دوست دخترم دیگه منو نمیخواد چیکار کنم ؟
[size=medium]با سلام
من 24سالمه از 3سال پیش به یه دختر از کلاسمون علاقه مند شدم دختر باخدا و پاکی بود واسه همون علاقه مند شدم حدود 1.5 سال پیش شمارشو پیدا کردم و بهش اس زدم بعد اینکه منو شناخت گفت نه قصد دوستی با کسی داره حتی ازم متنفره گفت یه پسر مزاحم چنان ضربه ای بهش زده که از تموم پسرا متنفر شده اولا اصلا بهم محل نمیذاشت ج نمیداد اونقد اصرار میکردم که ناچار یه ج میداد . خلاصه بنابه اصرار های فراوان من مبنی بر اینکه من دوسش دارم و قصدم ازدواجه قبول کرد تا آخر دانشگاه فقط دوست باشیم گفت من خیلی مادی گرا هستم و توهم که هیچی نداری پس ازدواج منتفیه
بعد مدتها یواش یواش بهم ابراز علاقه کرد و گفت اخلاقتو دوس دارم و واسم مهمتره و ... چندین بار با خواهرش که رابطمونو میدونه که بهش میگفت فلانی داره تورو بازی میده از من حمایت کرده که نه اون واقعا دوسم داره و منم اونو دوس دارم . حدود 1ساله که همش در مورد ازدواجمون و زندگی آیندمون باهم میحرفیدیم انقد بهش دلبسته و عاشقشم که حتی یه لحظه نبودنش دیوونم میکنه میمیرم حتی خودکشی به سرم میزنه
خیلی لجباز و زود رنجه خیلی قهر میکرد انقد منت کشی میکردم بالاخره آشتی میکرد چندبارم میخواست قطع رابطه کنه چند مدت بود که میگفت حسمو از دست دادم درسته ازت خوشم میاد اما دیگه دوست ندارم حتی خودمو دوس ندارم و من تا حالا هیچوقت عاشق نشدم و یه مدت احساس عاشقی کردم اما نبودم و از اول گفتم مادی گرا هستم و تو هیچی نداری
الانم یه خواستگار مشهور و پولدار واسش اومده که هم خودش تمایل داره و هم خانوادش به اجبار میگن باید بری و وقتی با تهدیدای من روبرو شد که خودمو میکشم گفت نه تورو میخوام نه اونو و . . .
ولی من نمیتونم ازش دست بردارم حتی فکرش دیوونم میکنه وقتی قهر میکنه میمیرم چه برسه به قطع رابطه ! بخدا میمیرم چون به قول خودش خیلی احساساتیم شدید احساساتم قویه که طاقت یه لحظه جدایی هم ندارم حتی میخوام خودکشی کنم و اگه ازدواج کنه شاید کارم به تیمارستان بکشه
کمکم کنید چیکار کنم[/size]
RE: دوست دخترم دیگه منو نمیخواد چیکار کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mansoor3sut
[size=medium]با سلام
من 24سالمه از 3سال پیش به یه دختر از کلاسمون علاقه مند شدم دختر باخدا و پاکی بود واسه همون علاقه مند شدم حدود 1.5 سال پیش شمارشو پیدا کردم و بهش اس زدم بعد اینکه منو شناخت گفت نه قصد دوستی با کسی داره حتی ازم متنفره گفت یه پسر مزاحم چنان ضربه ای بهش زده که از تموم پسرا متنفر شده اولا اصلا بهم محل نمیذاشت ج نمیداد اونقد اصرار میکردم که ناچار یه ج میداد . خلاصه بنابه اصرار های فراوان من مبنی بر اینکه من دوسش دارم و قصدم ازدواجه قبول کرد تا آخر دانشگاه فقط دوست باشیم گفت من خیلی مادی گرا هستم و توهم که هیچی نداری پس ازدواج منتفیه
بعد مدتها یواش یواش بهم ابراز علاقه کرد و گفت اخلاقتو دوس دارم و واسم مهمتره و ... چندین بار با خواهرش که رابطمونو میدونه که بهش میگفت فلانی داره تورو بازی میده از من حمایت کرده که نه اون واقعا دوسم داره و منم اونو دوس دارم . حدود 1ساله که همش در مورد ازدواجمون و زندگی آیندمون باهم میحرفیدیم انقد بهش دلبسته و عاشقشم که حتی یه لحظه نبودنش دیوونم میکنه میمیرم حتی خودکشی به سرم میزنه
خیلی لجباز و زود رنجه خیلی قهر میکرد انقد منت کشی میکردم بالاخره آشتی میکرد چندبارم میخواست قطع رابطه کنه چند مدت بود که میگفت حسمو از دست دادم درسته ازت خوشم میاد اما دیگه دوست ندارم حتی خودمو دوس ندارم و من تا حالا هیچوقت عاشق نشدم و یه مدت احساس عاشقی کردم اما نبودم و از اول گفتم مادی گرا هستم و تو هیچی نداری
الانم یه خواستگار مشهور و پولدار واسش اومده که هم خودش تمایل داره و هم خانوادش به اجبار میگن باید بری و وقتی با تهدیدای من روبرو شد !!!!!!!!!!!!که خودمو میکشم گفت نه تورو میخوام نه اونو و . . .
ولی من نمیتونم ازش دست بردارم حتی فکرش دیوونم میکنه وقتی قهر میکنه میمیرم چه برسه به قطع رابطه ! بخدا میمیرم چون به قول خودش خیلی احساساتیم شدید احساساتم قویه که طاقت یه لحظه جدایی هم ندارم حتی میخوام خودکشی کنم و اگه ازدواج کنه شاید کارم به تیمارستان بکشه
کمکم کنید چیکار کنم[/size]
آقای منصور 3 سوت سلام.
چیه حالا اینجوری ترمز بریدی برادر من؟!
دختر پاک و با خدا که تن به این مدل دوستیها نمیده. اگر ایشون مقید و با خدا بود و یا فقط دختری منطقی بود و با عقل برای زندگیش میخواست تصمیم بگیره باید به شما میگفت آقای محترم لطفا از کانال خانواده وارد شید و بقیه ماجرا... تازه بعدش هم نه صرفا به خاطر مادیات بلکه بخاطر اینکه شما زیادی تابع احساساتتون هستید باید به شما یک "[size=large]نه" بزرگ میگفت.
شما یکی از ایرادات اساسیتون در این رابطه غلبه احساسات و کنار گذاشتن عقل و منطق است. شما در بقیه ابعاد زندگیتون هم اینقدر در برابر شنیدن پاسخ منفی کم طاقتید؟ اگر کسی بهتون "نه" بگه تهدیدش میکنید؟
لطفا قسمتهای قرمز و از همه مهمتر قسمت سورمه ای را با دقت بخونید خودتون متوجه میشید که کجای کار ایراد داره.[/size]
RE: دوست دخترم دیگه منو نمیخواد چیکار کنم ؟
با تشکر از بی دل عزیز
باید بگم من حدود 6ماه از این خانم جواب نه شنیدم به ترفندهای مختلف طی چندین ماه وارد زندگیش شدم دست از سرش بر نداشتم تا اینکه ناچارا به این رابطه تن داد منم که بهش علاقه مند بودم طی این رابطه 1.5 ساله دیگه کلا بهش وابسته و 1000 برابر بهش علاقه مند و عاشق شدم طوری که گفتم که نمیتونم ازش دست بکشم احساسات هم توی ذات من هست نمیتونم جلوشو بگیرم و ... من موندم چیکار کنم نه میتونم تموم کنم نه راهی واسه ادامه مونده
و حتی ایشون منو بیشتر با خدا آشنا کرد به حدی که من از زمان آشنایی با این خانوم زندگیم از لحاظ معنوی خیلی تغییر کرده و بیشتر به خدا احساس نزدیکی میکنم
RE: دوست دخترم دیگه منو نمیخواد چیکار کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mansoor3sut
[size=medium]
3سال پیش به یه دختر از کلاسمون علاقه مند شدم دختر باخدا و پاکی بود ==گفت یه پسر مزاحم چنان ضربه ای بهش زده که از تموم پسرا متنفر شده [/size]
RE: دوست دخترم دیگه منو نمیخواد چیکار کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط lord.hamed
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mansoor3sut
[size=medium]
3سال پیش به یه دختر از کلاسمون علاقه مند شدم دختر باخدا و پاکی بود ==گفت یه پسر مزاحم چنان ضربه ای بهش زده که از تموم پسرا متنفر شده [/size]
باید عرض کنم
یه پسر مزاحمش شده بوده و وقتی با جواب رد ایشون مواجه شده بوده به قصد تلافی به خانواده ایشون مراجعه و حرفای نامربوطی زده بود که باعث شده بود خانواده ایشون نسبت به این خانم بدبین و بی اعتنا شوند و بدکار خطاب شوند و این ضربه باعث تنفر از جنس مخالف شده بود
RE: دوست دخترم دیگه منو نمیخواد چیکار کنم ؟
مواظب یاش ابراز احساس و علاقت ناخوداگاه برای اون دختر تبدیل به مزاحمت نشه ، که اونوقت یه جورایی همون پسر قبلی براش تداعی میکنی ، که در اینصورت نتنها بهت جواب مثبت نمیده بلکه ازت متنفرم میشه....
بعدشم، مردم انقد ضعیف النفس میشه که بی خودی سره بی محلی یه دختر ، بگه که خودکشی میکنم....
من جای اون دختر باشم اگه مردی همچین حرفی بزنه حتما بهش جواب منفی میدم... مرد باید قوی ومحکم باشه زود وانده،
اگه دوسش داری تلاش کن ، بهش نشون بده که یه مرد واقعی هستی و به این راختی از خواستت دس نمیکشی نه اینکه با حرف خودکشی اونو وادار به موندن میکنی....
تا خداهس باید تلاش کرد نه اینکه ناامید شد.......