تغییر شخصیت بعد از ازدواج
سلام دوستان همدردی
سالهاست یه مشکلی دارم ،یه درگیری ذهنی . این اواخر بیشتر هم شده چون موضوع ازدواج مطرحه ، بذارید بیشتر توضیح بدم :
من زیر دست یه پدر آروم ، مهربون (البته 100% پسر دوست ) ، بی اختیار و یه مادر جدی، عصبی ، بد اخلاق بزرگ شدم ، تقریبا معنای محبت رو ازشون هیچگاه درک نکردم ، پدرم برادرمو دوست داشت ، نه منو :302: مادرمم هیچ کدوممونو !!! تا میتونست کتک میزد :302:
خلاصه اینکه من با اینکه عین پدرم خیلی مهربونم ،درک میکنم ، آرومم ، اما درونم طغیانه ، از مامانم به شدت میترسم ، اینقدر این سالها همه چیرو ریختم تو خودم دیگه نمیکشم ، در ظاهر شارژ و شادم ،همیشه لبخند شادی رو لبامه ،اما دلم خونه ،همش سعی میکنم با نامزدم (قبلن گفتم که دوست بودیم الان نامزدیم ) آروم باشم آخه اونم سریع بی حوصله میشه ، اما گاهی عصبی بودنم عود میکنه :302: قاطی میکنم !!!
کمکم کنین چطوری آدما خودشونو تغییر بدن؟؟ چطوری با کمبودای مجردی کنار بیاییم ،وسعی کنیم تو زندگی مشترکمون تاثیری نذاره؟ به خدا من عشق نامزدم هستم ،اونم همینطور ،نمیخوام با عصبی شدنم زندگیمو همونطور که مامانم واسه ما زهر کرد واسه شوهرم تلخ کنم:325:
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
چرا هیچکس جواب منو نمیده؟؟؟؟؟ این که آدما مشکلات مجردی شونو میبرن با خودشون به زندگی متاهلی کم مشکلیه؟ این همه طلاق فکر میکنین نتیجه چیه؟؟؟؟؟ 63 نفر تاپیکمو خوندن هیچکی هیچی نگفته .... فکر کنم باید با همدردی خداحافظی کنم ....:320:
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
ترانه جان
اين كه هيچ كسي جوابتا نداده نشونه بي توجهي به شما نيست
مثلا خود من اومدم تاپيكتا خوندم و خيلي هم متاسف شدم ولي خوب من صلاحيت و توانايي اين كه بخوام به شما راهنمايي كنم را ندارم
يه كم صبر كن انشا الله مديران و افراد ديگه كه تجربه و مهارت بيشتري دارن به تاپيكتون سر ميزنن و راهنمايي هاي لازم را به شما ميكنن
موفق باشيد
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
عزیزم منم یک مدت مثل شما زود از کوره در می رفتم. چون قبل از اون راه خالی کردن تنشهام رو در توی خود ریختن و بعد از اون در عصبانی شدن و دیگران رو با صدای بلند خبر کردن یافته بودم. اما اگر راههای ابراز ناراحتی رو یاد بگیری این مشکلت حل میشه. راه ابراز خشم در این نیست که دیگران رو هم خشمگین کنیم. بلکه باید با احترام به حقوق دیگران راههای دیگه ای رو به کار ببندیم.
مثلا من هر روز صبح به خودم یاداوری می کردم که امروز حق نداری عصبانیتتو با داد زدن نشون بدی.
بعد با ورزش کردن و پیاده روی هر روزه کمی از تنشها رو کم می کردم.
بعد با صحبت کردن با دوستهام در روز در مورد مسائل مختلف (نه در مورد مسائل ناراحت کننده) کمی ارومتر می شدم.
بعد هر وقت عصبانی می شدم تغییر موضع می دادم و یا اب سرد روی صورتم می ریختم و یا می رفتم در اتاقی یک بالشت رو حسابی می زدم.
بعد که حالم بهتر می شد فکر می کردم این حس عصبانیت از کجا اومده و در واقع لایه های زیرین اون رو پیدا می کردم و اگر می تونستم خودم حلشون می کردم و اکر نه از دیگران برای حل اونها با صحبت کردن کمک می گرفتم.
خلاصه که بعد از 2 ماه حالم خیلی بهتر شد.
راستی اگر از محیط تنش زا زودتر خارج بشی شاید سرعت بیشتری در روند کنترل عصبانیتت داشته باشی.
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
دلجوی عزیز ممنون از راهنماییت ،حرفاتو کاملا درک میکنم من با این قضیه کنار اومدم آرومم و تو خونه به ندرت حرص میخورم ، مشکل من اینه که وقتی با نامزدم مشکل پیدا میکنم یهو عصبی میشم ، نه همیشه گاهی ،مخصوصا وقتی سر یه موضوع کوچیک بهم گیر میده ، ول کنم نیس:302:
میدونی کلا اون کجا که آدم تو یه خونه آروم بزرگ شه اون کجا که دائم جنگ اعصاب باشه ...
بخوایم و نخوایم اثراتشو میذاره ، خوب من همه تلاشمو کردم که الان عالی باشم ،آروم و مهربون ... اما همون لایه های زیرین که گفتین آسیب دیدن و به این راحتی ترمیم نمیشن ، به قول روانشناسا کودک درون من خیلی اذیت شده ، هیچکی دوسش نداشته ، من یه آدم بالغ وقتی یه مادر میبینم که قربون صدقه بچش میره حسرت میخورم ، دست خودم نیست اشک تو چشمم جمع میشه ، بعد ته دلم به کودک درونم میگم حتما تو لیاقت نداشتی :302:
بچه که بودم اینقدر غصه میخوردم از خدا میخواستم هیچ وقت بهم بچه نده ، چون میترسیدم مثل مامانم شم ، یکیو بد بخت کنم...حالا گاهی میترسم نکنه دعام مستجاب بشه بچه دار نشم :302:
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
سلام ترانه جان
بابت مشکلت و رفتار مادرت خیلی متاسف شدم ولی خانمی باور کن یه خونه آروم و بدون تنش اصلا وجود نداره. شاید بشه گفت تقریبا تمام اعضای همدردی به دلایل مختلف تنش و استرس رو در خونه هاشون تحمل می کنند!
عزیزم گاهی بهترین کسی که می تونه به کودک درونش محبت کنه، خود فرده.
نقل قول:
بعد ته دلم به کودک درونم میگم حتما تو لیاقت نداشتی
ببین خودت هم به کودک درونت داری بی توجهی و بی محبتی می کنی! چطور از دیگران انتظار محبت داری؟!
در مورد عصبی بودنت هم بنظرم هروقت احساس کردی خیلی ناراحتی و احتمالا کنترل نداری روی خودت، از همسرت بخواه که بحث رو به یه زمان دیگه موکول کنه و الان ادامه نده. و اگه عصبانی شده بودی و خودت مقصر بودی، بعدا ازش دلجویی کن و بگو دست خودت نبوده. اما خیلی هم تو این زمینه زیاده روی نکن که بعدها اگه واقعا هم سر یه موضوعی ناراحت شدی، همسرت بذاره بحساب عصبی بودنت.
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
من هم دقیقا مشکل شما رو دارم. منتها همسرم حساسه و وقتی باهاش جر و بحث می کنم افسردگی رو تا چند ساعت تو چهره اش می بینم که واقعا ناراحت میشم از خودم. خیلی دلم میخواد انقدر عصبی و حساس نباشم.
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
عزیزکم سلام.:46:
خیلی غصه خوردم وقتی تایپیکتو خوندم.یاد یکی از دوستام افتادم که خانوادش چندیین برابر از شما بدترن...
به هرحال خدا هر کدوم از مارو در شرایطی قرار میده و اجر خوب موندن ما ،با هم برابر نیست.تلاشهایی که شما میکنینو خدا میبینن و بهش برکت میدن انشاالله.:323:
اما :305:شما به رفتار مامان و بابات فکر نکن.و فقط سعی کن خودت و زندگیتو بسازی.چون اونا کاری که نباید میکردنو کردن و نگاه به گذشته جز تلف کردن انرژیت حاصلی نداره و باعث میشه افکارت منفی بشه عزیز دلم.:46:
شما که طعم این خانواده رو چشیدی حتما در تربیت فرزندت خیلی دقت میکنی و انشاالله بچت وقتی بزرگ شد به داشتن مادری مثله شما افتخار میکنه:72:
و برای اصلاح خودت و زندگیت خیلیییییییی دعا و نذر کن...:323:
میتونی پیش 1 مشاور مومن و متعهد و عالم بری و ازون به طور تخصصی در رابطه با کنترل خشم کمک بگیری:43:
اگر شرایطشو داشتی ،تا عصبی شدی سریع برو قرآن بردار بخون یا اگه نمیشه ذکر بگو و دیگه حرف نزن.
میدونم سخته ولی من با توجه به حرفایی که نوشته بودی فکر میکنم که دختر قوی هستی.
موفق باشی:72:
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
خیلی وقته به تاپیکم سر نزدم ، راستی نامزدیمم به هم خورد ، البته رسمی نبود بیشتر یه دوستی رسمی بود... الان یه 4 ماههی میشه که تموم شده ...این روزا دپرس تر از اینم که بیام حرف بزنم ... شایدم حس میکنم هیچکی تو همدردی منو درک نمیکنه :302: واقعا باید چیکار کرد ؟ تنهایی ، افسردگی، آدما همه دروغگو خیانتکار !!! اصلا جرات نمیکنم به ازدواج فکر کنم از طرفیم دارم ذره ذره تحلیل میرم :302: اوضاع خونواده هم که دیگه نگم بهتره ...
خدا مارو فراموش کرده ؟؟؟؟؟
RE: تغییر شخصیت بعد از ازدواج
سلام آوازه
خدا هیچوقت ودر هیچ شرایطی بنده هایش را فراموش نمی کنه . به نظرم بهتر است از شرایط امروزت حرف بزنی و مشکلات امروز خودت را باز کنی .
چرا که در متن بالا نوشتی : آدما همه دروغگو خیانتکار !!! اصلا جرات نمیکنم به ازدواج فکر کنم از طرفیم دارم ذره ذره تحلیل میرم
آیا به نظرت همه ی آدمها دروغگو و خیانتکار هستند جمله ی درستی است ؟!
تجربه ات چیست که همه را شامل می شود ؟!
و چرا اصلا جرات نمیکنی به ازدواج فکر کنی از طرفیم داریذره ذره تحلیل میری
این اصلا.... از کجا آمده ؟!