معنای چاپلوسی از لغتنامه دهخدا...
معنای چاپلوسی از لغتنامه شادروان علی اکبر دهخدا
چاپلوسی
چاپلوسی . (حامص ) تملق . چرب زبانی . خوشامدگویی . دُم لیسه . کرنش . ذَملَقه ، چاپلوسی و با همدیگر نرمی نمودن . مَلِق ، چاپلوسی و دوستی و نرمی بسیار کردن و به زبان بخشیدن نه به دل . (منتهی الارب ) : بر درگاه پادشاه چاپلوسی و چرب زبانی کردن . (کلیله ودمنه )
چو ویسه فتنه ای در شهدبوسی
چو دایه آیتی در چاپلوس
نظامی (خسرو و شیرین )
بر در خرگه ، سگان ترکمان
چاپلوسی کرده پیش میهمان
مولوی
به دلداری و چاپلوسی و فن
کشیدش سوی خانه ٔ خویشتن
سعدی (بوستان )
از هواداری ما و تو چو مستغنی است یار
ای رقیب این چاپلوسی و لوندی تا بکی ؟.
کمال خجندی
RE: معنای چاپلوسی از لغتنامه دهخدا...
چاپلوسي، ناپسند اما پرطرفدار
يكي از بلايايي كه روابط اجتماعي شهروندان در عرصه اجتماع مورد تهديد قرار مي دهد تملق و چاپلوسي است که متاسفانه باب ميل بسياري از افرادي قرار مي گيرد كه تشنه شنيدنhttp://www.fasleno.com/UserFiles/w36/chaploos.jpg
آن هستند.در واقع اين پديده كه در جوامعي كه سطح شعور اجتماعي بالايي ندارند با استقبال افراد زيادي مواجه مي شود و حتي كساني كه از آنها تملق مي شود لب به اعتراض نمي گشايند و شادمان از شنيدن آنچه در خور لياقت خود نمي بينند،بر دامنه تكبر خود مي افزايند.
چاپلوسى كه ما از آن سخن مي گوييم،اغلب نسبت به كسانى صورت مىپذيرد كه از توانمندىِ اقتصادى، سياسى،اجتماعي يا ادارى بهرهمندند.
البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر ايران نيست و گفتارهايى از تاريخ كهن وجود دارد كه بر اساس آن مىتوان دريافت كه چاپلوسى در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جان نثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شدند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود.اين گونه مطالب در نوشته هاي ادبي ايران نيز به چشم مي خورد و همواره شعرايي هم كه كرامت نفس و متانت طبع بلندي برخوردار بوده اند در نکوهش آن سخن بر زبان رانده اند.
عبيد زاكانى در يكى از طنزهاى گزنده خود اين موضوع را به خوبى نشان داده و معلوم مىكند كه متاع تملق و چاپلوسى دستِ كم در دربار ايران و قدرتمندان مستبد وجود داشته است. سلطان محمود را در حالت گرسنگى، بادمجان بورانى پيش آوردند. خوشش آمد و زياد خورد و گفت: بادمجان طعامى است خوش. نديمى در مدح بادمجان فصلى پرداخت. سلطان چون سير شد، گفت: بادمجان سخت مضر چيزى است، نديم در مضرت بادمجان مبالغتى تمام كرد. سلطان گفت: اى مردك نه آن زمان مدحش مىگفتى؟! نديم گفت: قربان! من، نديم توام نه نديم بادمجان.
اين واقعيت را نيز بايد در نظر گرفت كه بسياري از پديدههاي اجتماعي با گذشت زمان در رفتار جامعه نهادينه مىشوند و رسوب مي كنند، و اكثر مردم با آن خو مىگيرند؛ بنابراين حتى در صورتى كه عوامل شكل دهندهى پديدهها از بين بروند، باز هم آن پديدهها به تداوم خود در عرصه جامعه ادامه مي دهند. تملق هم يك پديدهى كهن است و نمىتوان انتظار داشت كه از جامعه محو شود. چون سايهى استبداد براى مدتى طولانى در تاريخ و فرهنگ بومى ايران وجود داشته و باعث شده تا رفتارهاى تملق آميز اشاعه و گسترش داده شود.
در محيطهاى كه چاپلوسي متدواول است ، هر نوع تعبير بايد مورد پسند طبقهى ممتاز جامعه باشد. در نتيجه صداقت و پاى بندى به اصولى كه تامين كننده منافع واقعى مردم است، جاى خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوس مىدهد. البته شيوه و شكل چاپلوسى متنوع و متعدد است. ممكن است به صورتهاى آشكار و پنهان صورت مىگيرد.
امام على عليه السلام هنگام ورود به شهر انباز، خطاب به كسانى كه پشت سر ايشان پياده روان بودند فرمود:.اين چه كارى است كه مىكنيد؟ گفتند: رفتارى است كه بدان اميرانمان را بزرگ مىداريم. على عليه السلام فرمود: به خدا قسم اميران شما از اين كار هيچ سودى نمىبرند. شما در دنياى خودتان برخودتان سخت مىگيريد، و در آخرت با اين كار به تيره بختى گرفتار مىآييد و چه زيانبار است مشقتى كه در پى آن كيفر دوزخ باشد، و چه سود آور است آسايشى كه با آن آسودگى از آتش دوزخ همراه باشد.
فصل نو مجله اینترنتی علوم اجتماعی