من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
احساس بدی نسبت به خودم دارم
قبلا حالم همیشه خوب بود به جز دوران نوجوانیم که یکمی درگیر افزایش قد بودم و دلم می خواست قدم بلند شه ،هیچ وقت به موضوع قد فکر نمی کردم
و فکر نمی کردم که این یک ایراد و فکر می کردم یک ویژگیه نه نقص
مثل اینکه افراد می تونن سفید یا سبزه باشن
سفید یا سبزه بودن هیچ کدون نقص نیست
چ.ن می دیدم تو اجتماع مودر توجه هستم وهمه ازم تعریف می کنن و تو دانشگاه کلی پسرای قد بلند ازم خواستگاری کردن و همیشه تو هر جمعی مورد توجه بودم ..واسه این چیزا ...
با اومدن یه خواستگار قد بلند که جذبش شدم و جوابم بهش مثبت بود
تصمیم گرفتم تو اینترنت راجبع اختلاف قد سرچ کنم که با این سایت آشنا شدم و دیدم دخترایی که هم قد من هستم افسرده هستن تو تاپیک( قد من) و اینکه مثلا یه آقایی می گه دختری که رفتم خواستگاریشقد بلند نیست و دودل هستم >>>> کم کم به این نتیجه رسیدم که من اشتباه فکر می کردم :302:
الان تو تاپیک قد من خوندم که دختره نوشته بود مردم و افراد راجبش متلک می گن و مسخره می کنن .. با خودم می گفتم وااااا!!!!منم قدم بلند نیست! پس چرا منو مسخره نمی کنن یا متلک نمی گن ...ولی چند مورد از این مسخره کردن ها رو تعریف کرده بو د...
یهووو تو دلم خالی شد .... یادم اومد که خوب منم یه حرفاییی شنیدم ولی هیچ وقت اونا رو مسخره کردن برداشت نکردم .... من زیادی خوش بینم انگارم
مثلا منم بهم میگن جوجه ،کوچولو ،فسقلی ولی هیچ وقت بهم بر نخورده بود و فکر نمیکردم حرف بدی باشه :302:
وای یادم می اد که یه بار با دوستام رفته بودیم بیرون 5 نفری تو تاکسی عقب بشینیم ،یکی شون گفت که 5 نفری چه جوری جا شیم ..اون یکی گفت 4 نفر ،نازنین که حساب نیست
منم به این حرف خندیدم ...حال آنکه اون لحظه داشتم تحقیر می شدم ،یعنی الان حس کردم اونم تحقیر بوده ... یا اینکه همه میگن سنت بهت نمی اد فکر می کردم خوبه
در کل فهمیدم که من زیادی خوش بین بودم و دلم گرفته
با اینکه الان سر کارم اشکم داره میریزهههههههههههههههههههه ههههههههههه
و نمی تونم جلو اشکامو بگیرم .....اعتماد به نفسمم رفته کلا
همین امروز ساعت 8 آبدارچیمون به من چایی نداد ،بعد رفتش...من گفتم ا آقای فلانی چرا به من چایی نداد،یکی از آقایون گفت کوچولویی ندیدت!!!!
اگر قبلا بود،مثلا دو هفته پیش می خندیدم به حرفش ولی الان گریم گرفتهههه
دلم داره می ترکهههههههههههههههههههههه ههههههههههههههههههههه:302::30 2::302::302::302::302::302:
این خواستگار قد بلندمم رد کردم گفتم الان نمی تونم به ازدواج فکر کنم :302:
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
نازنين بعد از اين همه راهنمايي هاي خوب كه بچه ها تو تاپيك قبلي ات برات نوشتند.
آخه اين حرفا چيه اينجا نوشتي!!!!!!!!!!!!!!:161::161::161::161::161:
نااميد مي كنيد به خدا شما آدم را.:162:
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
لیلا جون به خدا دست خودم نیست
همیشه از آدماای ضعیف بدم می اومده از آدمای منفی باب
واااااااااااای
فکر نکن من یه دختر احمقم به خدا نه
احمق نیستم
ممنون از ز راهنمایی هات
ولی اگر اینا رو اینجا نمی نوشتم داغون می شدم
اخه من خیلی خوشم واسه خودم
یعنی مشکلاتم رو کوچیک می دیدم یا شاید اصلا نمی دیدم
این اذیتم می کنه
یاد این شعر افتادم که میگه
آنکس که نداند و نداند که نداند،در جهل مرکب ابدودهر بماند
منم دقیقا نمی دونستم و
اعتماد به نفس کاذب داشتم :302:
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
تو مشكلي نداره. جز ذهنيتت و فكرت كه خيلي خرابه.
رو ذهنيت و فكرت كار كن.:305:
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
يادمه تو تاپيك قبليت گفتي كه قيافت خيلي جذابه .ببين خيلي از دختراي قد بلند هستن كه اصلا جذاب نيستن دوست داري جاي اونا بودي؟؟؟؟؟؟؟من قدم تقريبا بلنده 167يا 168 ولي دوست داشتم يكمي كوتاهتر بودم ولي بجاش خوشگلتر.بخدا راست ميگم.بنظر من و مطمئنم خيلي هاي ديگه قيافه مهمتر از قده
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مريم صوفي
يادمه تو تاپيك قبليت گفتي كه قيافت خيلي جذابه .ببين خيلي از دختراي قد بلند هستن كه اصلا جذاب نيستن دوست داري جاي اونا بودي؟؟؟؟؟؟؟من قدم تقريبا بلنده 167يا 168 ولي دوست داشتم يكمي كوتاهتر بودم ولي بجاش خوشگلتر.بخدا راست ميگم.بنظر من و مطمئنم خيلي هاي ديگه قيافه مهمتر از قده
مریم می دونی چیه کلا چهره رو میشه با رنگ مو جالب ،آرایش خوب و اینا جذابش کرد ولی قد رو واقعا دیگه هیچ کاری نمیشه کرد هیچ کاری
اینش خیلی بده و اینکه من تا حالا مسخره کردن های دیگران رو به خودم نمی گرفتم :316:
مثلا دیروز من عروسی دعوت بودم بعد یه دختره هم بود که داشت می رقصید من از دور دیدمش و به نظرم خیلی کوچولوو اومد یعنی فک کردم تا گوش من باشه ...بعد که بلند شدبم رفتیم اون ور قدمو باهاش مقایسه کردم دیدم یکی دو سانت فوقش ازم کوتاه تر باشه
کفششم مثله من بود اندازه پاشنش ... بعد اصلا داشتم شاخ در می آوردم
یعنی با خودم فکر می کردم 7 سانتی اختلاف داریم ولی نداشتیم
چون به قدم اصلا توجه نداشتم تا حالا متوجه این موضوع نبودم ...
ووای سرم درد گرفته خیلی
این چند روزه اتفاقاتی افتاده که همش دست به دست هم داده به این نتیجه برسم با هیچی نمی تونی قدتو جبران کنی ،حتی اگر زیبایی صورت و جذابیت رفتارت در حد مطلوبی باشه
درست می گم به نظرت؟خواهش می کنم با دلسوزی جواب نده راستشو بگو
لیلا یادم نیست تو هم قدت بلند بود یا نه؟
چه جوری رو ذهنم کار کنم ؟
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
نازنین جان من کامللللللللللللللللللا درکت میکنم چوم منم خیلی زیاد به این قضیه فکر میکنم و درگیرم!راستی میخواستم تو تاپیک قبل بپرسم قرار بود با اون آقا با کفش تخت بری بیرون رفتی؟چی شد؟! چرا جواب منفی؟اون چه عکس العملی داشت؟
میدونی با تاپیک تو اعتماد به نفست با خودم گفتم آفرین نازنین قد مهم نیست مهم توانایی و اخلاق و ظاهر(منم تعریف نباشه ظاهر خوبی دارم)اما حالا ناامیدم کردی::302:
راستی یه نکته واسه اینکه اعتماد به نفست بره بالا به این فکر کن کن خیلیا ممکنه از تو کوتاهتر باشن پس اونا چی بگن؟!
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
من قدم 164 هست. تو پر هم هستم. شوهرم ولي يك غول به تمام معناست. من در برابر اون بازم خيلي كوچيكم.
هميشه از اينكه مي تونه من را مثل بچه ها بغل كنه و خيلي از من گنده تره كلي ذوق مي كنه. اصلا يكي از افتخاراتش اينه كه خيلي از من قوي تر و گنده تره.
منم به جاي اينكه همش نق بزنم (چه دروني، چه بيروني) و نسبت بهش احساس كمبود كنم. هميشه بهش مي گم هركول، خرس مهربون و ..........
ببين مردا دوست دارن زنشون از خودشون از همه نظر (خصوصا قد و هيكل) كمتر و كوچيك تر باشه.
مرد زندگيت اگه تو را دوست داشته باشه قد تو اصلا براش مهم نيست. البته اگه تو خودت اين موضوع را تو ذهن ات بزرگش نكني و باهاش خودت را آزار ندي. كه اگه اين كار را بكني اون وقت نه تنها براي اون كه براي خانواده شوهرت هم مهم مي شه و مي شه نقطه ضعف تو براي اذيت و آزارت.
البته من اگه به جاي شما بودم ترجيح ميدادم با يك مرد حداكثر 170-175 سانت ازدواج كنم. ولي اگه كيس مناسب بلندتر هم برات پيش بياد و اون راضي باشه مهم نيست. به خاطر قد ردش نكن. (البته بعد از اينكه ذهن ات را درمان كردي.)
به لحاظ رابطه جنسي هم هيچ مشكلي پيش نمي ياد. اگه نگراني تون از اين بابته.
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
نازنین جون سلام
گلم خیلی از مردا دختر کوچولو موچولو دوست دارن مخصوصا اونهایی که خودشون درشت ترن ، اوایل منم مثل تو اعتماد به نفسم پایین بود آخه من قدم 170 اما ظریفم (به قوله بعضی دوستان مانکنم ) اما هر چی خواستگار دارم 180 به بالا قد دارن و 90 کیلو به بالا وزن !!!! یعنی فیل و فنجون فکر کن شوهرم اگه 90باشه تقریبا نزدیک به 37 کیلو از من چاقتره !!! اما دیگه عادت کردم میدونم مردای گنده زن ظریف دوست دارن که راحت تو بغلشون جا بشه
من همیشه نگران بودم این جریان تو روابط جنسی تاثیر بذاره ، اما وقتی یکی از دوستان صمیمیم که دقیقا هیکل منو داشت ازدواج کرد در حالی که شوهرش 110 کیلو وزنشه ( بیش از 50 کیلو اختلاف دارن ) اما کاملا از روابط جنسی راضین و مشکلیم ندارن،خیلم راحت شد...
اصلا نگران نباش باور کن وقتی میگن دوست دارن دوست دارن ، آقایون اصلا تعارف ندارن ،معمولا میدونن چی میخوان !! به نظرم صحبت دوستت منطقی نیست ،اگر قرار باشه دو نفر بعد از ازدواج از لحاظ ظاهری برای هم تکراری شن خوب پس قد کوتاه یا بلند هم تکراری میشه دیگه !!! عزیزم خیلی ذهنت رو درگیر نکن ، خوشبختانه هر آدمی یه سلیقه ای داره ، اگه به گفته دوست شما همه آقایون زن قد بلند دوست داشتن که الان با میلیونها نفر دختر مجرد سن بالای قد کوتاه مواجه بودیم!!!!!
موفق باشی
RE: من با خوندن تاپیکای راجب قد از خودم به شدت ناامید شدم
لیلا موفق نه اون قضیه سکس و اینا مطرح نیست واسم راستش به اونش دیگه فکر نکردم و راجب پسرا هم چون همشون کلا ازم بلندترن و عادیه برام هیچ وقت قدمو با قد پسرای بلند قد مقایسه نمی کنم و احساس بدی پیدا نمی کنم تا حالا هم راستش تو دانشگاه اینا خیلی یش می اومد خوب با پسرای خیلی قد بلندی هم صحبت شم
ولی خوب این مامانشم قد بلند بود و خواهرشم از این خوشم نیومد
نازیلااا چه خوووب که درکم می کنی !تو اگر بهت بگن فسقلی اینا بهت بر می خوره؟
من تو خیابون یکی دوبار پیش اومده بگن کوچولو کجا میری این شعر رو بخونن ولی من ناراحت نمی شدم !
تو چی؟
رفتم بیرون :302: خوب کفشمم خیلی تخت بودا یعنی در کل نیم سانت کف کفشم ارتفاع داشت یا نداشت
اول که تو ماشین اون بودیم و حرف زدیم که هیچ
پیاده که شدیم یکمی راه رفتیم بازم خوب بود در واقع خیلی هام انقد اختلاف قدی رو دارن و بدم دیده نمیشن
دیدم هیچی نمی گه منم خودم بحث انداختم گفتم من پیاده روی خیلی دوست دارم
گفتش منم همین طور ،دوست دارم بعد از ازدواج هر روز پیاده روی تو برنامموم باشه
منم گفتم پیاده روی به تنهایی خوب نیست باید کفش و لباس مناسب هم آدم داشته باشه باهاش
کفش اسپرت و راحت
مثلا این کفش من مناسبه فک کنم و حرف رفت سمت کفش که گفتم کلا کفش اسپورت و تیپ اسپروت دوست دارم ولی ... خوب ... همین جوری گفتم ولی .. ومکث کردم
گفت خوب چی!!! گفتم اگر با شما ازدواج کنم قید کفش اسپورت رو باید بزنم :(
اونم خندید گفت ،همه کفشای اسپورت هم کاملا تخت نیستن
شما می تونی کفشای اسپروتی بپوشی که یکمی لژ دارن :316:
منم انتظار این حرفو ازش نداشتم ،گفتم ا یعنی الان بدم با این کفش
بعدش هی اومد حرفشو درست کنه ولی من دیگه حسم درست نشد هی می گفت نه به خدا من منظورم این نبود
.... داشتم می گفتم یعنی این جور کفشم هستا
ولی من بدم اومد نمی دونم چرا دست خودم نبود
گفتم به هر حال هر منظوری که داشتید من کفش لژ دار دوست ندارم شما هم می تونید با کسی ازدواج کنید که احتیاجی به کفش لژ دار نداشته باشه
خلاصه اینکه عصبی شدم ولی اون هی حرفشو توجیه می کرد که منظوری نداشته
بعدم گفتم زود بریم خونه ،گفت نتیجه گیری نکردیم !!!!بله نگرفتم هنوز!!!گفتم اس ام اس می زنم
اومدم خونه اس ام اس داد،نازنین خانم ،خانمه من میشی؟:302:
، ،بهشون اس ام اس دادم که فعلا نمی تونم راجع به ازدواج فک کنم
گفتش چرا!!پس چرا با من اومدی بیرون!پس چرا از اول اینرو گفتی
الان تو همین وضعیت مسکوت مونده
مامانشم امروز زنگ زده که صحبت های نهایی رو بکنن
منم می گم عجب بچه پروووییی صحبت نهایی همون حرف دیشبم بود