نمایش نسخه قابل چاپ
داستانو تو تاپیک من عاشقش شدم ولی اون دوستم نداره چیکار کنم؟؟؟ گفتم هر کار کردم نتونستم فراموشش کنم حالا فقط ی راهکار میخوام واسه برگردوندنش نمیتونم همینجوری بشینمو صبر کنم تا شاید خودش برگرده فراموش کردنش که محاله باید یه راهی رو بهم پیشنهاد کنین باید چیکار کنم تا بتونم یه ذره توجهشو به خودم جلب کنم غیر از شماره موبایل هیچی ازش ندارم حتی حاظرم با مامانش حرف بزنمو از مامانش بخوام که میلادو به من برگردونه البته اگه فایده داشته باشه.
مرضیه جان
اون دیگه برنمیگرده
خیلی ها فقط 1بار عاشق میشن و این تا آخر عمرشون تغییری نمیکنه شاید بتونن بقیه رو دوست داشته باشن
شما باید بپذیری که اون آقا به شما علاقه نداره شما رو مثل 1 مزاحم میدونه
عشق چشمهاتو کور کرده حقیقت رو نمیتونی بپذیری
باید به این باور برسی که دیگه برنمیگرده منتظرش نباشی و محکم و قوی زندگی جدیدی شروع کنی
بهتره پیش یک روانشناس برید وگرنه دچار افسردگی میشید:305:
سلام عزيزم..من تاپيكت رو نخوندم..اما
اگه مستقيما بهت گفته دوست ندارم.نميخوامت و ازين حرفا
1..تو اصلا به برگشتش اصرار نكن چون بدتر ميشه و طبيعتا اون تو اين مواقع لجبازتره
2..يه مدت كلا بهش نه توجه كن نه محل بذار..نه زنگ بزن نه اس بده
3..به نظر من اين كار درستي نيست كه به مادرش بگي ميلادو برگردون بهم..بهر حال اون پسرشه و حق رو به پسرش خواهد داد..تو اينجوري فقط از ارزش خودت كم ميكني
4...وقتي يه انسان براي خودش ارزش و احترام قائل باشه بقيه هم بهش احترام ميذارن و جرات نميكنن هر جور دلشون ميخواد با هركسي صحبت كنن
5..به فرض هم كه برگرده با اصرار تو..اما بعدا مطمئن باش سر كوچيكترين مسئله اي همين اصرار به برگردوندنشو (خيلي عذر ميخوام) ميكوبه تو سرت و بازم بهونه مياد دستش تا بره و ميشي بازيچه دستش
6..عزت نفس يك زن عامل خيلي مهميه تو جذب كردن يه مرد
سلام دوست من مرضیه جان من کاملا درک میکنم تو چه وضعیتی هستی من خودمم تا حدودی شرایط تو رو داشتم اما خب تفاوت هم زیاد میخوای لینک میزارم ببینی
www.hamdardi.net/thread-17748.html
میدونم فراموشی کسی که بش علاقه داشته باشی سخت اونم اگه بدونی که برنمیگرده اما دوست من از تاپیک قبلیت فهمیدم که (ببخشید این میگم) اما اون خیلی به شما علاقه نداشته و این عشق حالت یه طرفه داشته و شما همیشه سعی در نگه داشتنش داشتی و بالاخره اون رفته عزیزم تو حالا فقط با ادامه این روند شادابی و نشاطتو از دست میدی اونم برای کسی که به فکر تو نیست!:163:
من میدونم الان با خودت میگی اینا همش حرف اما واقعا ما نباید محبت و عشقمون نثار کسی کنیم که دوستمون داشته باشه؟!فکر کن برگشت این برگشت اجباری چه فایده داره؟بودن بی عشق و تحمیلی چه فایده داره؟!!!:163:
اون اقا مصلما شماره شما داشت خوب اگه میخواست بیاد یه اس ام اس یا خبری می داد شما هنوز جونی و کلی راه داری:43:
میدونی وقتی آدما قلبشونو سرشار از عشق بیهوده کنن در قلبشونو به روی دیگران میبندن نه اینکه از قلبت بیرونش کن نه!فقط لازم نیست همه قلبتو بگیره بزار یه کوچولو ته قلبت باشه اما خب تو انسانی حق داری عاشقت شن بت محبت کنن دوست داشته باشن اما با این کارت فرصت این همه زیبایی میگیری:43::300:
فقط ازت میخوام به خودت بها بدی و دلت واسه خودت بسوزه بگی گناه داره انقد اذیتش نکنم(خودت گفتم:311:):43::323:
nazlin عزیز من تاپیک شمارو خوندم منم مث شما شبو روز دارم بهش فک میکنم لحظه لحظه زندگیمو کنارش دارم تصور میکنم تمام عشقو رویامه شاید اگه بدونه اینجوری عاشقشمو بعد از 7 ماه هنوز ی ذره علاقم نسبت بهش کم نشده شاید یکم دلش رحم بیاد اخه من ی کاری کردم که حق میدم بهش خیلی از دستم عصبانی باشه.یه بار که خیلی از دستش عصبانی بودمو حاظر نبود جوابمو بده زنگ زدم به مامانشو همه چیزو بهش گفتم البته بیشتر خودمو کوچیک کردم ولی اونم پیش مامانش خیلی خراب شد الانم شما رو به خدا سرزنشم نکنین خودم میدونم کار خییلی خیلی احمقانه ای کردم از اون روز دیگه رابطمون هیچ جور درست نشد
مرضیه خانمی کاری که کردی پس تمام شد و رفت دیگه غصشو نخور!عزیزم اینکه بعد 7 ماه نتونستی فراموشش کنی یکم عجیب!اما خب یه جا خوندم تو یه سایت مشاوره:
تا اینکه به بازگشت کسی امید داشته باشی نمیتونی فراموشش کنی:305:
من فکر میکنم چون شما هنوز امید داری نتونستی فراموشش کنی...عزیزم بهتر نیست یه سر بری مشاوره حضوری؟!
راستی خوشحال میشم از نظراتت تو تاپیکم استفاده کنم:72:
دعا رو فراموش نکن :323: