-
+دخالت های بی جا
با سلام و خسته نباشید فراوان خدمت مدیر و کاربران این سایت
من حدود دو ماه پیش عقد کردم . خواهر شوهرم مدام تویه زندگی ما به هر نوعی دخالت میکنه نمونه اش یک هفته پیش من و شوهرم با هم یک بحث کوچولو کردیم و چند ساعت بعد با هم آشتی کردیم . عصر اون روز خواهر شوهرم به من زنگ زد که بینتون چه اتفاقی افتاده ؟ داداشم بهم زنگ زده و کلی درد و دل کرده و از دست تو ناراضی بوده . من تو جوابش فقط گفتم که داداشت درد و دل کرده خوب کرده و بعد گوشی رو قطع کردم . اما همون ساعت زنگ زده به شوهر من که زنت به من گفته داداشت غلط کرده و هزار بد و بیراه دیگه بهت گفته . ولی خدای من شاهده که من کوچکتریت توهینی نه به او و نه به شوهرم نکردم . حالا تصمیم دارن قرآن بذارن وسط و منم به قرآن قسم بخورم که این حرف و نزدم . علیرغم اینکه خیلی شوهرمو دوست دارم ولی تو این دو ماه خیلی اذیتم کردن که دیگه جونم و به لبم رسودندن . با اینکه میدونم این کارشون خیلی زشته و اگه قسم نخورم میگن دروغ میگی ... موندم که چیکار کنم تورو خدا راهنماییم کنین
-
RE: دخالت های بی جا
سلام ورودت و به تالار خوش امد مي گم
درسته كه كار خواهر شوهرت اشتباه بوده و دروغ گفته ولي كار تو هم درست نبود كه اول زندگي مشترك بخواهي اينجوري با خواهر شوهرت صحبت كني بايد سياست داشته باشي و هر چقدر هم كه به دلت نمي شينه با مهربوني باهاش صحبت كني وگرنه اگه بخواهي شمشير و از رو ببندي اين تويي كه بازنده ايي چون نسبت به خواهرش به شوهرت فعلا غريبه تري . سعي كن هميشه باهاش محترمانه صحبت كني كه احترام تو هم حفظ بشه هر چقدر به او احترام بزاري به خودت گذاشتي
-
RE: دخالت های بی جا
سلام خوش اومدی
شوهرت چی میگه؟
به نظر من بذار شوهرت باهاش حرف بزنه و تو همچین کاریو نکن
-
RE: دخالت های بی جا
سلام زیتون ،
به تالار همدردی خوش اومدی .
به نظر می رسه خیلی ناراحت ، مضطرب و عصبانی هستی .
آروم باش دوست من ...
برای اینکه ما بتونیم بهت کمک کنیم بهتره کمی بیشتر از خودت و همسرت حرف بزنی : سنتون ؟ سطح تحصیلاتتون ؟ نحوه ی آشناییتون ؟ شباهتها و تفاوتهاتون با همدیگه ؟ میزان وابستگی هر دوی شما به خانواده هاتون ؟ نقش خانواده ها در رابطه ی شما ؟ و ...
ضمنا توصیه می کنم کمی در تالار و بخشهای مختلف اون قدم بزنی .
-
RE: دخالت های بی جا
سلام دوست جديد
با طاهره موافقم. لطفاً صبر و حوصله داشته باش. با اضطراب و عصبانيت نه تنها كاري درست نمي شه، بلكه ممكنه همه چيز از ريشه خراب هم بشه.
با ما بيشتر صحبت كن. ما با تو هستيم و هر راهي به ذهنمون برسه بهت خواهيم گفت.
يه كار غلط باعث مي شه تا نه تنها نتوني طلبكار باشي،بلكه يه چيزي هم دستي بدهكار مي شي.
مثلاً اگر شما گوشي رو روي خواهر شوهرت قطع نمي كردي او هم شايد اين كار را نمي كرد. از قديم مي گن جواب هاي، هوي است.
من نمي گويم كار خواهر شوهرت درسته يا غلط . اما شما با اين كارتان براي ايشان ميدان را باز گذاشتيد تا بتوانند اقدامات مخرب تري انجام دهند.
در ثاني شما بايد با همسرتان صميمي تر باشيد تا بتواند چشم بسته به شما اعتماد كند.
فراموش نكنيد كه شوهر شما سالهاي زيادي را با خواهرش زندگي كرده و فقط مدت كوتاهي است درحال زندگي با شماست. انتظار بي موردي است اگر از او بخواهيد به كل از خواهرش حرف شنوي نداشته باشد. شما بايد او را به اين سمت راهنمايي كرده و سوق دهيد. هر قدم غلط شما در اول زندگي ، پايه هاي زندگي استوار آينده شما را سست مي كند.
مراقب رفتارتان باشيد تا نسنجيده عمل نكنيد.
گذشت زمان به شما كمك خواهد كرد تا به مرور اين مشكلات حل شود اگر شما مراقب باشيد تا اصطلاحا به كسي آتو ندهيد و جاي هر حرف و گله و قصه را به روي همه ببنديد.
-
RE: دخالت های بی جا
زيتون جان اين دفعه را نجابت به خرج بده و كوتاه بيا، اما دفعه بعد سعي كن مراقب باشي. حالا كه مي دوني دور و برت چه خبره، پس بايد بدوني كه خواهر شوهرت مثل خواهر تو نيست كه هر جوري بشه باهاش حرف زد و مثل خواهرت دو دقيقه ديگه يادش بره و اتفاقي نيفتاده. زندگي مشترك در عين صميميت و خوبيهايي كه داره،نياز به يكسري سياست و استراتژي داره كه بايد رعايت بشه. خيلي دوست دارم باز هم با ما حرف بزني عزيزم.
-
RE: دخالت های بی جا
سلام
ممنون از همه عزیزانی که به نوعی تجربه ها و راهنماییهای خوبشونو در اختیار من
گذاشتن .
در جواب طاهره خانم باید بگم که فرمودن بیشتر از مشخصات خودتون بگید . من 25 سالمه و همسرم 26 سالشونه . من دانشجوی سال آخر مهندسی کامپیوترم و همسرم کاردانی ماشین آلات خونده هر دو مشغول به کاریم و تو محل کاره من با هم آشنا شدیم . تفاهمات زیادی داریم من و همسرم به تنهایی هیچ مشکلی با هم نداریم اما این اطرافیانن که دارن سعی میکنن بین ما فاصله ایجاد کنن که خوشبختانه تا الان نتونستن یعنی ما نذاشتیم و هر روز علاقمون نسبت به هم بیشتر و بیشتر میشه .
در ضمن هیچ کدوم از دوستان نگفتن که وقتی منو به انجام کاری که گفتم وادار کردن من باید چیکار کنم ( دست رو قرآن گذاشتن و به قرآن قسم خوردن )!!!!
-
RE: دخالت های بی جا
نه عزيزم هميشه لازم نيست كه همه را مجبور كنيم كه حرف مارو قبول كنند بعضي اوقات زمان لازمه و اوضاع خودش جور مي شه و روزي ميرسه كه همه به صحت حرفهاي تو پي مي برند الان اگه بخواي هي سربه سرشون بزاري و هي بگي كه تو نگفتي و اونها دارند دروغ مي گند دعوا بيشتر مي شه و ناراحتي و كدورت هم بيشتر سعي كني ببخشيشون و از دفعه بعد خود با سياست رفتار كني اين وسط اگه چيزي بشه تو شوهرتو از دست مي دي و از خودت مي رنجونيش خواهرش كه لطمه ايي نمي بينه پس سعي كن كمي با درنگ حرف بزني و كار انجام بدي راجب اين دفعه هم هيچ توضيحي نمي خواد نهايتا اگر خواستي چيزي بگي به شوهرت بگو اينده همه چيز روشن مي شه و خودت مي فهمي كه كي اشتباه كرده بهش بگو مگه تو منو نمي شناسي و فكر مي كني كه من راجب تو همچين حرفي بزنم ديگه بحث نكن و همين جا ختمش كن هر چي هم گفت هيچي نگو و سكوت كن چه خودش چه خواهرش اون الان بين تو و خانوادش گير كرده و نمي تونه هيچ نظري بده و هنوز خودشو بيشتر مال خانوادش مي دونه تا همسرش پس بهش فرصت بده
-
RE: دخالت های بی جا
سلام .خوش آمدی
به نظر من اگه از شما خواستند این کار را انجام بدی ، خیلی صبور و منطقی بگو که در درجه اول این کار درست نیست چون قرآن معجزه خداست و انجام این کار برای چنین موضوع کوچکی گناه بزرگی است و خداوند شاهد است که من از چنین کاری به خاطر احترام به قرآن حذر می کنم ولی برای اثبات حرفم ، این کار را انجام می دهم و از خدا می خواهم که من و بقیه را به خاطر این کار ببخشد ، مطمئن باش که اگه شما اینطوری حرف بزنی که اونها بفهمند که به خاطر این موضوع کوچک نباید اینطور پای قرآن را وسط بکشند که عرش خدا لرزه کند ، از تو نمی خواهند که دست بر قرآن بگذاری .
در ضمن به نظر من نه به خواهر شوهرت بی احترامی کن ، نه احترام زیاد بگذار ، نرمال باش .