احساس تنهایی میکنم

سلام
من چند روزی اینجا عضوو شدم من 22 سالمه و 10 ماهه که نامزد کردم ولی به نامزدم خیلی وابسته شدم و همیشه احساس تنهایی میکنم از اول نامزدیم تا الان 1روز از نامزدم جدا نبودم.
همین باعث شده بیشتر اوقات با نامزدم دعوا دارم ولی زود مشکلمون رو حل میکنیم.
من قبلابا نامزدم دوست بودم و دوسش دارم. بهم بگید چیکار کنم اوایل نامزدیم نمیذاشتم نامزدم سرکار بره و مجبورش میکردم کنارم باشه میترسم ازم زده بشه.
با اینکه همیشه کنارمه احساس میکنم خیلی تنهام و اون دوسم نداره

با عرض سلام و خوش آمدید.

در رابطه با وابستگی مقاله و تاپیک زیاد داریم که می توانید اینها رو مطالعه کنید.

http://www.hamdardi.net/thread-13856.html
http://www.hamdardi.net/thread-16179.html
http://www.hamdardi.net/thread-11497.html
http://www.hamdardi.net/thread-8602.html
http://www.hamdardi.net/thread-12142.html
http://www.hamdardi.net/thread-14285.html

البته مطمئن هستم که دوستان هم شما رو راهنمایی خواهند کرد.

سلام.

به نظر من عشق باید آزاد کننده ی دو طرف باشه. میفهمم که حتما خیلی بهش علاقه دارید اما به نظرم شما باید به فردیت ایشون هم احترام بذارید و محدودش نکنید.

راستش نمیخوام نگرانتون کنم اما فکر میکنم اگر اینجوری پیش برید اون ممکنه حس کنه زندانیش کردید و مثل هر زندانی دیگه تمنای آزادی پیدا کنه!! یا ممکنه حس کنه شما بهش اعتماد ندارید یا خیلی پرتوقعید.

به هرحال فکر میکنم در دراز مدت خسته بشه.

مادر ها هم فرزندشون رو خیلی دوست دارند اما اگر این محبت طوری بشه که دست و پای بچه رو ببنده اون بچه رشد عقلانی و اجتماعی و احساسی نخواهد کرد.

جوری رفتار کنید که ایشون حس کنه دروازه ی تازه ای با ازدواج با شما براش فراهم شده.

اره میدونم و ازین خیلی میترسم البته الان خیلی بهتر شدم و بیشتر ازادش میذارم حتی ازش میخوام بره سرکار و بیکار نباشه ولی مثلا میخوایم بریم ییلاق اگه ماشین پدرم جا نباشه نامزدم میگه تو برو من جدا با ماشین بیرون میام انگار قراره ازم واسه همیشه جدا بشه قبول نمیکنم و کاری میکنم با ماین پدرم و همراه من بیاد.دست خودم نیست نمیدونم چیکار کنم.الانم قراره بره تو نیروی انتظامی و چند ماهی ازم جداست خودمو واسه این جدایی اماده کردم ولی بازم ی ترس تو دلمه نمیدونم چطور از بین ببرمش:302:

چرا کسی کمکم نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من اینجام تنهام:302::302::302::302::302::302::302::302: :302::302:
بهتره دیگه نیام اینجا

سلام گل من
ازدواجتون رو بهتون تبریک میگم
ولی باید بدونید که شما نیاز داریدحتما درباره فردیت و خودشناسی خودتون اطلاعاتی کسب کنید.
خودتون رو و توانایی هاتون رو خوب بشناسید .
با خدا ارتباط عابد و معبود برقرار کنید.
به شوهرتون دلبستگی باشید و نه وابسته.
برای خودتان سرگرمی های مختلف ایجاد کنید و مشغول زندگی و تعالی باشید.
زندگی در جریان است و مردان از زنان وابسته خوششان نمی آید.

میدونم,سعی خودمو کردم وتا الان تونستم کمی بهتر بشم.من نامزدمو دوست دارم و نمیخوام حتی یک لحظه از من زده بشه و سعیمو میکنم تا همیشه ازاد بزارمش و با خواسته خودم محدودش نکنم.ولی خیلی مقاله خوندم هیچکدوم بهم کمک نکرد واسه از این وابستگی.حتی دو بار مشاوره رفتم تاثیر نداشت ولی دومین مشاورم کمی بهم کمک کرد که الان بهتر بشم.دوستای دیگه اگه راه حلای دیگه ای یا نظر دیگه ای دارن بهم کمک کنن.من منتظر نظر همتون هستم ولی کسی نمیاد واسه کمک بهم.

سلام پرنسس
منم تبریک می گم که به عشقت رسیدی :72:
ببین عزیزم تا جایی که من می دونم و چند جا خوندن مردا دوست دارن که همسرشون ناز داشته باشه و اونها دنبالشون باشن
نه به صورت افراطی !به صورت متعادل بهتره یکمی دختر جلوی خودشو بگیره تا مرد بیشتر بیاد طرفش و اینکه تو انقدر بهش وابسته شدی و نمی تونی یه لحظه دل بکنی و حتی اوایل نمی ذاشتی بری سر کار ... در واقع منجر می شه به این که به اون هیچ فرصتی برای دنباله تو اومدن ندی و به خودت هم فرصتی برای یه کوچولو ناز کردن ندی...
نمی دونم منظورمو بهت رسوندم یا نه!ولی طبق تجربه ثابت شده توجه و وابستگی زیاد از طرف مقابل چه زن و چه مرد رو زده می کنه و فکر کنم از طرف مرد این زده شدن شدت و سرعتش بیشتر باشه
تو که الان عشقتو داری و بهش رسیدی سعی کن با رفتارهای متعادل و معقول برای همیشه حفظش کنی ،نه اینکه با این وابستگی افراطی اونو از خودت برونی
به نظر من خودت باید برای خودت یه سرگرمی ایجاد کنی تا این همه حس تنهایی نکنی
مثلا بری کلاس ها مختلف ثبت نام کنی تا اون ساعتی که اون سرکار هست توهم مشغول باشی
همیشه به خودت گوش زد این وابستگی شدید اونو زده میکنه پس باید جلوشو بگیرم و مطمئن باش اگر خودت بخوای می تونی جلوی این وابستگی شدید رو بگیری

ممنون از نظر خوبت عزیزم خودمم همین تصمیمو دارم وقتی واسه نیروی انتضامی راه دور میره تصمیم دارم واسه پر کردن وقتم و کمتر اذیت شدنم برم یه کلاس تا سرگرم باشمو دوریش اذیتم نکنه.:43:

:72:
خواهش می کنم خوش باشی همیشه :72: