نامه ای برای مسافر

سلام به دوستان گل تالار همدردی
یه فرشته عشق اومده

میگه منو واسطه کردند تا نامه های شما را به دست امام زمان برسونم
هر که هر چی تو دلشه این جا بنویسه
چون قراره نامه ها را واسه اش ببرم
چون می خواد به نامه هاتون جواب بده
بیایم بچه ها واسه اش نامه بنویسم
بیایم امام زمان را پیش خدا واسطه اش کنیم
بیایم از حال مردم بگیم
بیایم بهش بگیم انتظار تا کی ؟
بیایم بهش بگیم تا نمردیم می خواهیم تو را ببینیم
بیایم ......
[size=large]

کاش می دونستم ندبه و غروب جمعه چه رازی دارند کاش میدونستم چراغروب جمعه غمگینه چرا کرانه های اسمون رنگ خونه
اقاجون چشمامو برات غسل دادم و بعد با اب پاکی وضو دا دم تا بتونه روشنایی اون روزو ببینه پاهای معنوی اماده کردم که بتونه پابه پای تو به راه بیوفته و هیچ گاه عقب نمونه دلم را صیقل دادم تا بتونه حرفهای تو را بفهمه و در گوشه ای از خودش جا بده
کاش میتونستم صبرو پیمانه ات را اندازه بگیرم اون وقت دیگه می فهمیدم تا کی باید صبح جمعه را با ندبه شروع و با سمات غمگین تموم کنم تاکی باید صبح را شب و شب راغریبونه صبح کنم و تو این غریبی شب ستاره های امید را برات نشونه کنم اقاجون اگه بدونم کی می ایی برات سنگ تموم می زارم زیر پاهاتوبا چشمام فرش می کنم ستاره های امیدی تو شب های غریبونه نشانه کردم را نثارت می کنم با اشکهای چشمم دریای امید می سازم و تو اون دریا غسل می کنم و بعد به حضورت می ایم

سلام hasty
لطفا به اون فرشته عشق بگو بگه کار مااز نامه نگاری گذشته اگه بخواهم درد دل کنم باید یه دفتر 1000 برگ درد دل بنویسم
اخه چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟/
هر چی با خودم کلنجار میرم می بینم نه نمی تونم من فقط می نویسم بیا که کلی باهات حرف دارم بیا تا جانم رو فدات کنم
درسته منتظرای واقعیت کم هستن اما بیا