مشکل جدی با خونه مردم رفتن
اقایون و خانم ها سلام ، من یه مشکل جدی دارم که این روز ها به عنوان یک عذاب شده است . من مدت 2 ماهه که عقد کردم و 2 ماه دیگه هم عروسیه
مشکل اینه که خانوم من دوست نداره خونه خاله و مادربزرگ و کلا دوست اشنا ها بره ، اما به خاطر اینکه زنگ میزنن دعوت میکنن مادر زنم هرجا میخواد بره این دخترارو هم میخواد با خودش ببره ، ولی همیشه خانم من با این قضیه برخورد کرده ، هرجا مهمونی ، جشن ، سفره ، عذا ، افطاری ، هر چیز دیگه ای باشه اینا هم اونجان و از اونجایی که خانوم من اصلا از این ماجراها خوشش نمیاد و فقط دوست داره با من باشه طوری شده که مادر زن حتی برگشته میگه میام خونه پدر و مادر داماد گلایه میکنم از این وضعیت ، چون فکر میکنن که من باعث این جدایی شدم ، واقعیت اینه که همسرمو ازاد گذاشتم تا هرجا دوست داره بره یا خودم ببرمش . با اینکه فامیل های خانمم منو هیچوقت هیچ جا دعوت نمیکنن من باز میگم عیبی نداره ، شعور خودشونو نشون میدن ولی هیچ وقت محدودیت نذاشتم برای اینکار . اما وقتی مادرزن همچین حرفی میزنه دیگه داغ میکنم ، حتی میخوام برم به خانومم بگم عمرا بذارم تا روز عروسی جایی بری . پدر زن هم خنثی هستش ، انقدر مادرزن رو اعصابش رفته که هیچ وقت هیچی نمیگه ، من میترسم چهار روز دیگه که بریم خونمون این موضوع ادامه داشته باشه و مادرزن بگه تو دختر منو نمیذاری جایی بره و بیاد ، البته خانومم قول داده اینطور نشه . حالا به نظرتون چیکار باید بکنم ؟ سیاست به خرج بدم ؟ نذارم بره خونه فکو فامیل ؟ بذارم بره ؟ قاطی کردم به خدا
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
به نظرمن شمابهتره جلوی مادر خانم تون به خانمتون بگین من آزادش گذاشتم هر جا دوست داره با شما بیاد.ایجاد محدودیت باعث کدورت و بدبینی می شه.عملکرد شما تا الان صحیح بوده .بذارین خانم تون خودشون انتخاب کنن.منم دو سه ماهی می شه عقدکردم و برای اینجور مهمونی ها ازهمسرم اجازه می گیرم.وقتی میبینم برام محدودیتی ایجاد نمی کنه خیلی خوشحال میشم و حتی ترجیح می دم با مادرم نرم اما پیش همسرم بمونم.روی این موضوع زیاد حساسیت به خرج ندین و از همسرتون بخواین مادرش رو توجیه کنه.
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
به نظرتون با فامیل هایی که منو ادم حساب نمیکنن و مهمونی ها دعوت نمیکنن بعد از عروسی چطور برخورد کنم ؟ یا اصلا برخورد کنم یا نکنم؟
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
سلام
اینقدر خودتان را اذیت نکنید.تصمیم گیری در مورد فامیل های خانم و اینکه شما را دعوت نکرده اند را به وقت مقتضی بسپارید.هر موقع قرار شد که همدیگر را ببینید آن موقع تصمیم گیری نمایید.انسان موجودی است اجتماعی و نمی شود که با هر کس فقط به خاطر یک دعوت نکردن قطع رابطه کرد.در آینده کلی از این دعوت نکردنا پیش می آید.ولی در عوض ممکن است خیلی جاها به دردتان بخورند و یا کلی اوقات خوش هم با آنان سپری کنید
در مورد مادر خانومتان هم جدی نگویید.یکبار که با هم هستید غیر مستقیم و با لبخند (طوری که فکر نکنند به ایشان کنایه می زنید و یا منظور دارید) بگویید شما شما همسرتان را در مورد رفت و آمد ها آزاد گذاشتید و یا اگر دفعه بعد به شما گفتند که چرا نمی گذاری دخترم به مهمانی ها بیاید بگویید من مانع ایشان نشده ام.("من مانع ایشان نشدم" با "خودش دوست نداشت بیاد" یک معنی را می دهد.ولی اولی قشنگ تر و محافظه کارانه تر است)
:72:
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
سلام دوست عزیز منم عقد هستم تا جایی همسرمو دعوت نکنن نمیرم خودم جوری برخورد کردم که همه میدونن تقصیر شوهرم نیست شاید رفتار خانومتون اشتباهه
چرا نمیگید خودش نمیاد؟
برای عید فطر با خانومتون برید دیدن مادربزرگش این که دیگه دعوت نمیخواد شما ببریدش
این اصلا مشکلی نیست شاید شماها رفتارتون نامناسبه:305:
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
این مسئله کاملا متوجه خانمتونه
ایشون باید توانایی توضیح کاراشون رو داشته باشن
با مادر همسرتون خیلی بحث نکنین و با روی خوش قضیه رو خاتمه بدین
اما باید خیلی صریح و منطقی با همسرتون صحبت کنین تا این داستان تو همین دوران عقد فیصله پیدا کنه
از همسرتون بخواین حتی الامکان موضوعاتی رو که مربوط به خودشه به تنهایی حل کنه
و خودتون هم دائما این موضوع رو عنوان کنین که با اینجور روابط مشکلی ندارین و مانعش نمیشین
منظورتون از اینکه سیاست به خرج بدین چیه ؟
شما که ممانعتی ایجاد نکردین و فشاری از این بابت متوجه شما نیست بلکه برداشت اشتباه مادر همسرتون ایجاد مشکل کرده
پس کاملا صادقانه برخورد کنین
و از همسرتون توضیح بخواین
در مورد اینکه خونواده همسرتون شما رو به مناسبت های مختلف دعوت نمیکنن
اول اینکه شما در دوران عقد هستین و خیلی از خونواده ها در این مرحله هنوز داماد رو جزئی از خودشون نمیدونن
اما بعد از دوران عقد خیلی در مورد این قضیه حساسیت به خرج ندین
مطمئن باشین کسی قصد بی احترامی به شما رو نداره ، مگه اینکه خودتون این حس رو ایجاد کنین ، چون این شما هستین که باید با برخورد خوب و صمیمی بین خونواده جاباز کنین
به قول دوستمون برای شروع ، خودتون به همراه همسرتون به اونها سر بزنین
حتی اگه با این وجود باز هم خیلی شما رو تحویل نگرفتن
به خودتون سخت نگیرین ، مگه شما به احترام یا دعوت کسی نیاز دارین ؟
قطعا نه
پس با ارامش زندگی کنین و بذارین همسرتون در مورد روابطتون با خونوادش تصمیمات جزیی مثل مهمونی رفتن یا نرفتن رو بگیره
شما به هیچ وجه محدودش نکنین
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
این مسئله کاملا متوجه خانمتونه
ایشون باید توانایی توضیح کاراشون رو داشته باشن
با مادر همسرتون خیلی بحث نکنین و با روی خوش قضیه رو خاتمه بدین
اما باید خیلی صریح و منطقی با همسرتون صحبت کنین تا این داستان تو همین دوران عقد فیصله پیدا کنه
از همسرتون بخواین حتی الامکان موضوعاتی رو که مربوط به خودشه به تنهایی حل کنه
و خودتون هم دائما این موضوع رو عنوان کنین که با اینجور روابط مشکلی ندارین و مانعش نمیشین
منظورتون از اینکه سیاست به خرج بدین چیه ؟
شما که ممانعتی ایجاد نکردین و فشاری از این بابت متوجه شما نیست بلکه برداشت اشتباه مادر همسرتون ایجاد مشکل کرده
پس کاملا صادقانه برخورد کنین
و از همسرتون توضیح بخواین
در مورد اینکه خونواده همسرتون شما رو به مناسبت های مختلف دعوت نمیکنن
اول اینکه شما در دوران عقد هستین و خیلی از خونواده ها در این مرحله هنوز داماد رو جزئی از خودشون نمیدونن
اما بعد از دوران عقد خیلی در مورد این قضیه حساسیت به خرج ندین
مطمئن باشین کسی قصد بی احترامی به شما رو نداره ، مگه اینکه خودتون این حس رو ایجاد کنین ، چون این شما هستین که باید با برخورد خوب و صمیمی بین خونواده جاباز کنین
به قول دوستمون برای شروع ، خودتون به همراه همسرتون به اونها سر بزنین
حتی اگه با این وجود باز هم خیلی شما رو تحویل نگرفتن
به خودتون سخت نگیرین ، مگه شما به احترام یا دعوت کسی نیاز دارین ؟
قطعا نه
پس با ارامش زندگی کنین و بذارین همسرتون در مورد روابطتون با خونوادش تصمیمات جزیی مثل مهمونی رفتن یا نرفتن رو بگیره
شما به هیچ وجه محدودش نکنین
خانومم این موضوع رو بارها به پدر و مادرش گفته ، چون خانومم منو خیلی دوست داره و منم خیلی دوسش دارم و میخواد همیشه کنارش باشم خیلی اذیت میشه وقتی منو دعوت نمیکنن ، و این حالت باعث شده که هرجا مادر پدرش میخوان برن خانوم من نره و همش بحث کنه ، من همیشه بهش میگم خودتو اذیت نکن ، اصلا یه مهمونی رفتن انقدر ارزش نداره که ادم بخواد اعصاب خودشو خرد کنه . ولی همچنان خانومم با این قضیه مقابله میکنه . حتی مادر زن میخواد بره خونه دختر خاله مامانش 50 کیلومتری خونشون همه رو برمیداره با خودش میبره ، دختر خاله مامان !@؟!؟!؟!؟؟!؟ ادم مخش سوت میکشه به خدا .
واقعیت وقتی همچین رفتارایی از مادر زنو فک و فامیلاش میبینم یه طورایی میخوام موضع بگیرم ، عمه و عمو و دایی های خودم وقتی نامزد بودیم کلی منو خانوممو دعوت میکردن ، اما اینا انگار نه انگار . منم یه طورایی از فامیلای خانومم دل زده شدم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آریـا
سلام
اینقدر خودتان را اذیت نکنید.تصمیم گیری در مورد فامیل های خانم و اینکه شما را دعوت نکرده اند را به وقت مقتضی بسپارید.هر موقع قرار شد که همدیگر را ببینید آن موقع تصمیم گیری نمایید.انسان موجودی است اجتماعی و نمی شود که با هر کس فقط به خاطر یک دعوت نکردن قطع رابطه کرد.در آینده کلی از این دعوت نکردنا پیش می آید.ولی در عوض ممکن است خیلی جاها به دردتان بخورند و یا کلی اوقات خوش هم با آنان سپری کنید
در مورد مادر خانومتان هم جدی نگویید.یکبار که با هم هستید غیر مستقیم و با لبخند (طوری که فکر نکنند به ایشان کنایه می زنید و یا منظور دارید) بگویید شما شما همسرتان را در مورد رفت و آمد ها آزاد گذاشتید و یا اگر دفعه بعد به شما گفتند که چرا نمی گذاری دخترم به مهمانی ها بیاید بگویید من مانع ایشان نشده ام.("من مانع ایشان نشدم" با "خودش دوست نداشت بیاد" یک معنی را می دهد.ولی اولی قشنگ تر و محافظه کارانه تر است)
با تشکر . هرموقع خواستیم ببینمشون چطوری تصمیم بگیریم ؟
من همین دیشب به مادر خانومم خیلی غیر مستقیم گفتم که به هیچ عنوان دخترشونو محدود نکردم .
:72:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamdam 96
سلام دوست عزیز منم عقد هستم تا جایی همسرمو دعوت نکنن نمیرم خودم جوری برخورد کردم که همه میدونن تقصیر شوهرم نیست شاید رفتار خانومتون اشتباهه
چرا نمیگید خودش نمیاد؟
برای عید فطر با خانومتون برید دیدن مادربزرگش این که دیگه دعوت نمیخواد شما ببریدش
این اصلا مشکلی نیست شاید شماها رفتارتون نامناسبه:305:
عمرا همچین کاری نکنم ، 50 کیلومتر تو ترافیک برم اونجا کلی خرج بنزین کنمو گل و شیرینی بخرم برای یه مشت ادم خودخواه ؟
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
RE: مشکل جدی با خونه مردم رفتن
لطفا نام تاپیک به مشکل جدی با مهمونی رفتن دوران عقد تغییر کند