نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام و خسته نباشید :325:
یک مشکل حاد دارم ، من که نه خانومم
> با وجود چهره ایی بدون عیب و ایراد و زیبا دیگران رو زیباتر از خود میداند و هر دقیقه خودش رو تحقیر میکند.
بعد میگم ایرادت چیه ، میگه چشم و ابروی قشنگ ندارم!
میگم لنز بذار ، عمل کن ، میگه من همینم که هستم!
تنها مشکلش > نداشتن اعتماد به نفس ، که باعث چند خصیصه ی بد شده
مثل : حسادت ، مقایسه...
واقعا" درخواست کمک دارم.
یک راهنمایی فوری بکنید.
باتشکر
می شه لطفا توضیحات کاملی از خودتون و همسرتون بدید، مثل سن موقعیت اجتماعی نحوه آشنایی، و چرا این مسئله برای شما اینقدر حاد شده که میگید در آستانه جدایی؟؟!!
من 25 سالم ، مهندس عمراننقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
خانومم 22 ساله دانشجوی سال آخر
> دانشگاه با هم آشنا شدیم
خب دیگه تحمل ندارم اینقدر خودش رو تحقیر بکنه ، همه خوشگلن جز خودش.
در صورتیکه واقعا" جذابه.
قد:168 ، وزن:51 ، رنگ پوست: برنز ، چشم و ابروی مشکی ، کاراته کار
> هرچی کتاب روانشناسی (آنتونی رابینز ، ....) گرفتم خونده اما اصلا" تاثیر نداره.
توی فامیل ما دختر خوشگل زیاد هست و این عذابش میده.
{میگه حاضرم از تو جدا بشم که دیگه اینارو نبینم}
>> میگه فلانی پوستش خوشگل و سفیده من سیاهم. درصورتی که همون خانوم سفید شنیدم که آرزو داره رنگ پوستش ، رنگ پوست خانوم من باشه.
>> میگه قدم کوتاه..!!
>> میگه اخلاقم گنده (خودش رو میگه)
بازم بگم!!!
سلام،
شاید بهتر باشه ایشون چند جلسه به یک مشاور مراجعه بکند.
همینطور به نظر من شما باید در بالا بردن اعتماد به نفس او تلاش کنید.
یعنی سعی کنید از او تعریف کنید. زیبایی هایش رو برایش بگویید.
خیالش رو راحت کنید که از نظر شما او زیباترین زن دنیاست!
تو سن خانمتون خیلی ها اینطوری هستند.
به نظر من اوقات فراغت خانمتون رو با برنامه های مثبت پر کنید.ما خانوم ها وقت آزاد که زیاد داشته باشیم میشینم به چیزهای مسخره فکر می کنیم.حالا هر کس به یک موضوعی...
خود من 2 روز تعطیلی رسمی باشه و سر کار نرم هزارتا فکر مسخره میات تو ذهنم ولی دوباره کار که شروع
می شه مسائل فرعی یادم میره یعنی انقدر درگیر کار و زندگی می شم که متوجه نمی شم چه طوری یک هفته گذشت.
به نظر من خانومتون راهنمایی کنید که کلاس های مختلف بره مثلا زبان ورزش یا نرم افزارهای مختلف رو در مورد رشته تحصیلیش یاد بگیره(اگه ایشون هم عمران می خونند)
کمکش کنید مسائل واقعی زندگی و ببینه .وقتی از درون احساس کنه که از نظر شغلی و اطلاعاتی حرفی واسه گفتن داره دیگه اصلا خودش و با اون ها مقایسه نمی کنه.
سلام و خوش اومدید :72:
خوب اگه خانمتون واقعا مشکل اعتماد به نفس داره، این حرف شما بدترش می کنه. وقتی میگه چشم و ابروم قشنگ نیست و شما راه حل برای اصلاحش می دین، یعنی تایید کردین که قشنگ نیست دیگه!نقل قول:
بعد میگم ایرادت چیه ، میگه چشم و ابروی قشنگ ندارم!
میگم لنز بذار ، عمل کن ، میگه من همینم که هستم!
شما یه مدت ازش تعریف کن. وقتی از ظاهرش ایراد می گیره، بگو به نظر من که نه تنها ایرادی نداره، بلکه جذاب هم هست.
اگه می گه کاش رنگ پوستم سفید بود، بگو اگه بود که من دیگه تو رو به همسری انتخاب نمی کردم. اینهمه دختر سفیدرو تو فامیل یکی از اونها می گرفتم.
شاید واقعا به تایید و تعریف شما نیاز داره.
در ضمن مراقب باشید در حضورش از زنهای دیگه تعریف نکنید یا بهشون خیره نشید.
یه مدت این روند رو اجرا کنید شاید به امید خدا حل بشه.
از همه ممنون..اما...
من همه ی راه ها رو انجام دادم ... همه رو
خودم مستقیما" رفتم پیش مشاور یه دستور ازش گرفتم و مو به مو اجرا کردم.
راستش خوبه ، اخلاقشم خوبه...
اما یه دختر تو فامیل هست ، میگه خوشگل ترین دختره دنیاست، میگه از بازیگرای هالیوود هم خوشگلتره...
میگه چرا آخه اون باید این همه خوشگل باشه ، چرا باید بدون نقص یاشه و ...
> من از هیچکس تعریف نمی کنم برعکس اونه که از خوشگلی بقیه دخترها تعریف می کنه ، مخصوصا همون یه نفر که گفتم.
>>>> من فقط چه اس ام اسی ، چه تلفنی چه حضوری تمام حرفهام تعریف و تمجید ازش...
دیگه هیچ کلمه و حرفی نمونده که بهش نزده باشم.
چون کم آوردم ازتون کمک خواستم.
>>>>>>> در ضمن اگه بگم بریم مشاوره که دیگه قاطی می کگنه، میگه منو بیمار فرض کردی و..
با تشکر فراواااان.
سلام برادر عزیزم،
نترسید... مشکل خاصی نیست! مشکل شما هم تنها نیست... خیلی ها مشکلشون حاد تر از شما بوده و حل شده...
باید کمی صبر داشته باشید و شکیبایی کنید و تصمیم بگیرید که به ایشون کمک کنید
کمی به سوالاتی که می کنم تامل کنید و پاسخ بدید لطفا تک به تک سوالات رو:
1. این رفتار ایشون از چه زمانی شروع شده؟
2. آیا قبلا هم شما از ایشون تعریف و تمجید می کردید/ مثلا چطوری ازشون تعریف می کنید؟ چه زمانی؟
3. آیا در روابط اجتماعی در دانشگاه و یا در فامیل هم دچار مشکل هستند؟ (سکوت می کنند؟ گوشه گیری می کنند؟ )
4. از نظر خلق و خو چگونه هستند؟ بی سبب عصبی می شن؟ ساکت هستند؟
5. آیا ایشون تک دختر خانواده هستند؟ وضعیتشون در خانواده خودشون چگونه است؟ ارتباط با پدر و مادر قبل و بعد از ازدواج؟
6. سابقه بیماری، اختلال هورمونال داشتند؟ ریزش شدید مو؟ خشکی پوست؟ پریود دردناک؟
7. روابط زناشویی شما از نظر کمیت و کیفیت چگونه است؟
8. چند سال است که ازدواج کردید؟
9. به نظر شما چه مسائلی موجب شده ایشون چنین حسی پیدا کنه؟
10. رفتار ایشون با خانواده شما چگونه است و بر عکس، رفتار خانواده شما با ایشون؟
11. چه مسائلی موجب شدید شدن این احساس ایشون می شه؟ بررسی کردید؟
12. آیا ایشون در بعضی مواقع به شدت عصبی می شوند؟ استرس و اضطراب ایشون رو چقدر ارزیابی میکنید؟ چرا؟