تنهایی یک زن مطلقه

چهار ساله طلاق گرفتم و سنم داره میره بالا-الان 36 سالمه-تنهایی شدیدا اذیتم میکنه-اهل دوستی با جنس مخالف نیستم یعنی هم از گناه و حرام میترسم و هم میترسم ازم سو استفاده بشه- اما شدیدا خلا عاطفی و روانی و .. را حس میکنم-کسی را هم ندارم که برام خواستگار پیدا کنه و خودم هم زن ساده ای هستم و خوشگل هم نیستم و نمیدونم چه جوری میتونم خودم یه همسر خوب پیدا کنم. نگاه جامعه و مردم و مشکلات یه زن مطلقه بسیار بد است -بسیار رنج میبرم-نمیتونم اعتقادات مذهبی و اصالت خانوادگی ام را زیر پا بذارم-کاسه صبرم از تنهایی لبریز شده-از دوستان همدرد خواهش میکنم اگه ممکنه راهنمایی ام کنید

توی جمع های زنونه تمایل خودتون را به نحوی بیان کنید.

مثلا توی کلاس ورزش یا دوره های دوستانه یا ... وقتی صحبت می شه سعی کنید یه جوری بیان کنید که مایلید ازدواج کنید.

معمولا اگر در جمع های زنونه به خودتون برسید (لباس هاس مناسب بپوشید و ارایش کنید و با عشوه راه بروید) خانمها متوجه می شوند که این خانم که مطلقه است دوست دارد که ازدواج کند. در ضمن شاید بهتر باشد فعالیتهای اجتماعیتون رو هم بیشتر کنید.

سلام دوست عزیز
ابتدا من به شما تبریک میگم به خاطر طرز تفکرتون که راضی به پر کردن لحظ های تنهایی بعد از جدایی به هر قیمتی نیستید.
باور داشته باشید که بعد از اتمام این زندگی -همه درها بسته نشده و راه ها به سمت آرامش و خوشبختی مسدود نیستند قطعا زندگی جدیدی در انتظار شماست.مهم این است که ما از اتفاقات خوب و بد زندگی چه برداشتی داریم-این باور میتواند روش زندگی ما را تغییر دهد.طلاق راه و شروعی دوبارست.
سعی کنید احساسات خودتان را مدیریت کنید تا میزان آسیب های احتمالی را به کمترین حد ممکن برسانید.با دوستان و اطرافیانی که دیدارشان برای شما خوشایند است بیشتر ارتباط داشته باشید.فعالیت های اجتماعی را افزایش دهید و از ورزش کردن برای داشتن روان و جسمی شاداب غافل نشوید.
موفق باشی:72:

بیشتر تو اجتماع حضور داشته باشید.خونگرم تر و شاداب تر از قبل.رابطتو با خدا قوی تر کن.می دونی هر چی رو مشکلت (تنهائی.مجرد بودن)مانور بدی بزرگتر دیده می شه.تنهائی هات رو با ارتباط با خدا پر کن.و از خودش هم بخواه هر چی صلاحته بهت بده.باور کن گاهی مجرد بودن می ارزه به متاهل بودن.اگه امکانش هست حتما درس بخون و خیلی کارها که می تونی انجام بدی:46:

دوستان عزيز خيلي خوب شما رو راهنمايي كردند. اولين قدم اينه كه اسم كاربري اتون رو عوض كنيد. شما اگه توجه اتون رو همش رو تنها بودن متمركز كنيد مطمئن باشيد همواره تنها مي مونيد.
مقاله ايي تو روزنامه همشهري چند وقت پيش مي خوندم كه در رابطه با زنان مطلقه و يا دختران مجردي بود كه سنشون بالا رفته بود و ازدواج نكرده بودند و تنها زندگي مي كردند. راهكارهاي خيلي جالبي داده بود. اول از همه مي گفت از تنهايي خودتون لذت ببريد. من نمي دونم شما تنها زندگي مي كنيد يا نه ؟
مثلا تو اين مقاله مي گفت كه شما مي تونيد خيلي از برنامه هايي رو كه دوست داريد به اجرا در بياريد. رژيم غذايي مورد علاقه اتون، ديدن فيلم دلخواه، انجام دادن كارهاي مورد علاقه.
اين قسمت براي كم كردن حس تنهايي اتونه. اگه مي تونيد با دوستانتون برنامه هاي مفرح بذاريد ..تورهاي مسافرتي و غيره..هر چه قدر بيشتر در اجتماع باشيد هم خوشحال تر هستيد و هم ممكنه كيس هاي بيشتري براتون پيدا بشه. اين هم از ذهنتون دور كنيد كه زيبايي تو پيدا كردن همراه زندگي دخيله. هر چه قدر شما با خودتون و دنيا هماهنگ تر باشيد، شاد باشيد ، و ساز مخالف با هر چيزي نزنيد مسلما انسان هاي بيشتري رو جذب خودتون مي كنيد.
من خودم تنها زندگي مي كنم. اوايل جدايي ام شب ها حس بدي داشتم. ولي انقدر روي خودم كاركردم كه الان فقط دوست دارم تو خونه خودم باشم و اين استقلال رو به هيچ چيز ترجيح نمي دم (البته اين حالات الانمه..ممكنه يك روزي برسه كه دلم بخواد دوباره زندگي مشترك داشته باشم...مطلق حرف نمي زنم).
من از اين فرصت براي تقويت رابطه ام با خدا، شناخت بيشتر خودم، آرامش بيشتر، رسيدگي به ذهن و جسمم دارم استفاده مي كنم.
روزي كه تمام توجه اتون رو از اين وضعيت برداريد ، اين تنهايي سنگيني خودش رو از دست ميده و شرايط براي ازدواج مجدد و البته موفق شما ايجاد ميشه.
:72:

عزیزم منم عین شمام .من تازه طلاق گرفتم ولی خیلی سال بود تنها زندگی می کردم ... باور کن عصرا که از سر کار میام خونه دیگه وقت خرید هم ندارم .اینقدر خسته هستم که فقط سعی می کنم یه کم با پسرم سر و کله بزنم و شبام عین جنازه رو تخت ولو شم :302:
برای همینه که اصلا وقتی برای فکر کردن به اینجور مسایل ندارم ..نمی دونم شاغل هستی یا نه ولی داشتن یه شغل خوب خیلی می تونه بهت کمک کنه ..مخصوصا بودن بیرون از خونه و یه محیط کار سالم باعث میشه رواط اجتماعی خیلی خوی با دیگران برقرار کنی...نمی دونم فرزندی داری یا نه اما وقت گذروندن با بچه ها و به عبارتی باهاشون سر و کله زدن و بازی و شوخی و رسیدگی به مسایلشون خیلی لذت بخش هستش .اقلا برای من که همینه چون لحظه شماری می کنم بیام خونه و با پسرم باشم ..اگه محل کارم رو اب ببره من هیچ چیزو با این لذت عوض نمی کنم...
ورزش و قرار گذاشتن بیرون و تو خونه با دوستات هم خیلی مفیده ..من و دوستام هفته ای دو بار برنامه داریم صبحانه میریم هتل های بزرگ ..هر بار یه هتل .صبحانه رو می خوریم و بعدش هر کی میره سر کار خودش ولی کلی حال و هوامون عوض میشه ..
باور کن من اگه دنیا رم بم بدن دیگه دلم نمی خواد این ازادیمو از دست بدم ..خیلی دارم باش حال می کنم ..البته شاید من مشکل دارم!!!!! مشکلات زندگیمم واقعا کم نیست .از همه طرف بعضی وقتا توی فشارم.
سعی کن دو تا مطلب رو بهش بچسبی بقیه اش خود به خود درست میشه .
اول اینکه روابط اجتماعیتو هی قوی تر کن .افراد جدید گروه های جدید برنامه های جدید..البته سالم
دوم اینکه وقتت رو اصلا ازاد نگر ندار ..سعی کن برای همش برنامه ریزی داشته باشی.
امیدوارم دفعه بعد دیگه نگی تنهام..:72:

عزیزم همیشه یادت باشه تنها بودن بهتر از بودن در یک رابطه بده. اول از همه به خدا توکل کن دوم ترس برادر مرگه. حضرت علی (ع) می فرمایند: اگر از چیزی می ترسید خود را با آن رودررو کنید. شما از این موضوع که نکنه کسی بخواد ازتون سوء استفاده کنه می ترسید و کلا ه رگونه ارتباطی رو با جنس مخالف گذاشتید کنار. توی سنی هم هستید که مردها انتظار دارند کمی اجتماعی تر باشید. نه اینکه با کسی طرح دوستی بریزید ولی خیلی ساده میشه با مردها بدون ارتباط های خصوصی ارتباط برقرار کرد. تبادل اندیشه و ... اما از من میشنوی بهتره ک ری کنی که از روی تنهایی دنبال کسی نباشی. همیشه در این مواقع هیچ وقت به جایی نمیرسی. اما وقتی مدیریت زمان را در دست گرفتید می بینید که چه آسان همه چیز خوب و نیکو می شه و خواسته هایتان بر آورده می شه. و یادت باشهترس از سوء استفاده رو همین الان که داری اینو میخونی بریز دور چون از هر چیزی که بترسی مثل سایه تعقیبت می کنه.
نمونشو من میشناسم
یکی از فامیل هامون که اونقدر از این سوء استفاده می ترسه که به همه میگه شوهر داره و اینطوری آدمای مناسب از دور و برش پراکنده میشن و به خودشون اجازه نمی دن جلو بیان و خوب آدمای عوضی هم که براشون مهم نیست که تو شوهر داشته باشی یا نه بالاخره میان سراغت.