-
+بي اعتمادي
سلام
من دختري هستم كه حدود سه سال و نيم پيش عقد و حدود يك ماه پيش عروسي كردم شوهر من در گذشته معتاد به مواد مخدر بوده كه به دليل حساسيت زياد من به اين موضوع دوبار به دروغ ادعاي ترك ان را كرده با تهديد من به طلاق ولي دروغ گفته و الان دوباره ادعا ميكنه كه ترك كرده و نتونستيم ثابت كنيم كه هنوز ترك نكرده و من شديدا به او بي اعتماد شده ام و در موارد ديگر هم به كرات به من دروغ ميگه و دليلش اينه كه در اون موارد نمي خواد من را ناراحت كنه به همين خاطر دروغ ميگه دو بار هم به دليل اينكه فكر ميكرده نمي تونه من را خوشبخت بكنه اقدام به كارهاي عجيبي ار جمله ناپديد كردن خودش با عنوان اينكه ديگه من را نمي خواد و بايد طلاق بگيريم و بعد كه من پيگير قضيه شدم مشخص شد كه اينها همه بازي بوده و اون فقط فكر ميكنه بخاطر فاصله فرهنگي و تحصيلاتي كه با هم داريم نمي تونه من را خوشبخت كنه من داراي ليسانس ادبيات و اون تحصيلات ابتدايي دارد من به شدت احتياج به كمك دارم چون فكر مي كنم ديگه قادر به ادامه اين زندگي نيستم لطفا يه راه حل عملي و عقلاني به من بگين
-
RE: بي اعتمادي
با سلام به دوست عزيز
به تالار همدردي خوش آمدي
كوثر جان از اول ميدونستي قبلا معتاده و باهاش ازدواج كردي؟؟
به نظر من بريد پيش يه مشاورترك اعتياد و حرفاتونو بزنيد و با روشهاي درماني خاص جلو برويد با اين روش خودتان مطمئن ميشويد ترك كرده با اين وضع نميشه زندگي خوبي داشت شما هميشه در استرس خواهيد بود كه آيا بازم رفته سراغ مواد يا نه؟ آيا هر روز رو ميشه با استرس و اضطراب گذراند؟ فردا پس فردا كه بخواهيد بچه دار شويد به فكر آينده اون بچه هستين؟به نظر من با همفكري بزرگترهاتون يه فكر اساسي بكنيد
-
RE: بي اعتمادي
سلام
خوش امدي
مسئله اعتياد مسئله ساده اي نيست و يك فرد با اينكه ترك هم مي كنه باز هم احتمال خيلي زيادي داره كه دوباره به مواد روبياره بنابراين هيچ وقت نبايد از چنين افرادي غافل شد
بشين با همسرت صحبت كن و حاليش كن كه شما از هيچ نظر با هم مشكل نداريد و به هيچ وجه اين اختلاف فرهنگ و تحصيل باعث ناراحتي شما نشده و شما از همه نظر قبولش داريد و او را با همين شرايط پذيرفته ايد براش توجيه كنيد كه او را با همين شرايط انتخاب كرديد و اگر نمي خواستيد نمي كرديد ولي رك و پوست كنده بهش بگيد كه مسئله اعتياد را نمي توانيد قبول كنيد و يا بايد تركش كنه يا بايد جدايي صورت بگيره ببينيد چي مي گه ؟ بگيد بايد بريم و درمان شي بگيد توي همه مراحل پشتش هستيد و كمكش مي كنيد وتنهايش نمي گذاريد
-
RE: بي اعتمادي
سلام کوثر عزیز:
خوش اومدی...به نظر من خیلی از ان موارد که در مورد احساسات همسرن بیان کردی...که فکر میکنه نمیتونه تو رو خوشبخت کنه و اقدام به این کارهای عجیب کرده میتونه تاثیرات استفاده از مواد مخدر و اعتیاد ایشون باشه....شما باید خیلی سریع جهت ترک اعتیاد اون اقدام کنی و بعد از گذشت مدتی که اطمینان پیدا کردی از بهبود و سلامت جسمی اون اونوقت در موردش تصمیم بگیری... حتما اون موقع اون نسبت به خودش احساس بهتری پیدا میکنه و دیگه دست به این کارهای عجیب نمیزنه. چون خودش رو تواناتر از قبل میبینه..
به نطر من خیلی کم پیش میاد که آقایون نسبت به خوشبخت کردن خانمی احساس عدم موفقیت داشته باشن مگر اینکه از لحاظ جسمی و مالی مشکل داشته باشن. پس 100% اگر همسر شما از لحاظ جسمی خوئش رو سالم بدونه هیچگاه همچین چیزس رو ابراز نمیکنه...
موفق و شاد باشی
-
RE: بي اعتمادي
سلام كوثر جان
اگر ازدواج نكرده بوديد شايد مي گفتيم پشيمان شويد ولي شما الان ازدواج كرديد قبل از اينكه بخواهيد پشيمان شويد بايد تمام راه حلهاي ممكن را انجام دهيد درصورت عدم موفقيت، به فرار فكر كنيد. شما به عنوان يك فرد تحصيلكرده موظفيد به همسرتان اعتماد به نفس دهيد. از ايشان بخواهيد در جلسات كانونهايي كه مختصص افراد معتاد وجود دارد عضو شوند و در جلسات هفتگي و ماهيانه شركت نمايند. در اين جلسات افرادي كه قبلاً اعتياد داشته اند، از تجارب و قدرت اراده شان سخن مي گويند و همديگر را به ادامه ترغيب مي كنند. شايد حضور شوهر شما دراين جلسات برايشان اثرات مثبت داشته باشد. در صورتي كه اعتماد به نفس از دست رفته ايشان برگردد،عواملي نظير اختلاف تحصيلي حضور كمرنگتري در ذهنشان خواهند داشت.
-
RE: بي اعتمادي
سلام کوثر خانم
متاسفانه اعتیاد واقعا بلای خانمان براندازی است که ترک ان بسیار سخت است و از نظر جسمی شاید راحت باشد اما از نظر روحی مدتها فرد معتاد را به وسوسه می اندازد
شما که 3سال و نیم با او نامزد بودید باید فکر هایتان را میکردید پس چرا در ازدواج تعجیل کردید
در ضمن طلاق الان بدترین راه حل است زیرا راه های مختلفی وجود دارد
شما بروی ایشان تمرکز کنید و به او بیشتر توجه کنید