هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
سلام.
امیدوارم حالتون خوب باشه.
راستش من اخیرا خیلی اضطراب پیدا کردم نمیدونم هدفم چیه و هنوز خودم رو پیدا نکردم. یه اضطراب و وحشت عجیبی دارم. میترسم نمیدونم آینده ام چی میشه. با عمرم چی کار کنم؟ :316::316::316::316::316::302:
موضوع خیلی جدیه. واقعا گیج و سرگردونم. ازتون میخوام راهنماییم کنید لطفا. شما چطوری راهتون رو پیدا کردید؟
خواهش میکنم کمکم کنید. فکر کنم دچار بحران هویت شده ام!!!!!!:302:
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
سلام.متاسفانه من نمیتونم کمکی کنم چون خودمم همین مشکلو دارم! امیدوارم دوسنان دیگه بیان نظر بدن و منم بتونم استفاده کنم
فقط یک چیزی رو مد نظر داشته باشه واسه حفظ روحیه خوبه: امیدت رو از دست نده
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
الهام عزیز سلام
این همه نگرانی برای چی؟....این یک سوال خیلی خوب در زندگی شماست!...خیلی ها هستند
که به دنیا می آیند و چند روزی مهمان این دنیا هستند و بعد می میرند ولی هرگز این سوال
برایشان پیش نمی آید که : به کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟....به کجا میروم آخر ننمایی وطنم؟
اصلا برایشان مهم نیست که هدف ار آفرینششان چی بوده و برای چی به دنیا آمده اند!!!!!!
کم هستند انسان هایی که مثل مولانا از این مرحله بگذرند و بگویند :
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک....چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم!!!
پس به شما تبریک می گم که به این سوال بالاخره رسیدی...واسه اینکه بفهمی کی هستی و
خودت رو بشناسی مطالعت رو باید زیاد کنی در این زمینه...کلاس های دکتر محمد شجاعی
رو اگر در تهران هستی به شما پیشنهاد می کنم...من هم مثل شما بودم تا با ایشون آشنا
شدم و زندگیم رنگ دیگری گرفت... ترس و اضطرابت هم طبیعیست چون نمیدانی که چه
میخواهی و هدفت از آینده چیست اما اگر خودت را بشناسی به تمام سوالاتت پاسخ خواهی
داد و آرامشی عجیب درونت را فرا خواهد گرفت...در کلاسهای انسان شناسی ایشان شرکت
کن و یا کتابهای خوب یا CD های ایشان را تهیه کن...بعد از اینکه راه مشخص شد گوش دادن
به CD تکنولوژی فکر دکتر آزمندیان به شما کمک می کند که برای زندگیت برنامه و هدف ریزی
داشته باشی...نگران نباش!
عاقبت جوینده یابنده است!...این را هم به یاد داشته باش که خداوند هر که را بخواهد هدایت
می کند و این هدایت با یک سوال شروع می شود!
برایت آرزوی موفقیت می کنم الهام عزیز
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
[align=justify]سلام الهام جان
میشه بگی برنامه یه روزت از صبح تا شب چیه؟ اغلب فعالیتهای روزانه ات چیان؟
بطور معمول یه روز از خواب که بلند میشی تا شب چه کارایی انجام میدی؟
میدونی الهام جان هیچکس نمیتونه بگه دقیقا آینده ش چی میشه!؟...حتی کسانی هم که یه برنامه ریزی دقیق و اهداف طولانی مدت تو زندگی دارن چون خیلی چیزا هست که تحت کنترل ما نیست و نمیتونیم پیش بینی کنیم که در آینده چه اتفاقاتی ممکنه پیش بیاد که خارج از برنامه ماست!
اما با وجود همه اینا ما باید یه سری برنامه ها برای خودمون داشته باشیم
باید یه کارهایی انجام بدیم، کارهایی که بهشون علاقه داریم، کارهایی که بهشون احتیاج داریم، کارهایی که لازمه انجام بدیم و ....
فکرمیکنم علت این احساست که خیلی هم برای همه غریبه نیست و شاید خیلیامون گاهی اوقات همین احساسو داشتیم یه مقداریش به خود آدم برمیگرده و یه مقدارم به شرایط خانوادگی و اختیارات و امکاناتمون
بنظرم اختیارات آدم بیشتر از امکاناتی که در اختیارش قرار میگیره تو این قضیه موثره
اینکه ما چقدر بخواهیم و چقدر قدرت تصمیم گیری داشته باشیم
کلا ماهیت آدم طوری آفریده شده که مدام درحال حرکت و تغییر ِ و اگه بخواد هر روز یه سری کارای معمولی بصورت روتین انجام بده کم کم احساس خستگی و نارضایتی میکنه
منتظر جوابت هستم خانومی :72:
راستی
تاپیک قبلیتو در مورد خانواده ت گفته بودی خوندم یه جورایی بهت حق میدم اما از حرفهای پدر و مادر زیاد دلگیرنشو
پدر و مادر آدم هیچوقت حرفاشون در مورد اینکه از بچه هاشون متنفرن از ته دل نیست... از روی ناراحتی یه چیزی میگن زیاد به دل نگیر[/align]
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
الهام جان يه كتابي هست كه به نظرم بد نيست. اهداف انسانو هفت دسته كرده در ارتباط با معنويت- درارتباط با سلامت.. با خانواده دوستان كار و ..بد نيست سري به چنين دسته بندي هايي بزني و در هر دسته برا خودت مثل اعضاي گروه يه هدف قابل وصول اما ارزشمند پيدا كن. مثلا هدف من تا قبل 15 آبان اينه و بايد براش بجنگم: دفاع از پايان نامه ام!(دعام كن كه بتونم!)هدفم در ورزش تا هفته آينده اينه اول شدن تيم مون در مسابقات 4 جانبه شمال كشورو..( بازم دعا كن الهام جان!)اين هدفا از جاي كوچك و قابل وصولي شروع شدن.من در انتهاي سرگرداني ها و دلتنگي هام در ده سال قبل اول فقط ورزش ميكردم كه سلامت جسميمو بدست بيارم و بتونم اونقدر خسته بشم كه بتونم شبا بيش از 4 ساعت بخوابم! اما حالا اهدافم پيشرفت كردن. شما هم همينطور. از يه هدف ساده شروع كن مثلا: انجام 1 كمك يا راهنمايي مفيد براي بقيه . يا در زمينه تحصيل مثلا انتخاب يه رشته براي كارشناسي يا ارشد ..و بهش زمان بده.. برا رسيدن بهش مرحله بندي كن..اطلاعات جمع آوري كن. زمان بندي جزئ كن..و هر شب به دفتر برنامه ات سر بزن و توش بنويس امروز چي كردي.. باشه؟
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
سلام.
ممنون از شما دوستان عزیز.
راستش مدتیه هیچ فعالیت خاصی ندارم. :302: همون کارهای معمول خونه و روزهای زوج هم نگهداری از خواهرزاده ام و بقیه اش درس خوندن. و البته گشت تو تالار همدردی!!!!( میام فقط چک کنم کسی نظر جدیدی داده یا نه گیر می افتم!!! فکر کنم تالار یکمی اعتیاد آوره هااااا)
درد من از اینه که اصلا اینجوری نبودم. یعنی به قول مامانم : "تو اصلا اون قبلی نیستی انگار بردنت و یکی دیگه آوردن. اون دختری که عین گل میخندید و خنده از رو لبش نمیرفت کو؟ اون که باید به زور از پای کتاب بلندش میکردیم بیاد غذا بخوره کو....."
البته دلم میخواد به مامان بگم:" من تو کل عمرم اذیتتون نکرده بودم خیلی هم کم توقع بودم فقط یه چیز رو از ته دلم خواستم و خیلی از چیزایی که آرزو داشتم رو توش پیدا کردم که شما همونم ازم گرفتید" ولی بازم سکوت میکنم.
اون قضیه خیلی منو داغون کرد. تازه چند ماهه پذیرفتمش. اونم نه از رضایت. چون دیگه نمیتونستم تغییرش بدم.
انرژی و هدفهای من توی چهار پنج سال اخیر کاملا متمرکز شد رو اون قضیه و یا حداقل متناسب شد با اون. ولی همه چیز یه دفعه از دستم رفت. تمام برنامه هام و آرزوهام پرپر شد.
یک سالی هست رابطه ام با خدا خیلی ضعیف شده. راستش انگار باهاش قهر بودم و از اونم دلگیر بودم. نمازهام رو میخوندم اما دیگه دعا نمیکردم. چون دیگه باور نداشتم که صدام رو میشنوه یا دستم رو میگیره.:163: میگفتم دعای من چه فایده ای داره؟ هرچی خودش میخواد بده هر چی میخواد نده. هر چی میخواد بگیره. من هیچ کارم.
حالا میخوام دوباره شروع کنم ولی شبیه یه آدم هستم که همه ی سرمایه اش رو باخته ورشکست شده و حالا باید از صفر صفر شروع کنه. البته اگه شانس بیارم و زیر صفر نباشم.
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
سلام الهام جان
ملاحت خانوم نظرشون خیلی خوب بود
منم بخاطر این برنامه روزانه ت رو پرسیدم چون احساس کردم کار خاصی که بهش علاقه داشته باشی انجام نمیدی.
شاید این قضیه که بخوای یه برنامه دقیق برای خودت بریزی و دقیقا طبق اون عمل کنی خیلی جالب نباشه.
ممکنه بعد از یه مدت کسل کننده بشه و تویه مدت کوتاه دلتو بزنه و دیگه تمایلی برای ادامه دادنش نداشته باشی اما میشه چند تا کار که فکر میکنی بیشتر علاقه داری و احساس میکنی الان موقعیت اون کار برات بیشتر فراهمه در نظر بگیر و چند روز را به اونا اختصاص بده.
پیشنهاد میکنم برای شروع از یه کاری شروع کنی که فکرمیکنی انرژی هاتو تخلیه میکنه. چون من احساس میکنم پر از انرژی هستی، مقداری انرژی منفی و مقدار زیادی انرژی مثبت.
حالا باید ببینی اینکار چیه!؟ من خودم به شخصه به طراحی چهره خیلی علاقه دارم و احساس میکنم اینکار منو واقعا تخلیه میکنه و یا سرگرم شدن با گل و گیاهم یکی دیگه از علاقه های شدیدمه.
خیلی چیزا متونی پیدا کنی که برای تو همین حسو داشته باشه، حتی ممکنه خیلی چیزای دوروبرت باشن. مثلا گفتی روزای زوج از خواهر زادت نگهداری میکنی. اگه کوچولو هستش میتونی ببریش پارک، سینما، جاهایی که براش جالبه یا توی خونه بهش کارای مختلف یاد بدی ... سروکله زدن با بچه ها خیلی شیرینه.
درکنار اینا میتونی به یه کار جدی تر هم فکرکنی که بیشتر سرمایه گذاری رو آینده ت باشه. اگه اشتباه نکنم فکر میکنم گفتی ریاضی خوندی! مثلا میتونی تدریس خصوصی کنی. میتونی یه کار نیمه وقت پیدا کنی.
بهرحال باید از یه کاری شروع کنی.
اگر انسان تاریخ داره ، کـــــه داره .. حتما زندگیش احتیاج به تلاش و نواندیشی داره.
میدونی که حیوانات زندگی تاریخی ندارن، تجربه انباشته تاریخی ندارن! حیوانات دو میلیارد سال قبل و دو میلیارد سال بعد همه یه جور زندگی میکنن چون جهانشون جهان غریزه ست. حیوانات تو زندگیشون تجربه های بسیار مختصری دارن با طول موج بسیار کوتاه. اونا تجربه انباشته تاریخی از نوع انسانی ندارن. که همونام احتیاجی به عقلانیت نداره چون غریزی صورت میگیره. تو جهان غریزه نه تکامل و خلاقیت هست و نه انحطاط و سقوط!
بخاطر همین اونا جهنمی و بهشتی هم نمیشن و مسئولیتم ندارن...اما انسان ها هم رشد دارن هم سقوط. بنابراین هم عقلا و هم اخلاقا انسان مسئولیت داره.
وجود تاریخ زندگی آدما یعنی صدرصد هر آدمی باید روبه جلو حرکت کنه و زندگیشو به سمت پیشرفت ببره. نمیشه تو یه محدوده بسته تمرکز کنه و دور اون دور بزنه یا خودشو محدود کنه به چندتا کار کوچیک روزانه. البته خیلی عوامل ممکنه توی این مسیر باشه که جلوی مارو بگیره. مثل اتفاقی که برای شما افتاده...اما باوجوداین زندگی انسان طوریه که نمیتونه تو یه تجربه ساکن بشه و دیگه هیچ حرکتی نکنه!
به هرحال اون قضیه هرچی که بوده خوب یا بد تموم شده اما سیر زندگی شما که تموم نشده.
اینم مطمئن باش که خدا از هرجنسی فرصت های زیادی توی زندگی هرکسی قرارداده. اینطوری نیست که فقط یه فرصت تو یه مورد خاص برای ما قائل شده باشه و اگه نشد دیگه تموم و ما دیگه برای همیشه از اون محروم شدیم.
فرضا کسیکه بهش علاقه داری و ممکنه بهش نرسی درسته خیلی دردناکه اما خدا امکان عاشقی رو از کسی نمیگیره و درهای انتخاب رو بروی هیچکس نبسته. مطمئنا نیازهای هرکسی رو میدونه و برای هرنیازی موقعیتهای فراوانی گذاشته.
تاحالا کسی رو دیدی که به هیچی ِ ما همه چی بده!؟
خدا اینکارو میکنه. خدا گاهی اوقات که ما کاملا فقیریم و احساس نیاز میکنیم، وقتی هیچی نداریم جز یه خواسته که فقط همین خواسته رو به درگاهش عرضه میکنیم، گاهی اوقات به همین هیچی ِ ما، با وجود تمام فقرمون و احساس درموندگیمون به ما همه چیز میده! اینه فلسفه دعا... و اینکه اون اوقات کی هست ما ازش بی خبریم.
نمیدونم چه رمزیه که هرکسی رو نگاه میکنی از یه جایی شروع کرده که یه واقعه براش رخ داده!
تو زندگی هرکسی باید یه قصه مشکل رخ بده تا اون بشه start موفقیت هاش...:72:
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
ممنون pk جان.
تا حالا چند بار نوشتم و پاک کردم. آخه حرفام همش میشه گلایه. باید این گلایه ها رو از ذهنم بیرون کنم.
باشه. سعی میکنم عمل کنم. برام دعا کنید.
راستی ملاحت جان اسم اون کتاب چیه؟
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
الهام جان چند روز پیش سخنرانی استیو جابز در دانشگاه استنفورد آمریکا رو در مورد زندگیش
خوندم...آدمی که بارها شکست خورده و یک زندگی سراسر رنج و سختی داشته و حتی از
شرکتی که بنیان گذارش بود (Apple) بیرونش می کنند ولی هر دفعه که زمین میخورد بلند
میشود و شاهکاری بزرگ خلق می کند...الهام واقعا وقتی متن سخنرانیش را خوندم گریه کردم و
از خودم خجالت کشیدم...فکر می کنم آقای hamed65 متن این سخنرانی رو در تاپیک استیو جابز
میگذاره...نکته جالب در زندگیش این بوده که با وجود سختی ها و شکست های فراوان چون
خودش و اهدافش را باور داشته مصرانه به راه خود ادامه میده...اینها رو گفتم که بدونی بعضی
چیزها برنامه زندگی ما رو عوض می کنند...مهم این هست که ما چقدر به اون کار یا هدف ایمان
داریم و چقدر حاضریم از نو شروع کنیم؟
((گفتی : حالا میخوام دوباره شروع کنم ولی شبیه یه آدم هستم که همه ی سرمایه اش رو باخته ورشکست شده و حالا باید از صفر صفر شروع کنه. البته اگه شانس بیارم و زیر صفر نباشم. ))
استیو جابز وقتی از شرکت Apple اخراج میشه چندین ماه سرگردان میمونه ولی همیشه
اهدافش را باور داشته و برای همین دو شرکت بزرگ به نامهای Next و Pixar تولید میکند و
بازگشتی شکوهمندانه به Apple دارد..من گمان نمیکنم شکست تو در اهدافت از شکست
جابز بزرگ تر باشه ولی اون راه را ادامه میده و این شکست را مقدمه ای برای پیروزی بزرگ
بعدش میدونه!!!...نگاهش به زندگی بسیار زیباست....من که شرمنده شدم از خودم!
همیشه جوری زندگی می کرده که گویا آن روز آخرین روز عمرش هست پس بهترین کارها رو
انجام میداده!....متن سخنرانیش حتما روی شما هم اثر می گذاره
موفق باشی دوست عزیز
RE: هنوز هدفم را نمیدانم!!!!!!!!!
بهار غمگین عزیز میشه ادرس یا تلفن دکتر شجاعی رو بدین؟
ممنون میشم