طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
آقای هستم که پس از یک دوستی تقریبا دو ساله با یک خانم ازدواج کردم هر دو زمانی که ازدواج می کردیم خیلی خوشحال بودیم .
قابل توجه است که قبل خواستگاری پدر همسرم فوت کرد و بعد از نامزدی برادر همسرم هم فوت کرد و الان ایشون 3 خواهر دیگر دارند .
مشکل بزرگ ما از اونجایی شروع شد که من بعلت یکسری مشکلات کاری چند وقتی رو بیکار بودم نه اینکه اصلا کار نکنم درامدم خیلی کم بود مثلا میانگین ماهیانه 200 تومن شده بود البته برای مدت 7 ماه اما بعد درست شد .
همسرم فردی بسیار عصبی ، فوق العاده زود رنج و فوق العاده غیر منطقی هست و بزرگترین عیبی که دارد انتقام گیری و عقده ایی بودن هست .
الان می گید این داره یکطرفه به قاضی میره اما من مثال می زنم .
فرض کنیم ما الان سره مسئله ایی بسیار مسخره بحث می کنیم اولا که 24 ساعت قهر میکنه بعدم بنده باید برم آشتی کنم یعنی اگر 100 درصد هم مقصر باشه که عمرا قبول کنه بازم من آشتی باید کنم بعدشم مطمئن باش سره یکهفته همونو تلافی می کنه . هر وقتم کم میاره گریه می کنه اونم با صدای بلند و آبروریزی .
در کل ایشون اعتقاد داره کل افکارش درست هست و فقط اون درست میگه بقیه چرند می گن . اگر زمانی خواهرش بگه بریم فلان جا تو هم با شوهرت بیا و من سرکار باشم یا اضافه کاری دیگه بیچاره ام چن مطمئن باشین یه دعوا داریم .
این فقط بخشی از ماجراست .
من تکنسین کامپیوتر هستم روزی حداقل 2 ساعت پشت سیسم هستم بعضی وقتا نیستم اونم فقط بخاطر کارم هست .
اداری و مرتب لباس می پوشم و برخوردم با مردم مهربانانه هست
دوستان بگن من چکار کنم دیگه خسته شدم .
منتظرم راهنمایی دوستان هستم ...
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
برادر گرامی سلام
به تالار همدردی خوش آممدید
مشکل شما قابل حل است و فکر برای طلاق کمی زود و شاید بتوان گفت منصفانه نیست...
شما تازه ازدواج کرده اید و همه می دانند که زن و شوهر در ابتدای زندگی همین مسائل را دارند
و قطعا تا به خلقیات هم عادت کنند طول می کشد...معمولا زندگی ها بعد از 3 الی 5 سال به
یک ثبات نسبی می رسدو الان برای فکر کردن به طلاق زود است و این امر آخرین راه است...
مسلما شما همسرتان را دوست دارید و او نیز شما را خیلی دوست دارد ولی باید با او صحبت
کنید و با او دوستانه اما جدی و منطقی حرف بزنید ... در حرف زدنتان سعی کنید که ابتدا او را
از علاقه ای که به او دارید مطمئن سازید و با تعریف از ویژگی های مثبت ایشان باب صحبت
را باز کنید و به یکباره با طوفانی از انتقادات به او حمله نکنید و از او بخواهید که به عنوان حل
مشکل و گرمتر شدن زندگی باید هر دو یک سری خصایص اخلاقی بد را که در هم
نمی پسندید ترک کنید و حتی این را مکتوب هم بکنید و برای رفع آن یک زمانی را معین کنید.
همسر شما اگر ببیند که شما همزمان و قدم به قدم با او مسیری را طی می کنید و شما
نیز اخلاق های منفی را کنار می گذارید حتما بسیار از این کار شما استقبال می کند و
برای حفظ زندگیش تلاش می کند.پس سعی کنید با پیدا کردن کلید ارتباطی قلب همسرتان
او را کمک کنید تا به خودش بیاید و در صحبت آرامش خود را حفظ کنید و از الفاظی مانند
"تو عقده ای هستی" یا "تو دیکتاتوری" استفاده نکنید و به جای آن بگویید همه ما گاهی
اشتباه می کنیم...اگر فکر می کنید در اجرای این قضیه مشکل پیدا می کنید با یک مشاور
خانواده خوب نیز صحبت کنید در مراحل بعد...یادتان باشد برای ساختن هر چیز زیبا باید رنجها
و سختی های زیادی را تحمل نمود تا آن چیز فوق العاده شود و باید در هر امری نهایت تلاش
را نمود و پایمردی کرد!!!...هنوز برای خسته شدن خیلی زود است...به خدا توکل کنید و این
بار از راهی متفاوت برای حفظ زندگیتان تلاش کنید و دیدتان را نسبت به زندگی عوض کنید!
موفق و پاینده باشید
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
از راهنمایی شما صمیمانه تشکر می کنم ولی باورتان میشود وقتی به ایشون می گی که مثلا فلان کارت اشتباه بوده به هیچ عنوان قبول نمی کنه ولی با توجه به صحبت های شما من یکبار دیگه با ایجاد قرار بیرون وصرف ناهار یا شام حتما اقدام می کنم و طبق صحبت های شما جلو میردم نتیجه رو هم اینجا می زنم .
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
تنها صرف ناهار و شام براي سر و سامان گيري يك زندگي كه زن و شوهر در آن از بي مهارتي و عدم استفاده ي درست از توانايي ها رنج مي برند و رابطه دچار مشكل است كافي نيست .
دوست محترم در كنار اين توجه و انگيزه براي ادامه و ساختن زندگي زناشويي لازم است كه مهارتهاي ارتباطي را ياد بگيريد . هم شما و هم خانم محترم .
تمرين صبوري و تامل در كنار آموزش مهارت و انگيزه ي سازنده نياز اين رابطه است
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
ani عزیز حتی در این مورد من کلی با همسرم صحبت کردم اما مشکل اینکه رفتار همون رفتار هست فقط موضوعات هی داره عوض میشه و جالب اینجاست که موضوعات واقعا مسخره است و اینکه همسرم 70 درصد از زمانش رو در حال فکر کردن هست با اینکه بارها سئوال کردم هنوز نفهمیدم ایشان به چه موضوعی فکر می کنند و حتی جدیدا پیشرفت کردم و با دقت به زمان فکر کردنش و حالت هاش می تونم تشخیص بدم که مثلا امشب سره یک موضوع چرت میخواد داد بیداد کنه و گریه کنه .
مثل اینه که ایشون صریحا میگه که به جز خودش حرف هیچ کس رو قبول نداره و فقط خودش میدونه چی درسته چی درست نیست بعنوان مثال فقط از منظق خودش استفاده می کنه و بر این اساس تصمیم می گیره خواهشن و لطفا راهنمایی کنین برای تغییر این نوع رفتار چه کاری انجام بدم .
در صورت امکان دوستان محلی را بعنوان مشاوره رایگان بصورت تلفنی سراغ ندارند ؟
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام.
نقل قول:
در صورت امکان دوستان محلی را بعنوان مشاوره رایگان بصورت تلفنی سراغ ندارند ؟
* صدای مشاور استان قم : ( تلفنی)
تلفن: 148 و 2902424-0251
ساعت تماس: شنبه ها ساعت 15 الی 19
کد 49
این هم لینکش:
مدیر همدردی
قسمت درباره من، رو ببینید:72:
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
[align=justify]
نقل قول:
مشکل بزرگ ما از اونجایی شروع شد که من بعلت یکسری مشکلات کاری چند وقتی رو بیکار بودم نه اینکه اصلا کار نکنم درامدم خیلی کم بود مثلا میانگین ماهیانه 200 تومن شده بود البته برای مدت 7 ماه اما بعد درست شد
من کارشناس نیستم اما چندتا مورد بنظرم میرسه که میگم امیدوارم کمکی بکنه.
ریشه اصلی مشکل لزوما در اتفاقاتی نیست برای ما میفته، بلکه در رفتارهایی هست که در اون اتفاقات بروز میدیم.
در روابط زن و شوهر هم ریشه اصلی اکثر اختلافها به موضوعاتی برمیگرده که توجه زیادی بهش نمیشه و حتی شاید خیلی ساده از کنارش بگذرن و بعد بروز رفتارهای غیرقابل پیش بینی و غیرمنطقی از طرف زن و شوهر و یا نشون دادن واکنش نسبت به مسائل پیش پا افتاده و به ظاهر بی اهمیت باعث میشه زوجین احساس کنن مشکلشون توی این مسائل کوچیکه یا بنظرشون مسخره بیاد درحالیکه اصل مشکل جای دیگست و چون حل نشده یا راجع بهش حرفی زده نشده به شکل دیگه و در جای دیگه بروز کرده.
حتما شما هم اشتباهاتی داشتین. دنبال مقصر نگردین، دنبال اصل مشکل بگردین و اونو حل کنید.
گاهی وقتا ما در تصمیم گیری، رفتار و عکس العملمون جای کودک درون، بالغ درون و والد درنمون را درست تشخیص نمیدیم!
اکثر ما آدما با زبون تند و مستقیم نمیپذیریم که ایراداتی داریم.
یه قانونی وجود داره به اسم قانون 5+1
این قانون میگه وقتی میخوای یکی از رفتارای نادرست کسی رو بهش بگی اول پنج تا از خصوصیات خوب اون آدمو براش بشمار مثلا تو این خصوصیت خوبو داری، اونو داری و ...
و بعد یک رفتار غلطشو به صورت یه بسته پیشنهادی نه بسته انتقادی! (این خیلی مهمه که طرز بیان چطور باشه) بهش بگید. مثلا بگید من فکر میکنم اینکار بهتر بود. و درنهایت هم تصمیم نهائی رو به عهده مخاطب میزاره و اونو به فکر میبره و هم حالت تخریبی نداره.
البته اینم باید در نظر داشت که هر روشی زمان خودشو داره و نباید انتظار داشت خیلی سریع و بی دردسر به نتیجه دلخواه برسیم. یعنی باید صبورانه رفتار کنید و با هر اشتباهی از سمت مخاطبتون دوباره قید همه چیزو نزنید و مایوس نشید و همه رشته ها رو پنبه نکنید![/align]
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
سلام دوست عزیز
راستش من مشاور نیستم امافکر میکنم با توجه به اظهارات شما خانم شما در اثر عواملی زود رنج و عصبی شدن که علتش می تونه عدم توجه کافی بهشون یا برطرف نکردن خواسته هاشون یا چیزهایی مثل کم لطفی به خانم ... باشه مردها غالبا راحت تر میتونن یک زن رو به سمت خودشون جذب کنن و بعضی آقایون انقدر درگیر کار میشن که یادشون میفته متاهلن یا مسائل کاری رو وارد زندگیشون میکنن که باعث میشه زندگیشون کسل کننده بشه کارهای خیلی خیلی کوچیک برای خانمتان خیلی به چشم میاد مثلا چند بار از دست پختش تعریف کنید مخصوصا اگه تو جمع باشه
تو یه کار کوچیک ازش نظر بگیرید
با یه شاخه گل یا یه چیز کوچیک غافلگیرش کنید
این رو فراموش نکنید آقایون کلی نگرند و خانم ها وارد جزئیات میشن
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
نقل قول:
این رو فراموش نکنید آقایون کلی نگرند و خانم ها وارد جزئیات میشن
دوستان عزیزم با تشکر دقیقا با این مورد موافقم .
والا در کل عرض کنم که من اتفاقا همیشه به همسرم محبت می کنم همیشه با کلمه عزیزم صداش می کنم به اسم کوچک صداش می کنم و احترام براش قائلم ولی متاسفانه همسر من همش درگیر اتفاقات گذشته هست و حتی خودش هم راه حل رو نمی دونه و فقط هی می خواد عنوان کنه که از این موضوع ناراحته .
اوایل ازدواج خانواده من هروز باهاش تماس می گرفتن و خواهرام همیشه باهاش در تماس بودن و حتی اگه مشکلی پیش میومد اول از همه من رو مقصر می دونستن ولی رفتارهای ایشون اینقدر بد و خودخواهانه بود که دیگه الان هیچکس باهاش تماس نمیگیره و اگه حتی با من کار داشته باشند با موبایلم تماس می گیرند .
مشکل اینه که ایشون یکسری رفتارهای خوب داره ولی اینقدر بداخلاقی ها بد داره که همه چی رو از بین می بره . مثلا فرض کنین در عروسی مقدار از نظر مالی به من کمک کرده الان ادعا می کنه که من عروسی رو برگزار کردم یا اینکه شاباش های عروسی همه برای من بوده میگم بابا هیچ جا همچین قانونی نیست .
حتی باورتون میشه که من در هر تولدش بهترین کادو رو براش خریدم اما ایشون همچنان دنبال مسائل گذشته هست .
فرض کنین شما خونه دارین بهترین وسایل زندگی رو هم دارین یک نفر هم به شما محبت کنه و براتون احترام بزاره و بعد شما همش دنبال مسائل 2 سال پیش باشین بقیه چی فک میکنن .
خواهش میکنم یک راه حل خوب به من پیشنهاد دهید جالبه که ایشون حرفهای منو اصلا قبول نداره و فک می کنه فقط خودش می دونه .
یه چیزی رو هم یادم رفت اگر کوچک ترین کاری براتون انجام بده مخصوصا برای من منتظر باشید در یکی دو ماه آینده به روی شما بیاره که من فلان کاره رو براتون انجام دادم .
جالبتر اینه همه چیز رو تو زندگی خودش و طبق خواسته های خودش می بینه و اصلا نمیخواد به دیگران و نوع زندگی کردنشون توجه کنه .
مثلا من چند بار بهش گفتم که ما امکانات خوبی داریم مثلا خیلی ها همین رو هم ندارند اما در زندگیشون خیلی خوش هستند و لذت می برند اما چرا الان ما همش سره مسائلی که گذشته و دیگه مهم نیست و نمیشه کاریش کرد همیش درگیریم .
RE: طلاق یا ادامه .. ؟ راهنمایی کنید
ببخشید شما اصلا مقصر نیستید؟اینجور که می گید همه تقصیرا رو انداختین گردن اون.شما در مقابل رفتارای غلطش چه کار مثبتی می کنید.الان که همسرتون نیست این طور متهمش کردید روبروی خودش چی کار می کنید خدا می دونه.به نظر می رسه شما با این رفتارتون تشدید می کنید کارای غلطشو.و این یعنی شما بی تقصیر نیستید.