فکرمیکنم دارم افسرده میشم!!!

سلام !!!!!!!!(امیدوارم نماز وروزه ای همتون قبول باشه)
این روزها چندروزه حالم خیلی بده وفکرمیکنم دارم افسرده میشم نمیدونم چرا!!!هرچی فکرمیکنم یه چندتا علت براش پیداکنم فکرمیکنم ازاون ها باشه ...مثلان اینکه سال دیگه کنکوردارم ومیترسم رتبه ای خوب نیارم :325:ازیه ورکنکورآزمایشی که دادم ترازم خوب نشده.ویااینکه فکرمیکنم (فکرمیکنم)چون کسی راندارم که دوستش داشته باشم البته پدرومادر وخانواده ام راخیلی دوست دارم مثلان دوست دارم یه عشق داشته باشم که دوستش باشم باهاش حرف بزنم وقتی ناراحتم باهاش درد ودل کنم دوستم داشته باشه نمیدونم یه حالی دارم خیلی بده از علایم افسردگی که میگم مثلان همین امروز بعداز ظهرقبل افطارسربرنامه ای یه چندتابچه بی سرپرست اورده بودند وقتی دیدمشون گریم گرفت بااینکه خواهرم پیشم بود میگفت اصلان گریه دارنبود !!!:46:ولی فکرمیکنم علتش همون موردسومی باشه که گفتم
ممنون اگه جواب بدین!!!!!!!!!!:310::104:

دوست عزیز منم با این برنامه گریم گرفته بود:311:
شما مگه دوست ندارید برید دانشگاه؟ پس باید تلاش کنید نباید نا امید باشید
سعی کن بیرون بری زیاد تنها نباشی
گوشه گیری؟ زیاد گریه میکنی؟ دلت نمیخواد بیرون بری؟

عزیزم درکت میکنم:305:و واقعا میفهمم چی میگی .

همه ی ما در برهه ای از زمان به این حالتها میرسیم.:305:

ببین اگه تو خوردن و خوابیدنت مشکل پیش اومده که بیشتر از یک هفته طول کشیده میشه گفت علائم افسردگی خفیف رو داری.

به نظرم صبر کن تا نتایج بیاد . تا اون موقع سر خودتو گرم کن.

برو یوگا.خیلی عالیه.من تجربش کردم.:310:

در مورد عشقی که گفتی باز هم صبر کن موقعش که شد خودش میاد عزیزم.زیاد روش زوم نکن.:227:

سلام دوست عزیزم:72::72:
تا اونجایی که سواد من قد میده، از میون چیزایی که گفتی علایم افسردگی نمیبینم.
دوست من، اخلاق و روحیات همه ی انسانها مثل یه نمودار سینوسیه که مدام فراز و فرود داره.
اینکه وارد قسمت فرود نشیم ملاک نیست. مهم اینه که وقتی با همچین شرایطی مواجه شدیم، بتونیم روحیات خودمون رو ارتقاء بدیم تا به سمت اوج حرکت کنیم.

چند تا موضوع رو عنوان کردی.
یکی کنکور بود.
اینکه شما سال دیگه کنکور داری، یعنی هنوز اول راه هستی. یک سال فرصت خیلی خوبیه. با اینکه معتقدم کنکور آزمایشی اونم الان که مباحث اولیه توش میاد اصلاً ملاک خوبی برای تخمین رتبه نیست، اما توی همین یکسال (البته یک ماه کمتر) میتونی ضعف هایی که داری رو به خوبی جبران کنی. فقط اگه بخوای و اراده کنی و با پشتکار کارت رو ادامه بدی.

در مورد گریه، این یه امر عادیه. بعضی ها از بعضی دیگه دل نازک تر هستن. حتی توی بعضی شرایط آدم دل نازک تر میشه. اینو اصلاً دلیل بر افسردگی خودت ندون.

در مورد اینکه گفتی دوست داری یکی رو داشته باشی، منظورت از جنس مخالف بود؟
اگه جوابت مثبته، به نظرم منظورت این نبود که دوست داری الان ازدواج کنی.
خب این میشه یه ارتباط دوستانه بدون هدف ازدواج.
یه چرخ بزنی توی تالار، میبینی چه آینده ای در انتظار این روابط هست.

اما این نیاز وجود داره. باید باهاش چیکار کنیم؟!
من که کارشناس نیستم. پس تجربیات خودم رو میگم.
میتونی ارتباطت رو با دوستات بیشتر کنی. (الان که کنکور داری، بهت پیشنهاد میکنم با یکی که تقریباً توی یک سطح درسی هستی برنامه ریزی کنی برای درس خوندن تا هم به درست برسی، هم وقت خالی کمتری پیدا کنی)

از هر وقت خالی ای که برات پیش میاد، استفاده کن. به کارایی که علاقه داری بپرداز.
بیکاری و به بطالت گذروندن وقت خیلی بده.

و اینکه ارتباطت رو با خدا در هر سطحی هست بیشتر کن.
نمیدونم تا به حال امتحان کردی یا نه. حتی یک کار عبادی بیشتر از اونایی که تا دیروز انجام میدادی، خیلی کمک میکنه.

امیدوارم کمکی کرده باشم:72::72:

همدم 96:بایددرجوابت بگن که نه گوشه گیرنیستم خیلی تنهام کسی زیاد دوربرم نیست خواهرم اینجانیست برادرم هم ترم تابستانی گرفته کسی راهم سن وسال خودم زیاداطراف نیست ...دوست زیادی ندارم یکیشون خارج کشوره آخه کارباباش اونجاست یکیشون گوشی اش ازش گرفتن بقیه هم که بماندهرکدوم یه چیزی براشون پیش اومده!!!دوست دارم برم بیرون اماصبح وعصرمیترسم تشنه ام بشه شب هم فوقش باماشین برم یه دوربزنم برگردم اونم تنهایی.
تغییر زندگی:اینجای که من زندگی میکنم کلاس یوگانداره!!!!:311:
دخترمهربون:به شماهم بایدبگم که ازدواج چیه من هنوز18سالم نشده تازه من همه ای اونهایی که توی سن من ازدواج میکن دلم براشون میسوزه که همچین کاری میکنن!!!:302::302::302::302:
در رابطه ام باخدابایدبگم که نمازمیخونم روزه هم میگیرم الان هم:302: که ماه رمضون روزی 1جزءقرآن میخونم:323:

سلام
مواردی را که به عنوان دلایل افسردگی از آن نام برده اید،اگر موقتی است ،مثلا" در طول ماه یک بار چنین مسائل نگران کننده ای برایتان پیش می آید،اصلا" جای نگرانی ندارد، در سن شما چنین مسائلی بسیار طبیعی است البته اگر تداوم نداشته باشد،
گریه های بی دلیل ،احساس غم، میل به گوشه گیر بودن،حس تنهایی،احساس نیاز به جنس مخالف ،در این سن برای جوانان پیش می آید؛ و بسیاری از انها متأسفانه به خاطر پر کردن خلاء راه های ناصحیح را انتخاب میکنند،
دوستی های خیابانی،روی آوردن به مشروبات الکلی،سیگار و حتی از ان بالاتر،این در حالی است که هیچکدام راه درستی نیست
در این شرایط بنده به شما توصیه میکنم،علایق و اهداف خود را روی کاغذ بنویسید،آنها را اولویت بندی کنید،مثلا" گردش با دوستان یکی از علایق شماست،و همچنین ورزش کردن،کدام یک مهمتر و پرفایده تر است؟
بعد بر اساس برنامه ریزی که در طول روز دارید و با توجه به اینکه شما در آستانه ورود به دانشگاه هستید،برای آنها وقت بگذارید،ورزش در این دوره بسیار مفید خواهد بود چه به لحاظ مسائل روانی و چه جسمی،ورزش در خانه نه،بلکه فعالیت در رشته ورزشی مورد علاقه شما.
مورد دیگر اینکه،در خانمها به دلیل پریود(عادت ماهانه)، تغییراتی در روان و جسم پیش می آید،تغییراتی که در روان پیش می آید،مانند استرس،تغییرات خلقی نظیر بد خلقی ، افسردگی،خواب آلودگی و بی حوصلگی ظاهر می شود كه شدت این علایم در افراد مختلف متفاوت وناشی از تغییرات هورمونیدر بدن می باشد ومعمولا خود به خود از بین می رود.
این ها را هم در نظر بگیرید

عزیزم درسته که الان هر کی جاییه و کاری داره ولی شما به این شکل نباید پیش بری
باید اول از همه به درست برسی به کلاسهایی که میخوای بری فکر کنی از الان باید به فکر کنکورت باشی
برای درسها برنامه ریزی کنی اگه کتابخونه نزدیکتونه گاهی بری کتابخونه درس بخونی اونجا خیلی ها همسن شما هستن که میتونید دوستای جدید پیدا کنید
نباید خودتو حبس کنی
شما جوونید و سرشار از انرژی با خانواده در مهمانیها شرکت کنید به اقوام سر بزنید
شنا یا هر ورزشی که دوست داری انجام بده
مهمترین مسئله شما کنکورتونه اولش شاید سخته ولی کم کم شروع کن عزیزم:72:

نمیدونم دوست دارم یکی بهترکمکم کنه کسی که این حسوقبل ازمن داشته واونهایی که الان وارد دانشگاه شدم دوست دارم کمکم کنن!!!
hamdam 96:بایدبگم که حتی اگه خانواده ام جایی برن مهمونی من همراهشون نمیرم به جزء3جا!!!چون اونجایی که میرن نه هم صحبتی برای من پیدا میشه نه هم سنی !!!!!!خیلی تنهام ....در رایطه باکتاب خونه بگم توی این شهری که من زندگی میکنم فقط یه کلاس ریاضی توی این پایه بود که اونم 15نفربودیم ومابقی پسرن!!!که فکرکنم فقط10قبول خردادشدن!!!!حالا میبینین من چقدر تنهام!!!!!!!!!!!!!:316::316:
ممنون از راهنمایی تون:46::46::46:

عزیزم من خودم برای کنکور خودمو حبس کردم تو خونه جوری که لباسم نمیخریدم خیلی بده
تا یه مدت تو دانشگاه و خانواده مشکل داشتم نمیتونستم مثل قبل ارتباط برقرار کنم برای همین میگم هم درس بخونی هم به بقیه کارها و تفریحاتت برسی:43:
موفق باشی:72:

سلام بچه هاباز دوباره افسردگی ام حادشد آخه نمیدونین خیلی دارم بدمیارم !!!!:302::302::302:
تازه مامانم ایناکه رفته بودن خونه ای یکی از اقوام مون گفت که دخترشون رشته اش مثل من ریاضیه !!!رتبه ای 33کنکورهنرمنطقه 3شده ووزبان 300شده !!!!حالامیدونین چی شد مامانم وقتی اومد بهم میگه یادبگیراینجوری رتبه بیاری !!!
باورکنین دارم میمیرم اگرجواب کنکور راگرفتم دیدم خوب نشده رتبه ام فوری خودکشی میکنم!!!!!!!!!:300::300::300:
توروخداکمکم کنین(میترسم بعضی وقت هاچیزی بنویسم بعدتایپیکم قفل بشه)))*))))))):324::324::324: