اخلاق بد همسر و معشوق سابق

تو دانشگاه به یه دختر علاقه مند شدم که خانواده با ازدواج با اون موافق نبود
بعد از رفتن به سربازی و رفتن سر کار هر از گاهی یادش در ذهنم زنده میشد
تصمیم گرفتم برای ادامه زندگی و فراموش کردنش ازدواج کنم و با یه دختر ظاهرا مناسب از فامیل ازدواج کردم که برای انتخابش از چند تا کتاب که ازدواج عاقلانه رو پیشنهاد میکرد استفاده کردم
اما متاسفانه همسرم علارقم بسیاری از خصوصیات خوبش خیلی تند مزاج و عصبی و کمی هم دورو هست و احساس میکنم فریب خوردم

مدتیه که دلم هوای عشق دانشگاه رو کرده و چند روزیه به عکسای که ازش دارم (و همه همکلاسیها هم دارند)نگاه میکنم
بد جوری گیر کردم
احساس میکنم ازدواجی بدون عشق داشته ام
و فکر میکنم در زندگی شکست خورده ام

شما فريب نخورديد بلكه فريب داديد چون با وجود علاقه به يك نفر ديگر با يك دختر بي گناه ازدواج كرديد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ليلا موفق

شما فريب نخورديد بلكه فريب داديد چون با وجود علاقه به يك نفر ديگر با يك دختر بي گناه ازدواج كرديد.

---

وقتی تصمیم به ازدواج گرفتم خبری از حال و هوای قدیم نبود
آن دختر هم به خاطر این با من ازدواج کرد که به خانه ماشین و موقعیت اجتماعی و حتی شغل برسد که رسید و بعد شروع به بد اخلاقی توهین و حتی ناسزا گفتن کرد
من برای ادامه زندگی ازدواج کردم در حالی که اون برای رسیدن به موقعیت های بهتر با من ازدواج کرد

یک سوال دارم:
چرا شما با وجود داشتن همسر هنوز عکسهای معشوقه دوران دانشگاه را همراه دارید؟!
انسان می بایست بعد از ازدواج و قبول تعهد تمام خاطرات و هر آنچه یادآور دلبستگی های گذشته اش است را به دور بریزد.

هر زندگی مشکلات خاص خودش را دارد ولی اگر قرار شود با برخوردن به هر مساله ای بجای تلاش برای حل آن به دنبال پاک کردن صورت مساله و رفتن به سراغ کسی دیگر بود که صد البته نه تنها مشکلات حل نخواهد شد بلکه افزونتر هم می شود.

شما از کجا مطمئن هستید که اگر با آن همکلاسیتان ازدواج می کردید، بعد از چند مدتی به تناقض بین واقعیت ایشان و انتخاب خودتان نمی رسیدید؟

شما تمام خاطرات و متعلقات آن خانم را دور بریزید و او را از ذهنتان پاک کنید. هیچ جایگزینی برای همسرتان درنظر نگیرید.
حالا فقط روی زندگیتان و پیدا کردن راه حل برای مشکلات خودتان و همسرتان تمرکز کنید. مطمئن باشید نتیجه خواهید گرفت.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط blue sky

یک سوال دارم:
چرا شما با وجود داشتن همسر هنوز عکسهای معشوقه دوران دانشگاه را همراه دارید؟!

---

براي آنكه اين عكسها به صورت مجازي در سايت facebook وجود دارد و هر كسي ميتواند به آنها دسترسي داشته باشد و چيز خصوصي بين ما رد و بدل نشده بود

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط blue sky

انسان می بایست بعد از ازدواج و قبول تعهد تمام خاطرات و هر آنچه یادآور دلبستگی های گذشته اش است را به دور بریزد.

هر زندگی مشکلات خاص خودش را دارد ولی اگر قرار شود با برخوردن به هر مساله ای بجای تلاش برای حل آن به دنبال پاک کردن صورت مساله و رفتن به سراغ کسی دیگر بود که صد البته نه تنها مشکلات حل نخواهد شد بلکه افزونتر هم می شود.

---

من سعي كردم با تمام رفتار تلخي كه داشت با او زندگي كنم و تا كنون كه 2 سال از اردواج ما ميگذرد در تمام اين مسائل گذشت كرده ام
ولي فكر ميكنم همسرم مرا براي چيزهايي كه خودش نميتوانست به دست بياورد و من به او دادم و براي رقابت با دختر هاي فاميل بدون شوهر بزرگتر از خودش - در يافتن شوهر - با من ازدواج كرد

خانم من فكر ميكند كه خداست و همه عيب و ايراد دارند و نميقهمند بجز او و پدر و مادرش و اصلا تحمل اننقاد و صحبت را ندارد چون چند بار سعي كرده ام و بسيار ملايم با او صحبت كرده ام اما او هميشه كار را به جار و جنجال و داد زدن و قهر خاتمه داده است

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط blue sky

شما از کجا مطمئن هستید که اگر با آن همکلاسیتان ازدواج می کردید، بعد از چند مدتی به تناقض بین واقعیت ایشان و انتخاب خودتان نمی رسیدید؟

---

دقيقا چون ميدانستم انتخابم از روي احساسات تند است با ايشان ازدواج نكردم و اينكه عشق من يك طرفه بود و عاقبتي هم نداشت اما مهرش به دلم نشسته بود
البته با ايشان در زمينه ازدواج هم صحبت كردم كه وي نيز با اعلام تفاوت هاي فرهنگي ما منطقا جواب نه گفت كه من هم پذيرفتم ولي در دلم هميشه دوستش داشتم و روراستي و صداقتش را ستايش ميكردم