RE: او زود از کوره در میرود
سلام.آیا بیشتر دعواهاتون سر خانواده ی همسرتون بوده؟ یا کلا زود از کوره در میرن؟
RE: او زود از کوره در میرود
کلا زود از کوره در می رود ولی در مورد خانواده اش بیشتر. تحمل نه شنیدن در هیچ موردی را نداره. طوری مشورت یا نظرخواهی میکنه که مجبوری موافقت کنی در غیر این صورت دعوا میشه. البته منم خیلی وقتها دعوا را به موافقت ترجیح می دهم.
RE: او زود از کوره در میرود
کلا زود از کوره در می رود ولی در مورد خانواده اش بیشتر. تحمل نه شنیدن در هیچ موردی را نداره. طوری مشورت یا نظرخواهی میکنه که مجبوری موافقت کنی در غیر این صورت دعوا میشه. البته منم خیلی وقتها دعوا را به موافقت ترجیح می دهم.
RE: او زود از کوره در میرود
سلام
هزار راه نرفته . این هم یک جورشه
زندگی شما زیاد غیر طبیعی نیست . کافیه شما به مسائل با دید بهتری نگاه کنید نیمه پر لیوان را ببینید .
آدمی در بیشتر اوقات با مرور زمان از شرایطی که در آن واقع شده خسته می شود . معمولا کم کم تحمل اطرافیان برایش سخت می شود اگر اوایل 90 درصد گذشت و از خودگذشتگی داشته الان 60 درصد شده .
کم کم همه چیز آنقدر طبیعی و عادی میشه که یک عشق چند ساله ویروس روزمرگی آن را تحت الشعاع خود قرار می دهد . کم کم هم کفو بودن یا نبودن خودش را نشان می دهد .
نباید خسته شد . نباید خودت را گم کنی . نباید عشقت را فراموش کنی . نباید اطرافیان تو را تحت تأثیر افکار منفی خودشان قرار دهند بلکه باید از این گوش شنید و در کمال احترام از آن گوش بیرون کرد و آنچه درست و عقلانی است با حفظ منافع خود و خانواده انجام داد
باید عاطفه درون را زلال و پاک نگاه داشت . باید نشاط خودت را حفظ کنی . باید چشم ها را شست
زندگی همینه . زندگی یعنی تحمل تفاوتها و با هم بودن در عین آنی که عاشقی
البته منظورم از عشق ٰ عشق به خدا و طبیعتی که آفریده ، عشق به انسانها با تمام نواقصی که دارند با تمام کج خلقی ها و بد فکری هایی که دارند .
تو که نمی توانی خانواده ها و افراد مخصوصا مسن تر را تغییر بدهی . ولی خودت را چرا ... با کمی تمرین و تفکر درست کم کم ورق به نفع زندگی تو بر خواهد گشت . هرچند من معتقدم همین حالا هم همه چیز برای پرواز تو هست . خیلی ها آرزوی داشتن چنین خانواده ای را دارند
نیمه پر لیوان را ببین زیاد هم به حرف هوس دلت گوش نده . این بهترین راه حل است
RE: او زود از کوره در میرود
به نظرم مشکل شما نیاز به کمی مهارت در گفتگو و طرح مسایل با همسرتون داره.در رابطه با خانواده شون بهتر بدونین که همه ی ما نسبت به خانواده هامون یه احساس خاصی داریم و علی رغم ضعفایی که دارن دوست داریم مورد احترام همسرمون باشن پس شما هم سعی کنین تا حد امکان به خانواده ی همسرتون احترام بزارین و هیچ وقت جلوی شوهرتون از خانواده اش بد نگین(حتی اگه کار بدی کرده باشن) و اگرم میبینین که توان تحمل رفتارهاشونو ندارین زیرکانه به نحوی که همسرتونو بدتر جری نکنه رابطتونو باخانواده اشون کم کنین.
در مورد سایر مواردی که ایشون تحمل نه شنیدن ندارن شاید بهتر باشه مسیله مورد گفتگوتونو که باید براش تصمیم بگیرین کاملا براش باز کنین اما بحثو به جایی نکشونین که به بله یا نه ختم بشه و این بحثو یه کم ادامه بدین تا همسرتونم از نکات مثبتی که شما میدونین ولی از نظر ایشون دور مونده آگاه بشه و در نهایت نتیجه ی بحثو باز بزارین یه مثال میزنم: شما میخاین مدل ماشینتونو عوض کنین به جای این که صاف برین بگین من میخام ماشینمو عوض کنم در یه موقعیت مناسب از معایب ماشین قدیمتون بگین مثلا قدیمی شده تو خرج افتاده الی آخر ببینین نظر همسرتون چیه بعد مزایای ماشین جدیدیو که مد نظرتونو بگین مثلا کم مصرفه ایمنه و الی آخر و صبر کنین تا ایشونم نظرشو بگه در نهایت بحثو این طور باز بزارین که دلم میخاد رو این موضوع که اگه ماشینو عوض کنیم فکر کنی و منتظر جواب بمونید.البته منظورم یک دقیقه نیستا معمولا این روش اگر همسرتون آدم منطقی باشه جواب میده البته باید تحمل شما هم زیاد باشه شاید چند دفعه ی اولش سخت باشه چون معمولا ما خانمها دوست داریم زود جواب بگیریم و جواب هم مثبت باشه اما به مرور همسرتون توقعات به جای شما رو راحت تر برآورده میکنه چون احساس میکنه خودش تصمیم گیرنده بوده و چیزی بهش تحمیل نشده.
RE: او زود از کوره در میرود
ممنونم از پاسختان. متاسفانه من بر اثر دعواهایی که در طی این سالها کردیم بسیار ضعیف شده ام مخصوصا که خیلی وقتها مجبور شدم کوتاه بیایم. برای همین تحمل مشکلات و دعواها را از دست داده ام. اگر مشکل جدیدی پیش بیاید یا دعوای جدیدی دائما به این فکر می کنم که به خانه مادرم برگردم با اینکه تا به حال این کار را نکرده ام. کلا روحیه و حوصله ندارم. وقتی دعوا می کنیم و تمام می شود شوهرم اصلا حوصله گوش دادن به مسائل آن دعوا را ندارد. برای همین موضوع بدون حل باقی می ماند و من می مانم با هزار حرف نزده. دیروز رفتم شمال و امروز برگشتم سر کار چون خانواده شوهرم رفته بودند شمال و از ما هم خواستند برویم و من مجبور به رفتن.
RE: او زود از کوره در میرود
یک مشکلی حسابی اعصابم را ریخته به هم. در راه برگشت از شمال شوهرم با کسی صحبت می کرد من از دور نگاهش می کردم. بهش گفتم کی بود گفت یکی از همکاران ولی من شک کردم. منم داخل فن بوکشو نگاه کردم و دیدم شماره را پاک کرده و شکم به یقین تبدیل شد.. گفتم پس چرا شماره آخرین نفری که حرف زدی نیست. گفت نمیدانم. دعوامون شد. حسابی اعصابم ریخته بهم. چون شوهر من اصلا اهل این برنامه ها نیست. بعدش هم طوری رفتار میکنه که انگار هیچی نشده و 2 روزه خودش را زده به مریضی و من مطمئنم که می خواد از صحبت کردن با من طفره بره. می خوام بهش زنگ بزنم و بگم من دیگه با تو زندگی نمی کنم چون هم اعصابم خیلی خرد شده و هم اینکه باورم نمیشه شوهرم منو تو چه وضعیتی گذاشته و براش مهم نیست. نمی دانم چرا غرورم بهب اجازه نمیده ازش توضیح بخواهم می دانم دعوام میشه چون واقعا حوصله شنیدن چیزی که با عقل جور در نیاد ندارم. لطفا راهنمائیم کنید.
RE: او زود از کوره در میرود
سلام دوست عزیز.
مادر و پدر من هم مشابه شما هستن برای همین راحت حال شمارو درک کردم.
ببینین فرض کنین شما 20و خورده ای سال زحمت میکشین با عشق فرزندتونو تربیت میکنین... بعد اون ازدواج میکنه و از پیش شما میره! شما زود رنج و حساس نمیشین نسبت به همسر فرزندتون؟مخصوصا اگه فرزندتون پسر باشه.
چون میبینید که اون خانم جدید داره جایی که 20 و خورده ای سال براش زحمت کشیدینو میگیره...
مرها مثله بچه ها هستن فقط باید غلغشون دستتون بیاد.احترام و همراهی خانوادش به خصوص مادرش آیا ارزش داشتن 1 زندگی زیبارو نداره؟این احترامو محبتو اگر از ته دل انجام بدین کم کم براتون درونی میشه.
و این اصلا کار سختی نیست.
موفق باشین
حتما این آیه رو در قرآن خوندین
« یا اَیُّها الَّذینَ ءامَنُوا اِجتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ ».
« ای كسانی كه ایمان آورده اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا كه پاره ای از گمانها گناه است ».
دوست عزیز تا برای شما اثبات نشده(برای احساستون نه!به چشم باید ببینید) حق ندارید قضاوت کنید.
با توجه به رفتار قبلی شما چرا این احتمالو نمیدین که همسرتون شماررو پاک کرده تا شما رو عصبانی کنن؟چون از دستتون ناراحت بودن و میخواستن جبران کنن.
اگه بخوایم ما احتمال بدیم برای هر چیزی که دائم به خطا میریم!
پس چرا نپرسیم؟
RE: او زود از کوره در میرود
گفتید که تا بحال روی شما دست بلند نکرده.فکر می کنم خیلی اهمیت داره که بتونید این وضعیت رو حفظ کنید با وجود دعواهای زیادی که پیش میاد و عصبی بودن همسرتون.چون اگر یکبار این اتفاق بیفته کنترلش در اینده خیلی سخت میشه.تجربه ی شخصی من که این طور بوده:72: