی.
راه دیگه هم اینه که اهداف بزرگتو به اهداف کوچیک تقسم کنی و هر روز فقط سعی کنی همون بخش کوچیکو که زودم به نتیجه میرسه انچام بدی یواش یواش به این ترتیب هم رضایتت از خودت بالا میره هم این که ناخود آگاه در راه هدف بلند مدتم قدم برداشتی.
دوستانیو پیدا کنه که اکتیو باشن و مثل تو در یک هدف مشترک با شما تلاش میکنن.مثلا من میخام ادامه تحصیل یدم ولی اول باید ازمون تافل زبانو قبول شم میتونم با کسانی که توی این کلاس شرکت میکنن و فعالن رابطه برقرار کنم و با کمک و همراهی اونا انرژی خودمو افزایش بدم.
اگر بیش از اندازه کمالگرایی و معمولا کارها رو به خاطر این که به نظرت زیادی مهم نمیان پشت گوش میندازی مطالعاتتو در مورد خصوصیات افراد کمالگرا و راههای تعدیل اون افزایش بده.
سعی کن به جز پرداختن به اهدافت به مسائلی که مورد علاقه ات هم هست بپردازی تایمتو به نحوی تنظیم کن که روحتم اغنا بشه.
(البته شما اطلاعات کمی از خودت داده بودی به خاطر همین منم این موضوعات کلی به نظرم اومد که بگم.)
موفق باشی:72:
RE: تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
مهمترین اصل برای غلبه برتنبلی داشتن انگیزه و اراده ودوری ازتلقین وتکراراین امراست.
برای اینکار ابتدا:
1-بنشينيد وشروع به كاري كنيد كه به تعويق افكنده ايد نوشتن يا خواندن كتابي كه قصد داشته ايد .خواهيد ديد كه اهمال شما هيچ ضرورتي نداشته ، زيرا همين كه تعلل را كنار بگذاريد ، دست زدن به كار دلخواه را به احتمال زياد دلپذير ولذتبخش خواهيد يافت .2
-وقت مشخصي راتعيين كنيد.واين وقت را منحصرا"به انجام كاري كه به تعويق انداخته ايد اختصاص دهيد.خواهيدديدكه همين پانزده دقيقه كوشش كل مشكل تعلل ورزي شما را از ميان برمي دارد.
3- خود را مهمتر از آن بدانيد كه با اضطراب در باره كارهايي كه بايد به انجام برسانيد زندگي كنيد .
4-زمان حال را با دقت بررسي كنيد. ببينيداكنون از چه چيز اجتناب مي نماييد و شروع به مقابله ومبارزه باترس اززندگي مثبت وسازنده كنيد.به تعويق اندازي موجب نگراني نسبت به امري درآينده مي شود واين نگراني جانشين زمان حال شمامي شود.
5-رژيم غذايي متناسب را شروع كنيد …همين الان، به اين طريق است كه با مشكلات خودمقابله خواهيد كرد….باعمل درهمين لحظه. عمل كنيد.تنها چيزي كه مانع شما مي شودخود شما،وانتخابهاي بيمارگونه اي است كه بعمل آورده ايدزيراقدرت خودتان راباورنداشته ايد. خيلي ساده است فقط عمل كنيد .
6- نگاه دقيقي به زندگي خود بيندازيد اگر مي دانستيد فقط شش ماه ديگر زنده خواهيد بود. آيا همين روشها وهمين كارها را انتخاب مي كرديد؟
7- در بعهده گرفتن كاري كه از آن پرهيز داريد شجاع باشيد . يك عمل شجاعانه مي تواند همه ترسهاي شما رااز بين ببرد . ديگر به خود نگوييد كه عملكردتان بايد خوب باشد . به خاطر داشته باشيد كه نفس عمل كردن بسيار مهمتر است .
8- تصميم بگيريد كه تا لحظه خوابيدن خسته نشويد اجازه ندهيد كه خستگي يا بيماري ، وسيله اي براي فرار از كاريا به تعويق انداختن آن شود .
9- كلمات ((اميد ))،((آرزو ))و((شايد))را از فرهنگ لغات خود حذف كنيد . اين كلمات ابزار به تعويق اندازي كارهاهستند.هروقت اين كلمات واردذهن شمامي شوند ، جملات تازه اي را جانشين آنهاسازيد،مثلا" جمله ((اميدوارم كارها روبراه شوند))رابه جمله ((آن كارراعملي خواهم ساخت)) تبديل كنيد.
10-رفتارهاي منتقدانه خود را هر روز يا داشت كنيد.با نوشتن ،دومنظور زير حاصل خواهد شد:چگونگي بروزرفتارانتقادي را درزندگي خودمشاهده خواهيدكرد.تعداد دفعاتي كه انتقادمي كنيد.نوع انتقاد،وقايع و افرادي كه به اين حالت شمامربوط مي شوند، مشخص مي گردند . همچنين از انتقاد كردن دست برخواهيد داشت ، زيرا نوشتن مواد آن در ياداشت روزانه عملا" كار بسيار دردناكي مي شود.
11-اگر دلتان مي خواهد دنيا تغيير كند ،شكوه وشكايت نكنيد . كاري بكنيد به جاي اينكه لحظات خود را باانواع نگرانيهاي اختلال آميز نسبت به كارهاي عقب مانده بگذرانيد ، با اين نقطه ضعف فلاكت بار مبارزه كنيد وپيوسته در لحظه حال زندگي كنيد . يك فرد عمل كننده باشيد ، نه آرزو كننده يا اميدوار يا انتقاد كننده.
RE: تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
سلام
منم همین مشکل رو دارم
یکم نا امیدم شاید دلیل تنبلیم این باشه هر چی هم که برنامه ریزی میکنم نمیتونم به برنامم عمل کنم
کلا خیلی دچار رخوت شدم
حتی واسه حموم رفتن هم باید برنامه ریزی کنم وگرنه نمیرم.
ببخشید یک سوال
اگر بخوام یک تاپیک واسه خودم باز کنم باید چیکار کنم؟
RE: تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
ممنون که جوابمو دادید.میدونید من هرکاری رو میخوام انام بدم هی میگم خب بباشه بعد،یا الان حوصله شو ندارم،الان حالشو ندارم.از کارای کوچیک تا کارای بزرگ.مثلا اتاقم همیشه شلخته است.
به برنامه ریزیام عمل نمیکنم.همین تنبلی هم باعث شد موقع کنکور درس نخونم و رشته ای که دوست دارمو قبول نشم
در کل زیاد از این شاخه به اون شاخه میپرم.واقعا هنوزم نمیدونم چه هدفی دارم.مدام هدفم عوض میشه.الان تصمیم گرفتم که دوباره کنکور بدم.ولی هنوز شروع نکردم.نمیتونم برنامه ریزی کنم برا خودم.صبا دیر از خواب بیدار میشم.
راستی من سرعت عملمم خیلی پایینه.تو همه ی کارا.تو خونه که بهم میگن تصویر آهسته :302:
RE: تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
عزيزم تنبلي ات ريشه و علت دارد . قبل از اينكه هدفت را بشناسي بايد تعهد و مسئوليت را وارد چرخه ي زيستي خودت بكني .
كسي كه عدم مسئول است به پيرامونش و خودش اهميت نمي دهد . شما بايد باور كني كه دوست داشتني هستي و توانايي هاي زيادي داري اما اگر اندكي مسئوليت نداشته باشي بازي كل زندگي ات مي شود بازي بازنده . دوست داري يك فرد بازنده باشي و نه تنها باعث باخت خودت بشوي باعث باخت اطرافيانت هم مي شوي
مثلا مادرت
از صبح كه از خواب بلند مي شوي نه تنها بايد اطاق خودت را مرتب كني بلكه بايد همراهي و همكاري و كار گروهي با مامان را تمربن كني و به او در امور خانه كمك كني ، به درس هايت برسي و .....
و باز تو به ديگران و زحمتهايي كه برايت مي كشند بي اهميت و بي توجه هستي و براي ديگران احترام قائل نيستي .
تنها كلمه ي تنبلي تعريف يك فرد بي مسئوليت نيست . تو مثل يك آدم فلج هستي . بايد به خودت بيايي . دوست داشتن مادر و پدر و عزيزان و ....يك ادعاي ساده نيبست بايد فكر و احساس و عملكرد تو از يك هارموني خوب برخوردار باشد تا اين حس از تو دريافت بشه . تو وقتي به امور خودت نمي رسي يعني اينكه بار اضافي براي مادرت ايجاد مي كني او احتمالا از تو به عنوان يك دختر بزرگ توقعاتي دارد كه كمترينش مي شود همين كه تو از پس مسائل خودت بربيايي .
و اگر در چارچوب خانواده تو اين حس احترام و توجه و اهميت و همكاري و .....را تجربه نكني با افراد بيرون و.....و بعدها همسرت و بچه هايت چگونه برخورد خواهي كرد ؟آيا قادري باعث برنده بود ن آنها و خودت بشوي ؟!
پس به خودت لطف كن و يك ليست بلند بالا براي خودت بنويس و به واژه ي تنبلي اكتفا نكن . وقتي زير شاخه ها ي مرتبط با اين رويكرد را استخراج كني راحت تر مي تواني بر مشكلت غلبه كني .
مثلا به اين ترتيب
1- توجه
2- دقت
3- احترام و ارزش و اهميت به خود و ديگران
4- همكاري
5- مسئوليت
6- تعهد
7- و....
حال كه اين فاكتورها و فاكتورهاي ديگر وجودي خودت را در آوردي . بنشين و براي آنها راه حل پيدا كن و بنويس
مثلا براي توجه و دقت چه راهكاري مي تواني داشته باشي ؟
1- اگر ماما ن بار سنگيني دستشان است از جايت بلند شوي و از دستشان بگيري
مي بيني كه در اين حركت به ظاهر ساده حس همكاري و مسئوليت و تعهد و ارزش و اهميت به خود و ديگران نيز فعال شده و ساير بخشها را هم در بر مي گيرد .
و هر لحظه در حال بازبيني خودت باش و ............مي بيني كه مثل موتور جت به حركت در ميايي و از به قول خودت تنبلي خبري نخواهد بود . تو اين ارزش لازمه هاي زندگي ات را بازي نمي كني . پس بسم الله نازنين دختر گل :104:
RE: تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
ببخشید میدونم تو این تاپیک نباید این سوال رو بپرسم ولی مثل اینکه چاره ی دیگه ای ندارم. میشه یک نفر به من بگه چطوری میتونم یک تاپیک باز کنم واسه خودم و مشکلم رو مطرح کنم؟
نمیتونم برم تو صفحه ی کنترل پنلم. از اونجا میشه تاپیک ایجاد کرد ایا؟
RE: تنبلی همه ی زندگیمو گرفته
عالی عزیز خوش اومدید.
ازاینجامیتوانید یک تایپیک مجزا ایجادکنید.
روی دکمه موضوع جدید کلیک کرده وادامه دهید.